قاچاق کالا نتیجه کاهش ارزش پول ملی است نه تفاوت در قیمتهای واقعی کالا!
یادداشت – دکتر یحیی نیکدل، کارشناس مسائل اقتصادی
چند ماه قبل بود که رئیسجمهور محترم صحبت از ضرورت جراحی اقتصادی در کشور نمود. چنین صحبتهایی در آن مقطع زمانی و شرایط جامعه چه از بعد سیاسی و اجتماعی و چه وضعیت معیشتی مردم، حتی اگر به انگیزه دلسوزی و خدمت هم بود، بههیچوجه یک تصمیم مدیریتی درست و مبتنی بر واقعیات جامعه نبود. همان موقع در قالب مقالهای با دلایل منطقی و کارشناسی خدمت رئیسجمهور محترم عرض کردم که «فعلاً جراحی را بیخیال لطفاً» و در روزنامه سراسری اترک به چاپ رسید.
متعاقب آن در کمال ناباوری، به فاصله کمی این برنامه بهظاهر جراحی اقتصادی از طرف دولت مورد اجرا گذاشته شد!
ازآنجاییکه حفظ حرمت آقای رئیسی بهعنوان رئیس دولت جمهوری اسلامی به جهت عقلی و هم سیاسی در سطح داخلی و بینالمللی لازم بوده و هست، این بار در قالب یادداشت دیگری تحت عنوان اینکه: «تصمیمات اشتباه دولت نتیجه اطلاعات غلطی است که به دولت داده میشود» مواردی از این اشتباهات را که نتیجه تحلیلهای غلط ارائهشده به دولت بود را متذکر شدیم.
اما گویا تصمیم سازان پشتصحنه بر تصمیم گیران مسلط هستند و اجازه نمیدهند اطلاعات درست به دست تصمیم گیران برسد و یا اینکه مشاورین و تصمیم سازان، صرفاً با حرفهای پوپولیستی، خود را بهعنوان دلسوز دولت و مردم جا زده و دولت را وادار به اجرای تصمیماتی میکنند که اهداف و یا حداقل نتایج آن جز افزایش فشار بر مردم و ایجاد نارضایتی بیشتر در جامعه نیست!
واقعیتی که در این یادداشت قصد اشارهای کوتاه به آن را دارم این است که اصلاح ساختار اقتصادی توسط دولت (جراحی اقتصادی) اینگونه توجیه شده و میشود که گرانی کالاهایی مانند آرد، برنج، روغن و... در کشورهای پیرامونی و قاچاق کالا به آن کشورها باعث میشده بخشی از یارانه متعلق به مردم به نفع کشورهای پیرامونی باشد و همین امر ما را وادار به جراحی اقتصادی نمود. اگرچه نتیجهگیری درست به نظر میرسد اما مقدمهای که به این نتیجهگیری را منجر شده مقدمه غلطی است.
آنچه بهعنوان گرانی کالاهای فوق در بازار کشورهای پیرامونی ما ذکر میشود که موجب قاچاق شده، در اصل گرانی آن کالاها برای شهروندان آن کشورها نیست بلکه ارزانی کالاهای مشابه در بازار کشور ما برای شهروندان آن کشورها (نه مصرفکنندگان داخلی) است. که این نیز نتیجه سیاستهای غلط ما در داخل و خارج و کاهش ارزش پول ملی است و نه ارزش واقعی کالاهای فوقالذکر در دو بازار مجزا! ناگفته پیداست که این مقایسه که قیاس معالفارق است تنها با شاخص برابری قدرت خرید مصرفکنندگان در کشورهای مختلف است که میتوانیم این مقایسه را انجام دهیم.
بهعنوانمثال اگر کالایی در کشور ما کیلویی 10 هزار تومان بوده و قیمت همان کالا در بازارهای پیرامونی 2 دلار قیمت داشته و قیمت دلار 5000 تومان باشد، برای مصرفکننده کشورهای پیرامونی توجیه نداشت برای خرید یک کیلو از آن کالا از ایران دو دلار پرداخت کند چون در بازار کشور خودش به همان قیمت کالای مورد نظرش را تهیه میکرد اما حال با فرض ثابت بودن قیمتها در دو بازار، باسیاستهای اتخاذی دولتهای ما دلار به 30 هزار تومان رسیده، واردکننده بازار خارجی با 1 دلار میتواند 3 کیلو از همان کالا را از بازار ایران بخرد (به یکششم قیمت قبل) اگر فرض کنیم دو دلار هم بابت هزینههای اجتنابناپذیر هر کیلوگرم بپردازد (گمرک، حملونقل و...) بازهم 3 دلار به نفعش خواهد بود و لذا توجیه دارد که این کالا را از بازار ایران وارد کند، حتی شده بهصورت قاچاق.
با توجه به این واقعیت تلخ، توجیه کردن سیاستهای اشتباه اقتصادی با دلایل غیرمنطقی جز نوعی عوامفریبی چیز دیگری نیست و انتظار میرود با مردم بیشتر از اینها صادق باشیم تا حمایت و همراهی آحاد مردم را باسیاستهای دولت به همراه داشته باشد. همچنانکه در زمان 8 سال جنگ خانمانسوز مردم از نان شبشان میزدند (مانند پیرزنی که چند عدد تخممرغش را به جبهه هدیه میکرد) و نیازمندیهای جبهه و جنگ را تأمین میکردند چون مردم مسئولین را از خود و مانند خودشان میدیدند. خداوند انشا الله به همه خدمتگزاران صادق سلامتی و توفیق و عزتمندی عنایت فرماید.