به گزارش اترک، اینجا، سرت را که بالا میبری فقط دیوار بلند با اتاقکهای نگهبانی میبینی، اینجا دلهره زیاد است، ثانیهها و لحظهها اینجا معنا پیدا میکند، گفتنش خیلی مشکل بوده اما اینجا دنیای زندان است، زندان مرکزی بجنورد.
اینجا دلهرهای از ندیدنها و از دورادور شنیدنها باهم تلفیقشده، اینجا دنیایی از غم و اندوه است که روزگار آدمهای این دنیا را خواسته و ناخواسته به آنجا کشانده است.
بااینکه دیوارهای آنطرف زندان، هر شهروندی به زندگی عادی خودش ادامه میدهد اما اینطرف دیوارهای بلند هم هستند افرادی که به فکر تأمین خرجی زن و بچههایشان بودند، شوق امید به بیرون، آنها را لحظهای بیکار نگذاشته و هرکدام مشغول کاری هستند.
چند ماه پیش بود که بعد از نشست خبری، به دعوت رئیس سازمان زندانهای خراسان شمالی از بندهای زندان مرکزی بجنورد بازدید داشتیم.
وارد راهرو که میشوم، ترسی همراه باغم عجیبی تمام وجودم را فراگرفته، دیدار با آدمهایی داریم که حالا با هر جرمی چه خواسته و چه ناخواسته در حبس هستند.
بعد از گذشتن چند راهرو و محوطه به سمت بخشهای کارگاهی میرویم، اصلاً تصور نمیکردم قرار است با چند کارگاه فعال و زندانیانی که مشغول کار هستند مواجه شوم.
سولهای که کارگاهها درون آن قرارگرفته بسیار بزرگ است بااینکه افراد مشغول آن در پر جنبوجوش هستند اما نگاه غمگین آنها حکایتها دارد.
کارگاه خیاطی، قلمزنی، میناکاری، مصنوعات چرمی، مصنوعات چوبی و... تنها بخشی از کارگاههای فعال در زندان مرکزی بجنورد است، دست هاییکه روزی مرتکب گناه شدند امروز هنر خلق میکنند.
هر بخشی را که بازدید داریم ناخواسته بغض عجیبی سراغم میآید نه آنها توان حرف زدن دارند و نه من توان پرسش...
افراد این کارگاه مشتاقاند که لب به سخن بگشایند اما نگاهشان با تو حرف میزند، اگر نگاهشان به نگاهتان گره بخورد حرفهای ناگفته بسیاری را میخوانی ولی تو فقط سعی داری تا با یک خسته نباشید، لبخند و تعریف از کارشان از آنها گذر کنی، اینجا نمیتوانی از نگاهشان قاضی شوی و حکم کنی که چرا و چه کسی مقصر تغییر دنیای آنها است.
زمان خداحافظی و ترک مکانی است که تلاش برای یادگیری شغل در زمان حبس آنجا ادامه دارد، مکانی که شوق و اندوه به هم گرهخورده، شوق برای یادگیری شغل و اندوه برای حبس پشت بلندترین دیوارهای شهر، فقط و فقط کاری که میتوانم برایشان انجام دهم، دعا برای آزادیشان است، برای کسانی که در اثر تصادف، مهریه، چک بلامحل، بدهی، مواد مخدر و هر مورد دیگری که در زندان هستند.
+اشتغال زندانیان مهمترین مسئله در عدم بازگشت مجدد آنها به زندان
همه فقط زندان را محلی برای حبس افراد مرتکب جرمهای عمد و غیر عمد میدانند. درصورتیکه موضوع اشتغال زندانیان یکی از بحثهای موردتوجه سازمان زندانها است و طبق اطلاعاتی که در فضای اینترنتی منتشرشده، «تمایل روزافزون جمعیت زندانیان کشور برای داشتن شغل در کنار مسئله سند تحول قضایی که در آن برای زندانیان سه بخش «اشتغال، پرونده شخصی و خانواده» دارای اهمیت بیشتری است، ازجمله مواردی است که طبق برنامه باید به آن رسیدگی شود.
سازمان زندانها در راستای اجرای سند تحول قضائی در برنامه ارائهشده قصد دارد که برای ۸۰ درصد از زندانیان اشتغالزایی کند. مسئلهای که نیاز به برنامهریزی گسترده و تحول جدی دارد.»
بنابراین سازمان زندانهای خراسان شمالی هم برای اشتغال و حرفهآموزی زندانیان اهدافی را دنبال میکند که از اهداف مهم سیاستهای اصلاحی و تربیتی زندانیان با محوریت مهارتآموزی و اشتغال، کاهش آسیب رفتارهای پرخطر در زندانها، بازسازی شخصیتی و باز اجتماعی نمودن و توانمندسازی شغلی و اعتمادبهنفس زندانیان، کاهش آمار جرم، بزهکاری و نرخ بیکاری در جامعه، تعدیل بازگشت مجدد به زندانها و احیای زندگی شرافتمندانه پس از آزادی در جامعه است.
+اشتغال ۸۰ درصدی زندانیان خراسان شمالی
مدیرکل زندانهای خراسان شمالی در گفتگو با اترک با اشاره به حبس دو هزار نفر زندانی در سه زندان استان، از افزایش شمار زندانیان استان نسبت به سال گذشته خبر داد و میگوید: « ۹۷ درصد زندانیان مرد و ۶۸ درصد متأهل بوده، ۶۸ درصد متأهل، ۷۶ درصد بیسواد و زیر دیپلم، ۱۷ درصد دیپلم و هفت درصد فوقدیپلم و دکتری هستند.
گرجی ۶۸ درصد جرائم زندانیان استان را مربوط به دو حوزه مواد مخدر و سرقت میداند و میافزاید: ۷۲ درصد زندانیان در رنج سنی ۲۶ تا ۴۵ سال قرار دارند، رنجی که باید در کارخانهها و محیط کار حضورداشته باشند اما پشت میلههای زندان محبوس هستند و علاوه بر این بیش از ۷۰ درصد افراد ورودی به زندان مصرفکننده مواد مخدر هستند که این خود نوعی معطل جدی به شمار میرود.
وی اشتغال را مهمترین موضوع در جلوگیری از بازگشت مجدد افراد به زندان میداند و اظهار میکند: سیاست زندان، اقدامات تأمینی و تربیتی است تا فرد پس از بازگشت به جامعه دچار مشکل نشود.
گرجی در خصوص ایجاد اشتغال زندانیان خراسان شمالی میگوید: هدفگذاری سال ۹۹ زندان استان، ایجاد اشتغال ۵۰ درصدی زندانیان بوده اما امروز این هدف به بیش از ۸۰ درصد محقق شده است.
وی بابیان اینکه در راستای ایجاد اشتغال، سازمان زندانهای استان با سه دستگاه فنی و حرفهای، جهاد کشاورزی و میراث فرهنگی تفاهمنامه دارد، میافزاید: در حال حاضر ۲۱ نفر از زندانیان بندباز در کارگاهی مشغول به قالیبافی هستند.
گرجی همچنین از پرداخت وام اشتغال به ۵۲ زندانی آزادشده، خبر میدهد و میگوید: همانطور که پیشتر اشاره شد، ایجاد اشتغال تأثیر به سزایی در جلوگیری از بازگشت مجدد زندانیان به زندان دارد بهعنوانمثال از این تعداد زندانی که وام اشتغال دریافت کردند فقط دو نفر آنها به زندان بازگشتند.
وی بابیان اینکه سازمان زندانهای استان، پس از آزادی زندانیان تا مدتی از آنها حمایت دارد، تصریح میکند: هر فردی به هر دلیلی که راهی زندان شود، تمام اعتبار آن از بین میبرد و این در حالی است که باید بافرهنگ سازی درست، نگاه جامعه نسبت به فرد زندانی آزادشده تغییر کند، خوشبختانه طی دو سال گذشته دیدگاه مردم نسبت به این موضوع کمی بهتر شده اما هنوز تا رسیدن به ایدئالها فاصلهداریم.
گرجی با تأکید بر اینکه زندانی محصول خود زندان نیست، بلکه محصول جامعه، مردم و مسئولین است، میگوید: در سال جاری معافیتهای مالیاتی برای کارآفرینانی که از زندانیان استفاده کنند در نظر گرفتهشده و همچنین فرد تا زمانی که زندانی است بیمه نمیشود.
وی میگوید: یکی دیگر از مزایای استفاده زندانیان توسط کارآفرینان، در دسترس بودن زندانی است.
مدیرکل زندانهای خراسان شمالی میافزاید: نرخ بازگشت مجدد زندانیان استان زیر ۲۰ درصد است و عدم اشتغال، نداشتن کار و مصرف مواد مخدر مهمترین دلیل رخ داد جرم توسط فرد است.
وی مجدد تأکید میکند: نگاه جامعه باید نسبت به زندانیان آزادشده تغییر کند چراکه این فرد تمام اقدامات تأمینی، اصلاحی و تربیتی را گذرانده و شرایط آزادی را داشته و برای اینکه هویت او دوباره بازگردانده شود، چهبهتر که کارآفرینان ترس از وجود این افراد را کاهش دهند و برای اشتغال آنها گامهایی بردارند.
گرجی میگوید: سازمان زندانها با فعالیتهای حرفهآموزی و اشتغال، سعی در رفع بخش کمی از دغدغه زندانیان را دارد.»
+سخن آخر ...
کاش کارآفرینان بیشتری در خراسان شمالی انگیزه لازم برای استفاده از نیروی زندانیان خواهان اشتغال داشته باشند.
هرچند این مسیر سختیهایی دارد اما دست روزگار را که نمیتوان خواند، شاید نهایت این مسیر سخت، به شیرینی ختم شود.
کارآفرینان و مردم استانمان اگر بدانند با ایجاد اشتغال برای زندانیان چه در داخل زندان و چه در خارج از این دنیای دلهرهآور، به صدها زندانی و خانواده کمک میکنند شاید پذیرش این موضوع برایشان راحت بود.
با همین اشتغال داخل زندان، فرد زندانی خرج خانواده وزندگیشان داخل زندان را تأمین میکند.و همین شغلها او را برای همیشه از مسیر زندان دور میکند و...
کلام آخر اینکه، جور دیگری باید دید و جور دیگری باید دعا کرد، با نگاه زیبا میتوان دنیای زیباتری ساخت، هرچند سخت اما شدنی.
باید دعا کرد تا آنطرف دیوارهای بلند و خوفناک، خیران بیشتری برای کمک به زندانیان بیایند، دعا کرد برای آن اولیای دم تا از خون عزیزشان بگذرند و خانواده دیگری عزادار نشوند.
باید برای دل بیقرار مادری که فرزندش پشت میلههای زندان است، دل بیقرار فرزندی که از پدر یا مادر خود دور است، برای دل بیقراری که دلتنگ همسرش است، دل بیقراری که برای هوای آزادی بیقرار است، دعا کرد.
باید دعا کرد تا خدا با رحمان و رحیم بودنش آنها را ببخشد و از سر تقصیرشان بگذرد.
باید برای زندگی جدید آنطرف این دیوار دلهرهآور دعا کرد.