گروه سیاسی: یکی از مناسب ترین تعاریفی که میتوان در تشریح ماهیت انتخابات به کار برد این است که انتخابات را فرصتی برای تغییر شرایط کشور، به سمت وضعیت مطلوب در نظر بگیریم به نحوی که یکایک آحاد جامعه میتوانند از طریق شرکت در انتخابات، در تعیین سرنوشت جامعه مشارکت و نقش آفرینی قابل توجهی داشته باشند و به موجب آن امکان حاکم کردن مدیریتی جدید بر بخشها و دستگاههای مختلف اجرایی را فراهم کنند. این در حالی است که حق تعیین سرنوشت برای بسیاری از شهروندان در سطح جهان از آنها سلب شده و از چنین فرصتی برای کامروایی سیاسی و اجتماعی بی بهره هستند و نقشی در تعیین سرنوشت خود ندارند؛ جمهوری اسلامی ایران که پس از انقلاب سال ۵۷ تحت عنوان مردمیترین انقلاب تاریخ از آن یاد میشود، از بدو پیروزی انقلاب تاکنون، مردم را دعوت به مشارکت در انتخاب ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای شهر و روستا کرده است.
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار شد و پس از پایان این انتخابات، آیت الله سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم برای چهار سال کلید نهاد ریاست جمهوری را در پاستور از حسن روحانی تحویل گرفت.
ثبتنام از داوطلبان نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از ۲۱ اردیبهشت ماه آغاز شد و پس از ۵ روز در ۲۵ اردیبهشت با ثبتنام ۵۹۲ نفر در ساختمان خیابان فاطمی وزارت کشور پایان یافت. پیش از شروع ثبتنامها گمانهزنیهای زیادی برای حضور افراد مختلف در انتخابات مطرح میشد. حدسهایی که برخی از آنها درست و برخی دیگر مانند حضور محمدباقر قالیباف، محمدجواد ظریف، علیاکبر صالحی، محمدرضا عارف، علی نیکزاد و پرویز فتاح غلط بود و این چهرهها برای حضور در انتخابات ثبتنام نکردند. سید حسن خمینی هم گزینه محبوب اصلاحطلبان بود که در دیدار با رهبر انقلاب و با توصیه ایشان از نامزدی در انتخابات صرف نظر کرد.
اما در میان ۵۹۲ نفری که برای ثبتنام به وزارت کشور رفتند چهرههای شاخصی مثل سید ابراهیم رئیسی، محمود احمدینژاد، علی اردشیر لاریجانی، سعید جلیلی، اسحاق جهانگیری، محسن رضایی میرقائد، علیرضا زاکانی، سید امیرحسین قاضیزادههاشمی، مسعود پزشکیان، عبدالناصر همتی، محسن مهرعلیزاده، عباس آخوندی، سید مصطفی تاجزاده، سید شمسالدین حسینی، صادق خلیلیان، حسین دهقان، حسن سبحانی، محمد شریعتمداری، سید عزتالله ضرغامی، فریدون عباسی دوانی، محمد عباسی، رستم قاسمی، سید مصطفی کواکبیان، سعید محمد، علی مطهری، محسن هاشمی رفسنجانی و... حضور داشتند.
پس از ثبتنامها نوبت به شورای نگهبان رسید تا صلاحیت نامزدها را بررسی کند. این شورا علاوه بر مهلت ۵ روزه ابتدایی خود، از مهلت پنج روزه دومش نیز استفاده کرد و در روز سهشنبه چهارم خرداد و در نهمین روز از مهلت قانونی خود، اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده را به وزارت کشور اعلام کرد. محسن رضایی، سید ابراهیم رئیسی، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی، عبدالناصر همتی، محسن مهرعلیزاده، علیرضا زاکانی و سعید جلیلی، ۷ کاندیدایی بودند که صلاحیتشان از سوی شورای نگهبان احراز شد.
این موضوع و احراز نشدن صلاحیت برخی نامزدها از جمله علی لاریجانی، محمود احمدینژاد، اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان با اعتراضهایی روبرو شد تا جایی که حسن روحانی رئیسجمهور وقت در جلسه چهارشنبه پنجم خرداد هیات دولت با انتقاد از شورای نگهبان، از نامه به رهبر انقلاب درباره این موضوع خبر داد.
رهبر انقلاب اسلامی هم در نطق تلویزیونی خود به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در واکنش به بررسی احراز صلاحیتها فرمودند: «به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم و جفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعداً ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است.»
البته این اتفاقات تغییری در تصمیم شورای نگهبان ایجاد نکرد و از همان فردای اعلام نام ۷ کاندیدای احراز صلاحیت شده، فرصت تبلیغاتی آنان آغاز شد. در جریان رقابتهای انتخاباتی، علاوه بر پخش فیلمهای تبلیغاتی کاندیداها از صداوسیما و حضورشان در برنامههای مختلف برای ارائه برنامههای خود، سه مناظره هم میان ۷ کاندیدا برگزار شد. مناظرههایی که با توجه به سبک و سیاق آن، علاوه بر انتقاد رسانهها و سیاسیون، در برخی موارد با انتقاد خود کاندیداها هم روبرو شدند.
با این حال در مناظرهها عبدالناصر همتی تلاش داشت خود را در مقابل سایر کاندیداها قرار دهد و با رئیسی یک دوقطبی بسازد که البته رئیسی ایجاد این دوقطبی از سوی همتی را بیحاصل توصیف کرد.
دو روز پیش از برگزاری انتخابات و پس از پایان فرصت تبلیغات، سعید جلیلی و علیرضا زاکانی به گفته خود به نفع جبهه انقلاب و در واقع در حمایت از جریان اصولگرایی و محسن مهرعلیزاده از رقابتهای انتخاباتی انصراف دادند و از صبح جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، فرآیند رایگیری آغاز شد.
پس از پایان شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، که با مشارکت ۲۸ میلیون و ۹۸۹ هزار و ۵۲۹ نفر از انجام شد، سید ابراهیم رئیسی توانست با کسب ۱۸ میلیون و ۲۱ هزار و ۹۴۵ رای (۶۲.۱۷ درصد آرای ماخوذه) به ریاست دولت سیزدهم دست یابد. در این انتخابات محسن رضایی با ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار و ۸۳۵ رای (۱۱.۸۷ درصد آرای ماخوذه)، عبدالناصر همتی با ۲ میلیون و ۴۴۳ هزار و ۳۸۷ رای (۸.۴۳ درصد آرای ماخوذه) و سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی با یک میلیون و ۳ هزار و ۶۵۰ رای (۳.۴۶ درصد آرای ماخوذه) نتوانستند به موفقیت برسند.
در این باره و در سالگرد یکسالگی دولت سیزدهم روزنامه کیهان نوشت: "دو گروه از انتخابات 1400 عصبانی شدند و به آن تاختند و همچنان هم بامناسبت و بیمناسبت به آن میتازند. دسته نخست بیگانگان هستند که شرح چرایی عصبانیت آنها به طور مختصر در سطور فوق بیان شد. گروه دوم مدعیان اصلاحات هستند که از جنبههای مختلف به حماسه 28 خرداد 1400 تاختند. از نظر این عده، انتخاباتی خوب است که آنها پیروز آن باشند و اگر عرصه را به رقیب واگذار کردند، باید حضور و مشارکت مردم را زیرسؤال برد و آن را خفیف و بلکه خوار کرد. یکی از بهانههای اصلی آنها برای این هجمه، میزان مشارکت در این انتخابات است. آنان مشارکت حدود 50 درصدی در این انتخابات را زیر سؤال برده و با وارونهنمایی سعی کردند و میکنند آن را مایه سرافکندگی جلوه دهند. اما اگر درست و دقیق به صحنه بنگریم، آیا میتوان چیزی جز شکوه و حماسه سیاسی دید؟
در حالی نیمی از مردم پای صندوقهای رای آمدند که دولت وقت با عملکرد عجیب و غریب خود، اصل و ماهیت دولت را در ذهن مردم ملکوک کرد. آقای روحانی در فیلم تبلیغاتی دوره اول خود گفت: «من سالهاست وقتی بین منزل و اداره تردّد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم، میبینم چقدر گرفته و عبوس است و خنده در چهرهها نیست». چند سال بعد کارگردان این فیلم اعتراف کرد؛ «متنهای سخنرانی روحانی را در سال 92 من نوشتم... روز به روز با سیطره رسانهها، آدمهایی انتخاب میشوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار... از روحانی خواستم در فیلم بگوید من سالهاست وقتی بین منزل...»! وقتی سال 98 بیتدبیری دولت آن وقایع دردناک را رقم زد، جناب روحانی با خنده به دوربین زل زد و گفت من خودم صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده است. ماجرای مفاسد ریز و درشت در دولت وقت و اطرافیان آنها از برادر رئیسجمهور و معاون اول گرفته تا صندوق ذخیره فرهنگیان و اختصاص بیحساب و کتاب میلیاردها دلار ارز 4200 تومانی به فرصتطلبان و شارلاتانهای اقتصادی، بعد دیگری از ماجراست. به موازات این مسائل، پارسال این روزها کشور بشدت درگیر اپیدمی کرونا بود. هیچ شهری در وضعیت آبی قرار نداشت و روزانه حدود 140 نفر فوت میکردند. به همه اینها هجوم بیامان و بمباران سنگین رسانهای دشمن را هم اضافه کنید که خود موضوعی بسیار مهم و مجزاست. با در نظر گرفتن همه این مسائل، حضور نیمی از واجدین شرایط پای صندوقهای رای را چگونه باید ارزیابی کرد؟ رویدادی مایه شرمندگی یا حماسهای افتخارآمیز؟"
به گزارش اترک آیت الله سید ابراهیم رئیسی با وعدههایی از جمله ساخت ۴ میلیون مسکن و ایجاد ۴ میلیون شغل در ۴ سال، مبارزه با فساد و رانت، بهبود اوضاع اقتصادی، تغییر ساختارهای غلط اداری، وابسته نکردن اقتصاد و توسعه کشور به مذاکرات و... توانست نسبت به سایر کاندیداها اقبال عمومی بیشتری پیدا کند و برای چهار سال به عنوان رئیس قوه مجریه کلیددار پاستور شود.