ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

فرهنگ عفاف و حجاب و چالشهاي آن در عصر جهاني شدن اطلاعات

دکترعلي سليمانپور- استادیار دانشگاه آزاد اسلامي بجنورد قسمت پنجم

- فضا (عصر جهاني شده):جهاني شدن به بيان ساده به معناي گسترش مقياس، رشد اندازه، سرعت يافتن و تعميق تاثيرات فرا قاره ايي جريانات و الگوهاي تعامل اجتماعي است (ديويدهلد: همان) مالكوم واترز جهاني شدن را فرايندي اجتماعي مي داند كه در آن قيد و بندهاي جغرافيايي كه بر روابط اجتماعي سايه افكنده از بين مي رود (1379، ص:10) و رونالد رابرتسون جهاني شدن را «درهم فشردن جهاني و تبديل آن به مكان واحد در عين حال تراكم آگاهي نسبت به كل جهان به عنوان كل» تعريف مي كند. وي جهاني شدن را فرايندي كم و بيش مستقل مي داند كه منطق، جهت و نيروي محرك خود را دارد. (1380، صص: 12و 36-35)

به نظر مي رسد ديدگاههاي انديشمنداني مانند مك لوهان، فوكوياما و هانيتنگتون نقش بسيار مهمي در تحكيم بنيان هاي فكري و رواج زمينه هاي علمي پديده جهاني شدن داشته است. انقلاب صنعتي در ابعاد مختلف  و دانشهاي سيبرنتيك، ژنتيك و انفورماتيك پس از انقلاب اول و دوم صنعتي باعث شد كه ارتباطات جهاني گسترش يابد و كره زمين به سوي دهكده جهاني حركت كند. آثار تسريع كننده ارتباطات و حمل و نقل موجب تاثير ساختاري شده است كه مارشال مك لوهان انديشمند كانادايي آن را «انفجار اطلاعات» مي نامد. وي براي اولين بار در سال 1961 م ظهور جهاني سازي در عرصه فرهنگ يا در حقيقت همان دهكده جهاني را مطرح كرد. (فرهنگ رجائي: 1380، ص: 27)

بر اساس نظريه «پايان تاريخ» فرانسيس فوكوياما دانشمند آمريكايي ژاپني الاصل جهان پس از فروپاشي شوروي و پايان تكامل ايدئولوژيك بشر نمايانگر پيروزي عقلانيت ليبرال و غلبه ارزشهاي مربوط به دموكراسي و فرهنگ سرمايه داري است. وي مدعي است پايان تاريخ زماني است كه انسان به شكلي از جامعه انساني دست يافته كه در آن عميق ترين و اساسي ترين نيازهاي بشر برآورده مي شود. بر اين اساس در چند سال گذشته همگام با پيروزي ليبرال دموكراسي بر رقباي ايدئولوژيك خود مانند فاشيسم و كمونيسم در سراسر جهان اتفاق نظر مهمي درباره مشروعيت ليبرال- دموكراسي به عنوان تنها نظام حكومتي موفق بوجود آمده است. (جمعي از نويسندگان: 1384، ص:282)

و بالاخره نظريه ديگري كه در دهه پاياني قرن بيستم جذابيت بيشتري براي انديشه ورزان و سياستمداران داشت، بحث رويارويي تمدنها از ساموئل هانتينگتون جامعه شناس معاصر آمريكايي بود كه زمينه مناظرات اكادميك فراواني را بوجود آورد. وي در اين تئوري به طور مستقيم فرهنگ را وارد عرصه سياست نموده و با بهره گيري از تجارب تاريخي مي كوشد از نگاه خود پارادايم غالب تفسير كننده اوضاع جهان و روابط بين الملل را پس از جنگ سرد ارائه دهد. به عقيده او چالشهاي آينده ماهيت فرهنگي دارد و پيامدهاي سياسي آن برخورد در خطوط گسل ميان تمدن هاي عمده دنياست. صرفنظر از ابهامات فراواني كه در نظريه وي وجود دارد. صرف بيان و تاكيد بر چنين انديشه اي نشانه آن است كه سياستهاي جهاني به تدريج از دغدغه هاي ژئوپولژتيك به سمت علائق فرهنگي و تنش هاي احتمالي ميان تمدن ها هدايت مي شوند. (كاظمي: همان، ص:16)

 جهاني شدن به عنوان فضا و شرايط ارتباطي آينده بنا به عقيده تحليل گران و طرفداران آن مقتضيات جديد و الزامات متفاوتي براي زندگي انسان به همراه دارد. فضايي كه در حوزه نظام بين المللي بصورت تك- چند قطبي (جمعي از نويسندگان: همان، ص:283) از نظر اقتصادي به شكل وابستگي هاي شديد و متقابل اقتصادي (همان، ص:273) و به لحاظ فرهنگي غلبه گفتمان واحد در نتيجه تكوين اختلاط فرهنگي و رويكردهاي هم پذيرانه جهاني كه طي آن فرهنگي جهاني به منصه ظهور رسيده كه لزوما با خاستگاههاي سنتي و بومي فرهنگهاي محلي سازگار نيست.

آنتوني گيدنز در اين باره معتقد است: جهاني شدن در واقع فراگير شدن خصوصيات ذاتي مدرنيته و تجدد است كه با گسترش وسايل ارتباطي و ناتواني مرزها و حاكميت هاي ملي در كنترل رسانه هاي بين المللي در تمامي نقاط جهان منتشر مي شود به گونه اي كه اندك اندك كل مردم جهان داراي فرهنگ مشترك كه از مدرنيته حاصل مي شود مي گردد (زارعي: 1385) در اين ميان مقاومت فرهنگها و تمدن هاي ملي براي حفظ زادبوم خود نيز اثر چنداني در برابر گفتمان يورشگر جهاني منتشره از سوي نظام ارتباطي نخواهد داشت زيرا فروپاشي ديوارهاي اطلاعاتي و گسترش برق آساي صنعت ارتباطات موجب گشته است تمدن ها به نوعي در معرض ارتباط تار و پودي قرار گيرند و ظاهراً چاره اي جز اين ديده نمي شود كه تمام تمدن ها خود را در مظان ارتباط رسمي و نهادينه قرار دهند. (ايراني: 1388، سايت تابناك)

دينداري بطور كلي و فرهنگ عفاف و حجاب بطور اخص در چنين فضايي از جهاني شدن چه وضعيتي دارد؟ آيا آنچه به لحاظ فرهنگي و متاثر از توسعه نظام ارتباطات بوقوع پيوسته مقوّم فرهنگ عفاف و حجاب است؟ آيا شيوه هاي رايج در تبليغ آموزه هاي ديني و ميهني عفاف و حجاب در چنين شرايطي به لحاظ ارتباطات از كارآمدي كافي برخوردارند؟ و دهها سوال ديگر از اين دست كه پاسخ آنها عمدتاً منفي است. به نظر مي رسد چالش ها و نقاط آسيب پذيري كاملا روشن است موضوع اصلي حل مشكل و پاسخ به مساله است كه بر اساس دستورالعمل هاي مصوب در نهاد اصلي مديريت فرهنگي كشور يعني شوراي عالي انقلاب فرهنگي جز تعدادي بايدها و نبايدها را شامل نمي شود. (جلسه 413 مورخه 14/11/76، شوراي عالي انقلاب فرهنگي)

3- متن (محتواي پيام در عصر جهاني شدن اطلاعات): با عنايت بدانچه از رسانه و جهاني شدن گفته شد اكنون سوال اين است كه در اين فضاي ارتباطي جديد و با وجود ابزارهاي پيشرفته ارتباطي موجود، چه پيام، متن و محتوايي مبادله مي شود؟ صرفنظر از آنكه فرستنده وگيرنده پيام چه كساني هستند (كه بطور قطع اين كار جرياني يكطرفه و يكسويه نيست) ماهيت متن و محتواي پيام خود بخود اهميت ويژه اي دارد. پيام هاي فرهنگي مبادله شده عمدتا داراي چه مضامين، محتوا و اهدافي هستند؟ در حوزه فرهنگ ديني و ارزشهاي مذهبي آيا انبوه اطلاعاتي كه مخابره مي شود مطابق نيازها، خواسته ها و انتظارات ما است يا خير؟ بطور كلي جريان آزاد اطلاعات آيا براي فرهنگي ديني و ملي ما فرصت است يا تهديد؟

آنچه مسلم است پيام هاي فرهنگي در حجم وسيع و با ابعاد متنوع عمدتاً بر وفق مراد و مطابق با نياز و يا تقاضاهاي ما نمي باشند. به عبارتي ما در معرض گستره عظيمي از پيام هاي مختلف هستيم كه بخش هاي زيادي از آن بصورت بنيادين و در ماهيت فرهنگي خويش متعارض با بنيانهاي فرهنگ ديني و ميهني ما هستند. بطور مشخص در موضوع حجاب كمتر جوامعي با رويكرد فرهنگي هماهنگ با جمهوري اسلامي يافت مي شوند و طبيعي است كه تبليغ حجاب در متن پيام هاي فرهنگي و دستور كار وسايل ارتباط جمعي آنان قرار ندارد. بنابراين بخش مهمي از آسيب پذيري فرهنگ عفاف و حجاب ناشي از همين سياست هاي فرهنگي حاكم بر نظام هاي فكري و سياسي جهاني است كه خود به خود شيوه غربي زندگي اعم از پوشش، مصرف، آرايش، سخن گفتن و غيره را تبليغ مي نمايد.

بخش ديگر، اين مشكل وجود رسانه هاي غربي تعريف شده با هدف نابودسازي، تخريب و يا تضعيف ساير فرهنگهاست كه بصورت سازمان يافته در جنگ رسانه اي حضور و ظهور يافته اند. وجود دهها شبكه ماهواره اي با برنامه هاي مبتذل و غيراخلاقي و هزارات سايت پورنوگرافي در فضاي مجازي اينترنت و موبايل گواه بر اين مدعاست. سياستهاي محدودسازي، سانسور و فيلتر نمودن راه كارهاي پذيرفته و رايج در سراسر دنيا براي مقابله با اين بخش از تهديدات فرهنگي و محتواي اين گونه برنامه هاست كه جمهوري اسلامي در اين خصوص بدرستي اقدام نموده است ليكن درباره چگونگي مقابله با تهديدات ناشي از ماهيت طبيعي فرهنگ و شيوه زندگي غربي نيازمند تدابير ديگري هستيم كه در قالب مقوله ي فرهنگ سازي قابل بررّسي است.

بر اساس آنچه در رابطه با اضلاع سه گانه مثلث ارتباطات (فضا، متن و ابزار) گفته شد، بايد افزود پديده استعمار فرامدرن بعنوان رويكردي همه جانبه طي دهه هاي اخير در محافل فكري و سياسي غرب مطرح شده است كه با شاخص ايدئولوژي برتر و تمدن فرامدرن امريكايي تعريف مي شود. اين شاخص ها بسياري از هنجارهاي اخلاقي در حوزه سياست و قدرت و بستر فرهنگ و الگوهاي اجتماعي و حتي نظام هاي معرفت شناختی و جهان بيني را تحت تاثير قرار داده است. (يونسيان: 1385، ص:35)

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه