در دولت یازده و دوازدهم، تشدید تحریمها به خصوص تحریمهای حوزه مربوط به نفت و پتروشیمی بیش از هر زمان دیگر بر سفره مردم اثر گذاشت. کاهش برخی از اقلام خوراکی و افزایش قیمت آنها، سبد مصرفی خانوارها را کوچک کرد و فشار معیشتی را بر مردم افزایش داد. اگر سبد مصرفی خانوار را تقسیم بندی کنیم به ۳۰ درصد در مسکن و ۷۰ درصد پوشاک، خوراک، آموزش و سلامت خواهیم رسید. البته سفر و تفریح نیز در این سبد وجود که سهم بسیار کمی را به خود اختصاص میدهد. حال اگر در 30 درصد نخست که مربوط به بخش مسکن است اجاره بها بیش از 50 درصد افزایش پیدا کند، خانوارها مجبور هستند این کمبود را از سهم اقلام مصرفی خود جبران کنند که این خود نتیجهای جز فشار بر خانوارها نخواهد داشت.
این در حالی است که در ۷۰ درصد سبد مصرفی نیز افزایش هزینهها را داریم. در حالی که درآمد بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش داشته، کارگران ۲۰ درصد و کارمندان ۱۵ درصد افزایش حقوق داشتهاند، اما هزینهها به تناسب اقلام مختلف افزایش قیمت یافته است. این موجب شده تا خانوارها از مصرف برخی اقلام یا چشم پوشی کنند یا هزینه مصرفیشان را کاهش دهند و این کوچک شدن سفره مردم را در پی دارد.
کاهش مصرف گوشت و برنج در خانوارها
طبق نظرسنجی ایسپا در 1 سال گذشته میزان مصرف برنج و گوشت قرمز در میان خانوارها کاهش یافته است. این آمار در حالی است که قیمت مسکن نیز افزایش یافته و فشار بر خانوارها بیشتر شده است.
این در حالی است که یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد، ۴۲ درصد خانوارها هر روز برنج مصرف میکنند. ۴۸.۲ درصد چند روز در هفته، ۸.۵ درصد چند روز در ماه و ۱ درصد چند روز در سال گذشته برنج مصرف کردهاند. ۰.۳ درصد نیز گفتهاند اصلاً برنج مصرف نمیکنند. در مقایسه با دادههای خرداد ۹۸، میزان مصرف روزانه برنج در سبد غذایی خانوارها حدود ۹ درصد کاهش داشته است که با توجه به وضعیت موجود این عدد بیشتر نیز شده است که متاسفانه آمار دقیقی از آن در دست نیست.
همچنین نتایج نظرسنجی نشان میدهد، ۴.۳ درصد خانوارهای ایرانی هر روز گوشت قرمز مصرف میکنند. ۴۰.۲ درصد گفتهاند در هفته چند روز و ۳۲.۸ درصد در ماه چند روز گوشت قرمز مصرف میکنند. ۱۴.۴ درصد خانوارها در سال گذشته چندبار گوشت قرمز مصرف کردهاند و ۸.۲ درصد گفتهاند در طول سال اصلاً گوشت قرمز مصرف نکردهاند.
درخصوص میزان مصرف گوشت مرغ در خانوارهای ایرانی طبق نتایج نظرسنجی میتوان گفت: ۴.۴ درصد خانوارها هر روز، ۶۲ درصد چند روز در هفته و ۲۸.۴ درصد چند روز در ماه گوشت مرغ مصرف میکنند. ۳.۷ درصد خانوارها طی سال گذشته چندبار گوشت مرغ مصرف کردهاند و ۱.۳ درصد گفتهاند اصلاً گوشت مرغ مصرف نمیکنند.
گوشت ماهی یکی دیگر از منابع پروتئینی است که میزان مصرف آن در بین خانوارهای ایرانی مورد سؤال قرار گرفته است. ۰.۶ درصد مصاحبه شوندگان گفتهاند طی یک سال گذشته در خانوادهشان هر روز ماهی مصرف شده است. ۱۱.۴ درصد چند روز در هفته، ۳۰.۲ درصد چند روز در ماه و ۳۳ درصد چند روز در سال گذشته ماهی مصرف کردهاند. ۲۴.۶ درصد پاسخگویان گفتهاند اصلاً در خانوادهشان ماهی مصرف نمیکنند. میزان مصرف روزانه و چندروز در هفته گوشت ماهی نیز در مقایسه با سال گذشته ۸.۳ درصد کاهش داشته است.
در مجموع آمار بیانگر این است که برنج و گوشت از سفره اغلب خانوارهای ایرانی پر کشیده و مصرف این دو قلم مصرفی به شدت کاهش داشته است.
فقری که افزایش یافت
در نتیجه افزایش هزینهها از میزان سبد خوراکی مردم کاسته خواهد شد و طبیعتاً وقتی هزینههای زندگی افزایش پیدا میکند مردم برای تأمین کالای روزمره و خوراکی خود با مشکل مواجه خواهند شد.
مهمترین نیاز انسان مسکن است و وقتی 30 درصد از سبد مصرفی مردم با چنین افزایش قیمتی رو به رو میشود خانوارها سعی میکنند در وهله یک مسکن خود را حفظ و حداقلی را تأمین کنند. اتفاقی که در سطح جامعه رخ داده این است که با افزایش قیمت مسکن اجاره بها نیز افزایش پیدا میکند در نتیجه درآمد خانوارها از خرید کالاهای مصرفی به سمت تأمین اجراه بها سوق پیدا میکند البته در سایر اقلام مصرفی نیز با افزایش هزینه ملموس مواجهیم و همین موجب میشود تا قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند.
وقتی در جامعه قیمتها افزایش و مصرف کاهش پیدا میکند با افزایش فقر و کوچک شدن سفره مردم مواجهه خواهیم شد و این نتیجه جز تشدید فشار معیشتی نخواهد داشت. درباره خط فقر آمار و اطلاعات ویژه و ملموسی در دست نیست که بتوان تحلیل مشخص از آن داد اما آماری در سال ۹۴ منتشر شد که درآمد هزینه دهک سه را استاندارد گرفته بودند و نشان داده بودند سی درصد خانوارها زیر درآمد هزینه دهک سه زندگی میکنند. دهک سه به عنوان استاندارد تأمین حداقل نیازهای یک زندگی آبرومند در نظر گرفته میشد. در سال ۹۷ تورم ۲۷ درصدی و در سال ۹۸ یک تورم حدود ۴۰ درصدی داشتیم و در سال 99 تورمی بالاتر از ۳۰ درصد را تجربه کردیم.
در مجموع سه سال، کشور با تورمی بیش از ۱۰۰ درصد مواجهه بود که نباید فراموش کرد تورم در بخش مسکن و سایر هزینههای زندگی نیز مشهود است؛ بنابراین ۳۰ درصدی که زیر دهک سه زندگی میکردند تا کنون باید به بیش از ۵۰ درصد رسیده باشند و حالا تا دهک پنج و شش زندگی سختی را دارند.
کالابرگ به کمک بیاید!
واقعیت این است نظام حمایتی باید به این مسئله ورود پیدا کند. کشور به اصلاحات اساسی در نظام یارانهای و در بخش مسکن نیاز دارد. در تأمین کالاهای اساسی باید دولت سیزده چارهای بیندیشد. قطعاً بخشهایی زمان بر است و اقدامات پلیسی، نظارتی و تعزیراتی پاسخگو نیست. اما در برخی حوزهها به حمایتهای یارانهای، معیشتی و حمایتی نیاز داریم از جمله سبد کالا به خصوص تا زمانی که این بحران ملموس است بنابراین باید اقدامات حمایتی هرچه سریعتر صورت پذیرد. در دو سال گذشته موضوع کالابرگ الکترونیکی مطرح شد که بی نتیجه ماند در صورتی که میتواند بخش مهمی از نیازهای ضروری مردم را پوشش بدهد.
اقدام مهمی که باید در رأس برنامههای دولت سیزده قرار بگیرد این است که برای اقلام ضروری سبد مصرفی خانوارها در باه زمانی میان مدت و صورت کوتاه مدت برنامه ریزی شود زیرا بخش مسکن کوتاه مدت نیست و یک شبه نمیتوان مسکن ساخت اما دولت در برخی حوزهها میتواند با بحث کالابرگ الکترونیکی در دوره گذار از شرایط کنونی جامعه ورود پیدا کند.