چرا مقصد ۲۷ امین سفر رئیسجمهور، همچنان محروم باقیمانده است؟
یادداشت – علی نوروزی
خراسان شمالی، سرزمین فرصتها و رکوردهای تورمی!
استانی که به لحاظ وسعت، رتبه پانزدهم در کشور را دارد و در جدول توزیع بودجه عمومی، از بدو تأسیس تاکنون، در ته جدول ۳۱ استان کشور جا خوش کرده است. این استان با جمعیت نزدیک به یکمیلیون نفر، کمترین برخورداری از سرانه بودجه عمومی کشور را داشته و در جدول درآمد به هزینه، در قعر قرار دارد.
رتبههای توسعهنیافتگی استان در نوع خود قابلتوجه است؛ پایینترین رده تولید ناخالص ملی، بالاترین رقم تورم، رتبه پایین در جدول توزیع درآمدها، کمترین میزان افزایش بودجه در جدول سال ۱۴۰۰ و رتبههایی ازایندست باعث شده است تا نام استان با "توسعهنیافتگی" عجین شود.
سنگ بنای استان را از ابتدا کج گذاشتهاند
این جمله را خباز، استاندار اسبق خراسان شمالی گفت و اذعان داشت که در تقسیمبندی استان، از ابتدا میزان سهم بودجه استان کم در نظر گرفتهشده است.
عوامل بودجهای در کنار سایر عوامل فرهنگی و اجتماعی، باعث شده است که خراسان شمالی در قعر جدول توسعه بماند. خراسان شمالی تنها استان مرزی کشور است که با داشتن بیش از ۳۸۵ کیلومتر مرز مشترک با ترکمنستان، از موهبت گذر مرزی و تجارت با کشور همسایه برخوردار نیست و تلاش چندین و چندساله استانداران و مسئولان استان نیز بهجایی نرسیده است. در سفر اخیر رئیسجمهور ترکمنستان به کشور، در حضور رئیسجمهور تفاهمنامهای بین استان آخال ترکمنستان و خراسان شمالی به امضا رسید که روزنه امیدی برای برخورداری استان از مرزی بودن، باز کرد.
در کنار عوامل بودجهای که اصلیترین عامل عقبماندگی استان از دایره محدود توسعه در کشور است، بحثهای مدیریتی نیز یکی از عوامل مهم در توسعهنیافتگی استان بوده است. خراسان شمالی در طول حدود ۱۵ سال تفکیک خود از خراسان بزرگ، بهطور متوسط کمتر از هر یک سال، شاهد حضور یک استاندار بوده است و تغییرات پیاپی در سطح مدیریت ارشد استان، عامل مهمی در به سرانجام نرسیدن سیاستها و برنامههای توسعهای بوده است. هر استانداری که به استان آمد، با خود اتوبوسی از مدیران مورد وثوق خود را آورد و اعمال سلیقه هرکدام از این مدیران، ضربهای به نهال تازه غرس شده توسعه استان زد.
یکی دیگر از عواملی که استان خراسان شمالی به لحاظ موقعیت جغرافیایی خودمی توانست از آن بهرهبرداری زیادی دررسیدن به حد متوسط توسعه کشور داشته باشد، قرارگیری این استان در جاده ترانزیتی مشهد به تهران است. تردد سالانه بیش از ۳ میلیون خودرو از جاده مشهد، بجنورد، گرگان به تهران، میتواند هر استانی را به لحاظ درآمد حاصل از عبور حدود 25 میلیون نفر مسافر، بینیاز از بودجه دولتی بکند که متأسفانه در استان خراسان شمالی، این جاده به دلیل کندی سرعت عملیات دو بانده سازی آن، به جاده مرگ مشهور شد و توسعه که نیاورد، هیچ، با خود مرگ و نیستی به همراه داشته است.
اتصال ریلی استان نیز تاکنون فقط در حد حرف و وعده باقیمانده و راهآهن مشهد، بجنورد به گرگان استارت خورد، تجهیز کارگاه شد و همچنان در حد همان تجهیز کارگاه باقی ماند!
اتصال آنتنی ریل از راهآهن مشهد به تهران هم تا اسفراین کشیده شد، ایستگاه راهآهن اسفراین هم ساخته شد ولی با عوض شدن نماینده اسفراین و آمدن دولت سیزدهم، این پروژه هم بهردیف پروژههای نیمهکاره پیوست.
دایره توسعهنیافتگی استان تا بدان جا گسترشیافته که حتی در ردیف سفرهای رئیسجمهور هم، جزو آخرین استانها است که رئیسجمهور به آن سفر میکند.
خراسان شمالی علیرغم داشتن فرصتهای طلایی در بخش صنعت و کشاورزی، و داشتن تنوع بینظیر اقوام، اسیر نگاه کوتاه مسئولان و بعضاً مردمان خودش گردیده و نگاه توسعهای در این استان حاکم نیست. یکی از اصلیترین مؤلفههای فرهنگی که عامل اصلی توسعهنیافتگی استان است، چنددستگی میان فرهیختگان و صاحبنظران و افراد مؤثر استان در خصوص توسعه است. هرکدام از شهرستانهای استان، بهصورت جزیرهای عمل کرده و نمایندگان هر شهرستان در مجلس، به دنبال گرفتن بودجه بیشتر برای شهرستان خود بوده و متأسفانه نگاه استانی ندارند. ظرفیتی که مجمع نمایندگان استان میتواند در توسعه استان و نگاه مرکز نشینان به استان بسیار مهم و حیاتی باشد، مغفول مانده و از این ظرفیت تاکنون فقط در راستای جابجایی مدیران استان استفادهشده است!
ما در خراسان شمالی، انتظار توسعهای بیشازحد نرمال که در کشور اتفاق میافتد، نداریم، اما مردم استان نباید بیشترین تورم را تجربه کنند و کمترین توجه بودجهای دولت را دریافت کنند!
به گمانم، استان خراسان شمالی و مسئولان و مردمانش، ابتدا باید خود را آماده توسعه کنند وگرنه اگر فرهنگ توسعه در استان جا نیفتد، هر هفته هیات دولت در استان تشکیل بشود بازهم رتبه توسعهای استان، بهبود نخواهد یافت.