سه ضلع مثلث استان خراسان شمالی مشکلات اساسی دارد. این سه ضلع عبارتاند از:
- نیروی انسانی ناکارآمد و بیتجربه که بیشتر با دخالت نخبگان سیاسی و اهرمهای فشار منصوب میشوند. 2. فقدان سند توسعه مبتنی بر ظرفیتهای صنعتی و کشاورزی و خدماتی استان 3. فقدان زیرساختهای استراتژیک استان ازجمله حملونقل ارزانقیمت مثل راهآهن و...
در کنار اینها استان از ابعادی همچون سختافزاری، نرمافزاری و مغز افزاری بسیار رنج میبرد که باید برنامهریزی برای آسیبشناسی شود.
یکی از عوامل مهم و بیرونی که در هر سه مورد دخالت داشته و مانع اصلی توسعه استان در طول این 18 سال بودند که یکی از نتایج آن بالا بودن نرخ بیکاری نسبت به میانگین کشوری است، دخالت سرمایهداران اطلاعاتی است.
سرمایهداران اطلاعاتی افرادی هستند که با دسترسی رانتی به اطلاعات مانع توسعه پایدار استان خراسان شمالی در تمام ظرفیتها هستند.
تعدادی از این موانع و سنگاندازیها که میتوان به آن اشاره کرد جلوگیری از آمدن راهآهن و خط ریل به این منطقه است. یکی دیگر از این موانع که در زمان تقسیم استان هم اتفاق افتاد، دخالت برای عدم شکلگیری حوزه آبریز اترک بود، پروژهای که اگر شکل میگرفت باعث میشد درآمد ترانزیت و گمرک لطفآباد درگز به استان خراسان شمالی تخصیص یابد که دخالت سرمایهداران اطلاعاتی مانع از اجرای این طرح شد.
یکی دیگر از آفات مخرب استان خراسان شمالی عدم عارضهیابی سیستمی است. بدان معنا که استانداران و مدیران در کشور و استان فاقد برنامه عملیاتی هستند و همین عدم داشتن برنامه باعث شده مبنایی بهعنوان شاخص تبیین نشود تا درنتیجه بر اساس همان شاخص بتوانیم عملکرد استانداران و مدیران را بسنجیم تا بدانیم در کجای کار قرار داریم.
جانشین پروری و مستندسازی عملکرد مدیران از دیگر موارد مهمی است که متأسفانه در استان خراسان شمالی صورت نگرفته است. زیرا مدیر جدید بامطالعه این مستندها میتواند بداند که آیا مأموریتهایی که راه رسیدن به اهداف را نشان داده است درست تعریفشده است یا خیر؟
درنتیجه به دلیل عدم تبیین درست برنامه عملیاتی، مدیران بهجای تغییر در روش اجرای این برنامه و عملیات، کلیت برنامه را تغییر میدهند و بهقولمعروف بهجای تداوم ریلگذاری به تغییر مسیر ریلگذاری میپردازند و همین امر باعث عقبماندگی توسعه میشود.
عدم استفاده از ظرفیت هیئتعلمی دانشگاه
متأسفانه مدیران در استان خراسان شمالی استفاده درستی از ظرفیت هیات علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نداشتهاند. و این در حالی است که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا مدیران اجرایی برای توسعه و اتخاذ تصمیمات درست از سه گروه کاری در کنار خود بهره میبرند.
این سه گروه عبارتاند از: knowledge worker,analyser, team worker مدیران دانش، آنالیز گر و تیم کاری
این سه گروه با تجزیه، تحلیل و استفاده از مدل داشبورد مدیریت BSC قدرت تصمیمگیری را برای مدیران اجرایی تسهیل میکنند و خود این فرصت را ایجاد میکند که دانشجویان دوره دکتری ارتباط بهتری بین جامعه و دانشگاه و صنعت ایجاد کنند. که علاوه بر بهینهسازی سیستمها موجب تبدیل دانش به ثروت و تولید میشود. که متأسفانه به دلیل نبود ارتباط بین دانشگاه و صنعت این مهم نیز وجود ندارد.
یکی دیگر از عمده مشکلات استان خراسان شمالی آسیبها هستند که ناشی از بد کارکردی مدیران به وجود میآید. بهعنوانمثال بحران آب که در آینده نزدیک با آن دستوپنجه نرم خواهیم کرد به علت عدم مطالعه کافی در این حوزه است. مثال احداث چندین سد در استان که با عدم مطالعه انجامشده است، کمک زیادی به کویر زایی کرده است تا کویر زیایی.
برای مدیریت آبهای سطحی و باران های موسمی هم متأسفانه برنامهای تدویننشده است و ما هرساله در نیمه خرداد شاهد سیلاب و تخریب بسیاری از مناطق هستیم که ناشی از همین عدم مطالعه کافی صورت گرفته است.
با توجه به پایین بودن شاخصهای توسعه استان خراسان شمالی و وجود ظرفیتهای فراوان منجمله تعدادی صنعت فعال و حوزه کشاورزی و دامداری نیاز به صنایع تبدیلی پاییندستی و بالادستی در این حوزه داریم تا استان از حالت خام فروشی خارجشده و شاهد پیشرفت هرچه بیشتر استان باشیم.
با توجه به تبیین شعار سال با عنوان تولید دانشبنیان و ضرورت استفاده از نخبگان برای رسیدن به این اهداف، متأسفانه از ظرفیت نخبگان علمی و سیاسی در تدوین برنامهها و سندهای توسعه استفادهنشده است که اگر به همین شکل ادامه یابد هم راه را عوضی خواهیم رفت و هم عوضی راه خواهیم رفت.
بستر توسعه، داشتن برنامه عملیاتی است که نخبگان علمی در تدوین آن نقش داشته باشند نه نخبگان سیاسی.
با یک بررسی کوتاه متوجه خواهید شد که استان برخوردار و پر برخوردار استانهایی هستند که در بدنه وزارتخانهها نیرو دارند که متأسفانه شرق کشور به علت نداشتن نیرو در بدنه وزارتخانهها همیشه عقبمانده.
با توجه به اینکه ۸۰ درصد از صنایع کشور در غرب و مرکز کشور و تنها بیست درصد در شرق کشور قرار دارند. چونکه تقریباً همین درصد ترکیب نیروها در وزارتخانههاست و با دادن اطلاعات به مدیران باعث شده است تا فاکتورهای توسعه پایدار را داشته باشند و چگونه درخواست و اقدام کنند.