یک سال از مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی گذشت و کارنامه یکساله دولت او اکنون پیش روی مردم قرار دارد. رئیسی رئیسجمهور شد، رئیسجمهور همه مردم ایران، چه آنهایی که به او رأی دادند، چه آنهایی که به او رأی ندادند یا به رقبای رئیسی رأی دادند.
از میزان مشارکت مردم در انتخابات مشخص بود که تقریباً از هر دو نفر واجد شرایط رأی دادن، یک نفر پای صندوق نیامده است و رئیس دولت با مشارکت حداقلی رأیدهندگان انتخاب شد.
شعارهای دادهشده را همه میدانیم و میزان عمل به وعدهها نیز مشخص است. توان دولت در بستن تیم اقتصادیاش، خود نوید آینده میداد و دیدیم که پیشبینی کارشناسان اقتصادی درست از کار درآمد. علیرغم ادعای دولتیان، تورم کاهش نیافت، بلکه سیر افزایشی به خود گرفت و دولت بجای شروع جراحی اقتصادی از خودش و کاهش هزینههای غیرضروری و تلاش در جراحی بودجه شرکتهای دولتی که بیش از نیمی از بودجه سالانه کشور را میگیرند و هیچ عملکرد و حسابرسی هم به مردم گزارش نمیکنند. دولت بجای پرداختن به موتور خلق پول در بانکها و کاهش سرعت چاپ اسکناس که از عوامل اصلی تورم در کشور ما محسوب میشود؛ مستقیم سراغ جیب مردم رفت و جراحی اقتصادی را از کالاهای اساسی شروع کرد.
جنگ در اوکراین و افزایش قیمت مواد غذایی در جهان، بهانه خوبی شد تا دولت سیزدهم به بهانه پیشگیری از قحطی، یارانه ۴ قلم کالای اساسی را قطع کند و وعده مبارزه جدی با افزایش قیمتها را داد و دیدیم که بیش از ۷۰۰ قلم کالا گران شد و نتیجه آن شد که مردم دیگر توانایی تهیه اقلام خوراکی روزانهشان را هم ندارند.
در حالیکه قیمتها افسار پاره کرده، دولت برای جبران قدرت خرید مردم اعلام کرد که به ۹ دهک، یارانه ۴۵۰ و ۳۵۰ هزارتومانی پرداخت میکند، صداوسیما به کمک دولت آمد و گزارشگر تلویزیون به فروشگاه رفت و گزارش کرد که با این مبلغ یارانه، پس از خرید اقلام ضروری، حتی مبلغی هم اضافه میماند. اما همه ما شاهد هستیم که اینگونه نیست.
هرروز شاهد اعتراض معلمان، بازنشستگان و سایر اقشار هستیم و در روزهای اخیر نیز بازاریان به میزان مالیاتی که دولت برای آنها در نظر گرفتهاند، اعتراض دارند.
کارنامه دهماهه دولت سیزدهم در بخش مردمی و جلب اعتماد مردم همدست کمی از کارنامه اقتصادیاش ندارد و علیرغم تلاش عقیم رسانهای دولت و همراهانش، طرح افزایش جمعیت با استقبال اندکی در جامعه مخاطبان این طرح روبرو شده است.
در عرصه سیاست خارجی اما، در بر همان پاشنه سابق میچرخد و مخالفان اصلی برجام، اکنون بر سر میز مذاکره برای بازگشتن به قراردادی که میگفتند "خسارت محض است" نشستهاند و مشغول مصاحبه و توییت زدن هستند. طرف ایرانی میگوید آماده بازگشت به برجام و دستیابی به یک توافق خوب هستیم و این آمریکا است که باید تصمیم بگیرد، طرف آمریکایی هم میگوید ایران انتظارات غیر برجامی دارد و رفتارش سازنده نیست.
هر چه هست، بیخبرتر از همیشه، مردم ایران هستند که نمیدانند آینده مذاکرات هستهای چه خواهد شد.
دولت سیزدهم در ابتدای کار، تلاش کرد امید بیافریند و در این راه موفقیت نسبی هم حاصل کرد، اما هر چه جلوتر رفت، با عملکرد ضعیف و ناهماهنگی در ارکان زیرمجموعه خودش، باعث شد امید ایجادشده، اندکاندک رنگ ببازد.
هنوز هم فرصت هست و تا ناامیدی و خبرهای ناگوار دستبهدست هم نداده و کمر مردم بزرگ ایران را خم نکرده است، دولت سیزدهم همانطور که ابراهیم رئیسی پارها این اصطلاح را تکرار کرده است، باید صادق الو عده باشد و با مردم، به صداقت سخن بگوید.
تنها عاملی که میتواند شکاف بیاعتمادی میان دولتمردان و مردم را از بین ببرد، صداقت آنها با مخاطبان است و اینکه مردم در عمل ببینند دولت به آنچه میگوید، عمل میکند نه اینکه فقط شعار دهد.
به امید اینکه وقتی گزارش دوسالگی دولت سیزدهم را مینویسیم، از افزایش امید و بهبود وضعیت معیشت مردم شریف و صبور ایران گزارش بدهیم.
به امید روزهای خوب