رسانه بهعنوان رکن چهارم دموکراسی نقش بسیار تعیینکنندهای در سرنوشت ملتها و همچنین، دولتها دارد. از این رو نمیتوان نقش رسانهها را در زندگی امروزی نادیده گرفت، بلکه باید به دنبال فرهنگسازی بود، فرهنگ استفاده مثبت از رسانه در جهت رسیدن به توسعه.
در دنياي امروز کمتر کسي را میتوان يافت که تلويزيون نگاه نکند، راديو گوش ندهد، روزنامه نخواند و يا در وبسایتهای خبري و آموزشي جستجو نکند، که بیانگر این است که رسانهها جزء لاينفک زندگي افراد شدهاند. ازاینرو تجارت، بانکداري، آموزش، همه و همه وابسته به جريان اطلاعاتي هستند و گردش آزاد اطلاعات و اخبار به کمک تکنولوژیهای جديد ارتباطي همچون کامپيوتر، ماهواره، تلفن تلويزيون، فیبر نوری و تلفنهای هوشمند تسهيل گرديده است. جوامع و ملتها در دنياي بههمپیوسته مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات امروزی، بخش عظيمي از فرهنگ، ارزشها و هنجارهاي خود را از رسانهها دريافت میکنند. بهعبارتدیگر بخش بزرگی از جامعهپذیری مخاطبان از طريق رسانهها انجام میشود و نفوذ و تأثير رسانهها تا جايي است که برخي از نظریهپردازان ارتباطي بر اين باورند که رسانهها اولويت ذهني و حتي رفتاري ما را تعيين میکنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما ياد ندهند، اينکه به چه چيزي فکر کنيم را به ما دیکته میکنند.
درگذشته که فضای مجازی بهصورت امروزی در بین آحاد جامعه فراگیر نشده بود، روزنامهها نقش اساسی در اطلاعرسانی و جریان سازی داشتند. با اینحال، در شرایط حال حاضر و فراگیری رسانههای مجازی، روزنامههای مکتوب علیرغم تصور عموم مبنی بر جا ماندن از جریان اطلاعرسانی، ظهور فضای مجازی را فرصتی برای بقای خود دیدند و با بهروزرسانی خود، از وجود این فضا نهایت استفاده را بردهاند تا جایی که برخی از روزنامههای تراز اول جهان، انتشار کاغذی خود را متوقف کرده و بر بستر اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر میشوند.
در دنیای امروز که میتوان با لمس کردن صفحه نمایشگر آخرین اخبار دنیا را در کسری از ثانیه به دست آورد، شاید کمتر کسی برای مطالعه اخبار روزنامههای مکتوب را ورق بزند، اما این را نیز همگان باور دارند که فراگیری و جامعیت مطالب در رسانههای مکتوب همچنان قابلچشمپوشی نیست.
در این شرایط میبینیم که روزنامههای مکتوب اگر میخواهند در این نبرد نابرابر سرپا بمانند و همچون گذشته در بین مردم دیده شوند باید به فکر بهروزرسانی خود بر اساس نیاز جامعه باشند.
بر این اساس یکی از مواردی که میتواند به این هدف کمک کند، خارج شدن از حالت صرفاً خبری و رفتن به سمت تحلیل و گزارش است، زیرا که در فضای مجازی فقط امکان انتشار مطالب کوتاه فراهم است و همچنان رسانههای مکتوب، جایگاه گزارش و تحلیل است و مخاطبان برای آگاهی از نظرات کارشناسان و نگاه عمقی به رویدادها به روزنامهها مراجعه میکنند.
جامعه ما هم از این تحولات مستثنا نیست و ظهور شبکههای اجتماعی و افزایش توجه مردم به اینترنت که در دوران کرونا به اوج خود رسید و جهش بیسابقهای را در استفاده کاربران از اینترنت در عرصه اطلاعرسانی و خدمات شاهد بودیم؛ باعث شد تا بسیاری از روزنامهها دیگر چاپ نشوند و حتی به تعطیلی کشیده شوند.
افزایش سرسامآور قیمت کاغذ، عدم اقبال دولتها به روزنامهها و تنگتر شدن دایره روزنامهنگاری که انتقاد را در ذات خود دارد، تأثیر خود را بر روزنامهها، مخصوصاً روزنامههای محلی بیشازپیش گذاشت و طبق آمار، بیش از نیمی از رسانههای محلی تعطیل شدند.
کار در عرصه رسانه مکتوب و مخصوصاً روزنامه، با تغییر ذائقه مخاطبان به انتشار آگهی در روزنامه و علاقه انتشار آگهیها و اعلانات تجاری بر بستر فضای مجازی، عملاً دیگر صرفه اقتصادی خود را که سابق بر این نیز بسیار اندک بود، از دست داد و تبلیغات که بخش عمدهای از هزینههای چاپ و نشر روزنامهها را جبران میکرد، بسیار کم شد تا جایی که روزنامهها مجبور به تعدیل نیرو و کاهش تیراژ روزانه خود گردیدند.
با تمام این سختیها امروز افتخار این را داریم که در شرایط سخت رسانههای مکتوب و هزینههای سرسامآور و بیمهریها و بیعدالتیهای فراوان، هزارمین شماره روزنامه اترک را با وجود تمام سختیها و مشکلات، منتشر کنیم که بهانهای است تا قلمها برای نگارش درد دلهای جامعه همچنان از حرکت باز نمانند.
با توجه به اینکه هنوز مردم بسیاری از نقاط کشور عزیزمان با نام خراسان شمالی آشنا نیستند و هنوز بجنورد را با شهرهایی با نامهای مشابه اشتباه میگیرند باور داریم روزنامه اترک میتواند نقش بسیار مهمی در شناسایی ظرفیتهای استان زیبای خراسان شمالی داشته باشد، در این راستا همکاران رسانهای ما با تولید محتواهای رسانهای مطلوب بیشترین تلاش خود را معطوف به این کردهاند تا از این ظرفیت ایجادشده حداکثر بهرهبرداری را برای معرفی استان خراسان شمالی، در کل کشور داشته باشند.
نیاز به یادآوری نیست زیرا که همیشه و بارها به زبانهای مختلف گفتهشده؛ ولی بازهم به بهانه اتفاق مبارک چاپ هزارمین شماره اترک، میگوییم تا شاید بتوانیم نظرها را بیشتر جلب کنیم. خراسان شمالی استانی نوپا و جوان است که طبق آمارهای اعلامی وزارتخانهها و به لطف بیتدبیری برخی مسئولان استانی و کشوری در رتبههای آخر در بیشتر شاخصها قرار داشته و دارد و در بعضی موارد هم مانند شاخص فلاکت و بیکاری در رتبههای نخست قرار داریم.
باید باور کنیم وجود تنها یک روزنامه سراسری در این استان فرصت بسیار مناسبی است تا از این ظرفیت برای بیان کمبودها و ظرفیتهای بالقوه توسعهای استان در این نقطه محروم استفاده شود تا از یکطرف توجه مدیران و برنامه ریزان به برآورده کردن نیازها و توسعه شاخصها جلب شده و از طرفی برای شناساندن زیباییهای استانمان در اقصی نقاط کشور به این نقطه سرسبز و زیبا بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم. ولی دریغ از کملطفیهای بسیاری که میشود.
نگاهی گذرا به وضعیت رسانهها در کشور هم که بیندازیم میبینیم در کل کشور فقط تعداد انگشتشماری از استانها دارای روزنامه سراسری هستند که بیشترین حمایتها را نیز از رسانه خود میکنند و با همین دیدگاه حمایتی نیز بیشترین بهرهبرداری را از این ظرفیت برای بیان خواستهها و توانمندیها و توجه مسئولان به استانشان داشتهاند و همان میشود که از آنها بهعنوان استان توسعهیافته یاد میشود ولی متأسفانه در استانی مانند خراسان شمالی باوجود حدود دو دهه از تاسیس استان هنوز هم نام محرومیت را یدک میکشیم زیرا که نتوانستهایم خودمان را در کشور مطرح کنیم.
این طرز فکرهای غلط و گاها خودپسندانه همین باعث شده نهتنها ظرفیتهای استانی دیده نشود بلکه متأسفانه با برخی سنگاندازیها فقط به دنبال کسب منافع شخصی بوده و حتی تحمل کوچکترین انتقاد را نیز نداشته باشند.
پارها بهکرات گفتهایم ولی بازهم یادآور میشویم اترک بهعنوان یک روزنامه سراسری بهصورت کشوری در تمام استانهای کشور فعالیت دارد ولی خاستگاه اصلی آن از خراسان شمالی بر خواسته است و این فرصت ارزشمندی است که بتوانیم گامی هرچند کوچک برای توسعه این استان برداریم. در این راستا انتظار میرود مسئولان استانی نیز قدر این ظرفیت را دانسته و از آن استفاده کنند نه اینکه مانند برخی مسئولان رسانهها را در مقابل خود ببینند.
گاها بیمهریها و فرصت سوزی هایی در استان شکل میگیرد که بقول شاعر، اگر گویم زبان سوزد و اگر نگوییم، مغز استخوان میسوزد. از دستور برخی مدیران و امثالهم به قطع اشتراک اترک و اذعان علنی آنان به اینکه " آقای رئیس دستور دادهاند از رسانه دیگری حمایت کنیم" آنهم به بهانه اینکه " اترک از ما انتقاد میکند!!! " گرفته تا توزیع ناعادلانه آگهیهای دولتی و در کنار آن حمایت از یک روزنامه محلی که شاخهای از یک استان دیگر است. آنهم در شرایطی که مدتهاست به بهانه کاهش منافع و آگهیها تعداد زیادی از نیروهای فعال استانمان در این مجموعه را که از باتجربهترین فعالان عرصه رسانه بودند بیکار کرد و اکنون نیز چاپ خود را به بهانه افزایش قیمت کاغذ بسیار کاهش داده و منوط به داشتن آگهی کرده اما هنوز هم مسئولان استان ما دستبردار حمایت از این بهظاهر رسانهها نیستند و همچنان بیشترین آگهیهای دولتی را به آنها اختصاص میدهند تا اگر هم منفعتی وجود دارد بازهم به خارج از استان برود.
حرف و درد دل برای گفتن بسیار است و خیلی جای بیان نیست فقط به بهانه هزارمین شماره روزنامه اترک خواستیم درد دلی کوچک با همراهان عزیزمان داشته باشیم تا بدانند ما باوجود تمام این سختیها عاشق مردم استانمان هستیم و برای توسعه استان خسته نمیشویم و راهمان را به عشق مخاطبان و با استمرار و تلاش برای شناساندن استان گنجینه فرهنگها و معرفتها و رسیدن به اهداف والای اطلاعرسانی صحیح، بهموقع و حرفهای، ادامه میدهیم.
در این میان برخود میبالیم و جای بسی خرسندی است که شاهد انتشار هزارمین شمارهی روزنامه اترک و توزیع آن در استانهای مختلف کشور هستیم زیرا که در شرایط کنونی، انتشار منظم یک نشریه آنهم بهصورت روزانه و توزیع آن در کشور، نوعی جهاد رسانهای است. در این برهه از زمان که فضای مجازی تسلط کامل بر زندگی مردم دارد و افزایش سرسامآور قیمت کاغذ و چاپ عملاً به لحاظ اقتصادی ادامه راه را توجیهناپذیر میکند، تداوم در انتشار و حضور روی پیشخوان آنهم بهصورت هر روزه و در سراسر کشور، چیزی جز یک انگیزهي تعلق اجتماعی و حس مسئولیتپذیری نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکنیم، نیست.
افتخار داریم که با تیمی جوان، پرامید و متعهد به ساختن آیندهای روشن، در این راه قدم نهادهایم و بدون هیچ کمکی، صرفاً با تکیهبر شعور شما مردم بزرگ و شریف ایران عزیز، راه خود را ادامه میدهیم و در راستای ساختن میهن عزیزمان ایران، گامی هرچند کوچک، اما مؤثر برمیداریم.
دوباره میسازمت وطن
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگرچه بااستخوان خویش
محمد شکاری - صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه اترک.