قاعده بازی سیاست، بشناسیم و مقابله کنیم
در هر جامعهای علاوه بر قوانین مضبوط و مصوب همچون قانون اساسی، مدنی و ...قوانین و قواعد نانوشتهای حاکم هستند که گاها قوت و قدتر آنها بیش از قواعد رسمی است. در دنیای سیاست شاید بیش از همه عرصهها این قوانین وجود دارند و از قدرت بیشتری برخوردارند. زیبندهتر آن است که از این قوانین نانوشته به نام قاعده بازی نام برده شود. قاعده بازی در واقع به درک دقیق و شناخت هر چه بیشتر اوضاع و احوال و تاریخ جامعه مربوط میشود. سیاستمدارن هر کشوری بیش از آنچه بر برنامههای دقیق کارشناسی تمرکز کنند به قواعد بازی اهمیت میدهند. به عنوان مثال در کشور ما بسیار دیده شده که در کشاکش تبلیغات انتخاباتی برخی نامزدها بر روی مسائلی همچون رفع حصر، آزادی و سهل انگاری در حجاب و ...مانور میدهند در حالی که این تنها یک بازی سیاسی و شوی تبلیغاتی است و این مسائل فراتر از حیطه اختیارات رئیس جمهور است. لذا همان نامزد پس از کسب رأی خود مدافع حجاب و حصر و ...میشود. هنگامی که از این عملکرد دو گانه از وی سؤال میشود میگوید: فلان نهاد و فلان گروه مخالف این مساله هستند و رفتار دوانگارانه خود را بدین وسیله توجیه میکند و توپ را در زمین گروههای دیگر میاندازد، حال رأی دهندگانی که به این شعارها رأی میدهند باید پیدا کنند پرتقال فروش را.
البته و صد البته این نوع رفتار دوگانه و تفاوت حرف و عمل در این سطح از مسئولیت هرگز زیبا نیست بعلاوه اینکه تاکیدا و تاکیدا در مبانی اسلامی ما نکوهیده شده است. لکن این رفتار دیروز و امروز سیاستمدارن بوده و هست. شاید اگر کسی قاعده بازی در هر جامعهای را نشناسد با نظر به وضع موجود سیاسی هرگز به جایگاه ریاست جمهوری نرسد و البته این مساله جای بسیار تأمل و تفکر دارد که این رفتارهای دوگانه سیاست با وجود آموزههای عمیق سیاست اسلامی و تاکید بر صداقت و عدالت و برابری، از نامزدهای ریاست جمهوری چرا و چگونه؟
قاعده بازی شاید در همه جا مبنایی باشد برای درک صحیح جامعه مدنی، اخذ تصمیماتی درست و آزموده شده که آسیب پذیری تصمیمات سیاسی را کاهش میدهد لکن در جامعه ما گویا کارکردی متفاوت دارد و آن کسب رأی است و تمام. قاعده بازی در کشور ما شاید همان سطح و لایههای پنهان سیاست است که به دور از شفافیت سرشت و سرنوشت سیاست را رقم می زند، لابی میکند، گروه میسازد، باند تشکیل میدهد و در عرصه سیاسی ریشه میدواند و سپس شخص رئیس جمهور میماند و تعهدها و تطمیعها به گروه، باند و اقوام و حزب خودش، آری قاعده بازی سیاست کارکردی دوگانه دارد یک سمت و سوی آن فهم جامعه، خواستههای مردم، پیگیری مطالبات ملت است و سمت و سوی دیگر آن ریشه در گروه و باند و حزب و خویشان و ... دارد. اولی بسیار کارآمد و ممدوح مفید است و دومی ناکارآمد و منفور و مضر. اما تکلیف در بصیرت و بینش سیاسی است، مردم به عنوان مشارکت کنندگان در انتخابات و دارندگان حق رأی باید با آگاهی سیاسی قاعده بازی را بدانند و هم اکنون در کارزار تبلیغات انتخاباتی موج زده این طوفان نشوند و به نامزدی رأی دهند که بیش از آنکه اهل قاعده بازی باشد، اهل برنامه و مدیریت سیاسی باشد.
مصطفی آشفته، ارشد روابط بین الملل، خارج فقه و اصول