ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

از ایده تا اجرای اثر هنری (کارتون-کاریکاتور) تجربیات، شنیده ها و گرد آوری های عباس ناصری

قسمت سوم

پرهیز از مطلق گرایی، از سیاه و سفید مطلق دیدن نکته ی مهمی است، که همه ما در حالت عادی همین گونه ایم.

 یک زمانی مخاطبان دنبال دیدن فیلم های جنگی بودند. دنبال سیاه و سفید دیدن، صف بود برای دیدن فیلم ها. یک سمت جنگ سیاه مطلق و و سوی دیگر مبارزه سفید مطلق. اما الان آن جذابیت دوران خود را ندارند. چرا ماندگار نشندند؟ چون جهان را سیاه و سفید دیدند و هنوز هم خیلی از ما می بینیم.

اما فردوسی برای بهترین آدمهای شاهنامه اش همزمان نقطه ضعف گذاشت.

*دل نازک از رستم آید به خشم* و یا وقتی پیران را در سپاه توران می سازد، در عین اینکه باید هر چه در سپاه دشمن است شیطانی باشد، اما پیران را در آنجا قرار می دهد که تمام مشخصات پهلوان های خوب را دارد و از شانس بدش در توران بدنیا آمده است. خاکستری دیدن و پرهیز از مطلق نگری از خصوصیات بارز شاهنامه است مه باعث ماندگاری اش شد.

*در تفاوت و متفاوت بودن طوری جلو برویم که با جامعه همسو باشیم. مثلا شاید در عین ممنوعیت در جامعه، بتوانیم یک اثر سیاسی تولید و منتشر کنیم و شاید بستر جامعه مخالف با جریان سیاسی کشور از اثر ما استقبال کند و اثر دیده شود. اما نمی توانیم یک اثر مستهجن تولید کنیم و انتظار داشته باشیم مورد توجه جامعه قرار بگیرد، چون بستر جامعه ما یک جامعه اخلاق محور است.

بعنوان مثال ما برای متفاوت بودن دیوار آشپزخانه ها را اُپن ساختیم که آشپزخانه ای به روز و دلباز داشته باشیم. اما بسترش را برای خود ما فراهم نبود و نتوانستیم خود را قانع کرده که خانواده ما را کسی در اشپزخانه در حال اشپزی ببیند و امدیم پرده ی اُپن را مُد کردیم.
*مبحث بعدی ماندگاری، تفکر در پشت آثار هنری است. جسارت های بی تفکر زود هم فراموش می شود چون تفکری پشتش نیست و فقط یک تفاوت در یک زمانه بوده است.
برای مثال یکروز نماد میدانی در شهر را با نماد دیگری عوض می کنند، در روز اول قشنگ بنظر می رسد، اما چون در پشت طراحی آن تفکر نبوده است یک روز با چراغانی به چشم آوردندش و بعد هم اصلا دیده و ماندگار نمی شود.
ولی چرا هنوز برج ایفل، میدان آزادی و یا سردر دانشگاه تهران دیده شده و ماندگارند.چون تفکر موجود در پشت طراحی این نمادها وحود داشته است  مثل تخت جمشید.
*هنرمند بودن یک کار بیست و چهار ساعته، بدون مرخصی و بدون استراحت است. هنرمند در سیستم روزمره ی خود در حال تبدیل کردن روزمره گی به اثر هنری است. مطالعه ی اطراف، مطالعه ی جامعه و مطالعه ی آدمها.
وقتی در مورد موضوعی برای ایده یابی شروع به فکر کردن می کنیم باید قبلش در مورد موضوع، مطالعه و شناخت کافی داشته باشیم. این شناخت در مورد اصل موضوع است نه آثار هنری.

برای مثال اگر ما در مورد زن ایده یابی می کنیم در وهله ی اول باید مطالعاتی در مورد زن، خصوصیات، روحیات، نقاط قوت یا ضعقش داشته باشیم و اینکه در طوا تاریخ و دوران ها تا به امروز نگاه به زن چه بوده و چه بر او گذشته است و بعد به تولید ایده و اثر بپردازیم.

در سریال مختار وقتی خانواده کیان ایرانی به شهادت رسیده بودند روی قبر آنها پرچم سه رنگ ایران قرار داده بودند، این از عدم شناخت و مطالعه عوامل سریال بوده است که از پرچم سه رنگ ایران که مربوط به بعد از دوران مشروطه است در آن دوره تاریخی استفاده کردند.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه