ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

مراحل تاریخی تحوّل در مفهوم عقلانیّت غربی

دکترعلی سلیمانپور - عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد – گروه حقوق و علوم سیاسی

قسمت اول

 

a_Soleimanpour@yahoo.com

 

مقدمه

قصه دین و عقلانیّت غربی یکسره متفاوت از ماجرای آن در جهان اسلام است. آن چه امروزه با عنوان عقلانیّت غربی شناخته می شود صرفنظر از حوزه های مختلف فلسفه و کلام، سیاست، جامعه شناسی و اقتصاد در بستر تاریخی خود از عهد باستان تاکنون فراز و فرودهای بیشماری پیموده است که نقل و نقد آن همتی مضاعف و جمالی فراختر می طلبد. از منظر پژوهش حاضر و در حدّ حوصله این بررسی آن چه در پی می آید تنها مروری بر مراحل تاریخی عقلانیت در اندیشه غربی و در طی دوران های مختلف آن است که شامل عهد باستان، دوره ی قرون وسطی و عصر جدید (از رنسانس تاکنون) می شود.

عهد باستان از حدود سده ی ششم قبل از میلاد آغاز و تا حدود قرن پنجم میلادی ادامه دارد که در تمام آن مدّت فلسفه جدا از الهیات راه خویش را پیموده و مستقل از دین ظهور و نمود یافته است. این دوره ی تاریخی حدوداً یکهزار ساله را می توان در مقاطع مختلف همچون دوره ی طلایی یونان، روزگار یونانی گری و عصر امپراطوری رُم تقسیم نمود. به اعتقاد فیبل مَن در کتاب «آشنایی با فلسفه غرب» در دوره ی تمدن یونانی به اندیشه، در دوره ی یونانی گری (هِلِنی) به احساس و در دوره رومی به عمل بهای بیشتر داده می شد. لذا در دوره ی نخست فلسفه و علوم عقلی در اوج شکوفایی اند و مهم ترین چهره های فلسفه کهن از طالس تا ارسطو به این دوره تعلق دارند.

در دوره ی دوم ابداع نظر فلسفی متوقف می گردد و دیگر از فلاسفه ی بزرگ و فلسفه های شگرف خبری نیست و مهم ترین مکاتب فلسفی این دوره به اپیکوریان، رواقیون و شکّاکان تعلق دارد که با رویگردانی از تأمّل در حقیقت هستی و طبیعت توجهشان به انسان، فلسفه زندگی و اخلاق معطوف است و در دوره ی سوم (دوره ی رومی) فلسفه و مکاتب اخلاقی کمتر مورد توجّهند، امپراطوری بستر خودنمایی حقوقدانان و مردان عمل است و تنها چهره ی بارز فلسفی فلوطین است که با مکتب نو افلاطونی واسطه انتقال فلسفه یونانی به قرون میانه و جدید می گردد. (به نقل از: شجاعی زند، 1380: 90-91)

دوره قرون وسطی پس از قرن پنجم میلادی لغایت قرن شانزده میلادی به لحاظ تاریخی دورانی است که فلسفه در الهیات مستغرق شده و عقل گرایی در محاق حاکمیت دینی و سلطه کلیسای کاتولیک فرو رفته است. فلسفه که تا این تاریخ در بستری مستقل و بعضاً معارض با تعالیم دینی به مثابه جریانی فائق به رشد خود ادامه می داد در آستانه ورود به این دوره از سوی دین و اربابان کلیسا به چالش فرا خوانده شد و از حرکت و تناوری پیشین باز ایستاد چالش میان دین و فلسفه در تمام طول قرون وسطی ادامه یافت لیکن در مقاطع مختلف اشکال و صور متنوعی به خود گرفت. (همان: 106)

از قرن شانزدهم میلادی به بعد (عصر جدید) تاریخ تفکر اروپایی تحت تأثیر نهضت اصلاح دینی قرار دارد که موفق گردید تا در آغاز سرچشمه های فکری، حقوقی و اعتقادی کلیسای کاتولیک را در مواردی طرد، تعدیل یا تقویت نماید. (راسل، 1373: 22) هر چند اصلاح دینی را سرآغاز مجموعه ی تحولات علمی، فرهنگی و سیاسی – اجتماعی غرب می دانیم لیکن نباید به همین مقدار اکتفا نمود چرا که آنچه طی چند قرن پس از آن روی داده است از قلمرو تأثیرات آن رخداد بسی فراتر می رود. مجموعه ی پیچیده از جریانات فکری با رهیافت های متعدد در حوزه های علمی و معرفت شناختی انبوهی از موضوعات و مباحث را شامل می شود که حتی احصاء رویکردهای متنوع آن نیز تقریباً غیرممکن است. موضوع عقلانیت در این مقطع تاریخی طی سده های 14 تا 20 میلادی پیوسته دستخوش تحلیل های گوناگون و کم و بیش متعارض بوده است که در آغاز هزاره سوم میلادی حکایت عجیب و ناتمام آن همچنان باقی است و آن قصّه سرداراز دارد.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه