علم روابط عمومی در حوزه بینالملل يعنی مطالعه قانونمندیهای ناشی از خواص رفتار سیاسی که امروزه این حرفه بهعنوان یکنهاد ارتباطی در عرصه ملی و بینالمللی متولی و مجری دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.
در دوره کنونی مخاطبان روابط عمومی به مخاطبان ملی و محلی محدود نیست بلکه با گسترش رسانههای اجتماعی و رسانههای برخط دارای مخاطبان و کاربرانی فراملی است. بنابراین راهبردها و رویکردهای ارتباطی و تولیدات رسانهای باید باهدف شناساندن فرهنگ و هویت ملی بهعنوان مهمترین شاخص قدرت نرم و حرکت در راستای تأمین منافع ملی از طریق معرفی ظرفیتها و فرصت دیده شوند.
در دوره کنونی به دلیل شیفت پارادایمی محتوا و اهمیت بصری سازی اطلاعات در دنیای برخط تدوین و به اشتراکگذاری یک پیام ویدیویی، یک اینفوگرافی، یک موسیقی برابر با هزاران کلمه کتاب و سخنرانی و جلسات مذاکره رسمی سیاسی و اقتصادی است.
ایجاد خوشنامی و تصویرسازی مثبت از فرهنگ و هویت ایرانی در ذهن افکار عمومی بینالمللی میتواند به توسعه و رونق اقتصادی ایران کمک کند زیرا با رفع تحریمها و گشودن مرزها، زیربنای مشارکت در سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در ایران وجود یک تصویر و تجربه مثبت از جامعه و فرهنگ ایرانی و شکلگیری اعتماد اجتماعی است
از این رهگذر میتوان گفت که روابط عمومی میتواند علاوه بر کنشگری در توسعه گفتوگوهای ملی در داخل کشور به تقویت و توسعه شناخت افکار عمومی جهانی از زیبایی، ظرفیت، فرصت و توانمندیهای تاریخی، فرهنگی، هنری و علمی ایران یاری رساند بر همین مبنا میتوان گفت روابط عمومی ایرانی میتواند پیشران دیپلماسی عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی و قدرت نرم در عرصه داخلی و بینالمللی در دوران پساتحریم و پساکرونا برای کشورمان باشد.
روابط بینالملل در قالب یکرشته دانشگاهی است که فراگیران را با شیوههای بررسی تعاملات سیاسی، تجاری و فرهنگی بین کشورها آشنا میکند. بررسی روابط سیاسی در سطح بینالملل مستلزم کسب دانش سیاسی است. بررسی روابط تجاری کشورها مستلزم کسب دانش تجاری و درنهایت بررسی روابط فرهنگی مستلزم شناخت فرهنگ کشورهاست. با توجه به گستردگی حیطههای مورد بحث و بررسی در روابط بینالملل فراگیران دورههای آموزش روابط بینالملل با طيف وسیعی از دانش و اطلاعات روز آشنا خواهند شد.
جهانیشدن بیش از هر چیزی زاییده رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی است که مرزهای جغرافیایی را درمینوردد و انسانهای گوناگونان و متفاوت را به هم نزدیک و نزدیکتر میکند.
انسانها و سازمانها دیگر جهانی فکر میکنند، جهانی رفتار میکنند و جهانی کار میکنند و روابط عمومی در سازمانها نیز از این قاعده مستثنا نیست.
جامعه بینالمللی امروز ما زاییده تحول جوامع بینالمللی قرون پیشین است که هریک با تحولاتی که یافتهاند جانشین دیگری شدهاند. در جوامع بینالمللی پیشین نیز اقوام و ملل با یکدیگر ارتباطاتی داشتهاند ولی کمیت و کیفیت این روابط متقابل و هدفهای دول از ایجاد آن روابط بسیار سادهتر و محدودتر از امروز بوده است. در عصر حاضر بالطبع روابط عمومی سازمانها بینالمللی شدهاند و ما با نوعی از روابط عمومی روبهرو شدهایم که حوزه گستردگی کارش بزرگتر و بیشتر از یک کشور و در سطح جهانی و بینالمللی است. به معنایی دیگر روابط عمومی بینالمللی یکی از وظایف سازمانهای بینالمللی هم به شمار میرود و مهمترین ویژگی آن این است که عنصر و عامل اصلی تشکیلدهنده و به وجود آورنده آن کشور است.
باید بدانیم که روابط عمومی در سطح بینالملل مجموعهای از روابط رسمی و غیررسمی در میان واحدهای سیاسی سازمانها، انجمنها، اتحادیهها و نهادهای بینالمللی است و یا بهعبارتدیگر مجموعهای از کنشها و واکنشهایی که بین بازیگران نظام بینالملل صورت گیرد که فعالیتهای خطیر و مهمی همچون همکاریهای منطقهای و بینالمللی برقراری ارتباط با سازمانهای همتراز دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی معرفی سازمان در سطوح بینالملل ایجاد فرصتهای همکاریهای مختلف در پروژههای مشترک با دانشگاهها سازمانها و نهادهای بینالمللی یادگیری از تجارب مراکز بینالمللی و ارائه اطلاعات لازم به گردهماییها و نشست های علمی و حرفهای بینالمللی جهت همکاری با سازمانها را بر عهده داشته و ایفا میکند.
با این اوصاف روابط بینالملل متجلی از نوع سیاستی است که در آن هویت ملی و قدرت نظامی بحث غالب است ولی وجود آن اصالتاً مورد معارضه نیست بلکه مسائل رفاهی شایع و رایج غالب نیست. کلمه بینالملل نشاندهنده آن است که نوع مبادله در روابط بینالملل اصالتاً سیاسی است و کلمه ملی به معنای سیاسی است نه معنای قومی. بههرحال با پیشرفت وسایل ارتباطی به همان نسبت که برقراری ارتباط با سایر اقوام و ملل تسهیل شد بر اهمیت روابط بینالملل نیز افزوده شد.
مهمترین عنصر در سطح روابط عمومی بینالملل کارآمدی انسان است، چراکه مهیا بودن ساختار و ابزار لازم است اما آن چیزی که میتواند جهت حرکت را مشخص کند توانمندیها و شایستگیهای نیروی انسانی است.
درنهایت واقعیت این است که منابع و ادبیات مرتبط با روابط عمومی در حوزه بینالملل با فقر شدید مواجه است و تنها با مفهومسازی بر مبنای مفاهیم کلان ارتباطات میتوان به اغنای آن افزود.