هند از زمان استقلال خود مدعی «بزرگترین دموکراسی» در دنیا است و جهان علیرغم بسیاری از ایرادات، کمبودها و خلأها، با نادیده گرفتن ایراداتی مانند هزاران ناآرامی فرقهای علیه مسلمانان هند، وضعیت اضطراری در اواسط دهه 1970، قتلعام سیکها (1984)، قتلعام گجرات (2002)، و ادامه آزار و اذیت و خشونت علیه افراد و قبایل در جامعه هند این ادعا را باور کرده است.
هند همیشه به جهانیان نشان داده که با اتخاذ آموزش مدرن و مدرن سازی صنعت و کشاورزی، سعی در دستیابی به جهان متمدن را دارد ولی در این تصویر بارها متزلزل شده است. و باوجود مشکلات فراوان در کشور با بالا بردن سطح میلیونها نفر، توانست جهان را متقاعد کند که در تلاش برای مدرن کردن خود است.
بدون شک برای رسیدن به دنیای مدرن و دفن بقایای اعصار تاریک در هند و مدرن سازی و ایجاد قوانین دموکراسی واقعی به شکل نهادهای مدرن قوی یک تمایل واقعی لازم است.
در همین حال، قدرتهای دیگری هم بودند که دوران تاریک را میستودند و گذشته را آرمانی میدانستند و اعتقاد داشتند هند باید از آن پیروی کند. این نیروها بر این باورند که هند باستان همهچیزهایی را که جهان امروز به آن افتخار میکند ازجمله هوانوردی، موشک، پزشکی و ... را در اختیار داشت!
این نیروها که قانون اساسی سکولار هند را به رسمیت نمیشناسند، پرچم سه رنگ هند را عامل بدبختی و آن را رد میکنند و پرچم زعفران را ترجیح داده و از قوانین باستانی «مانو» که کاهش و غیرقابل لمس بودن را ایجاد میکرد وزنان را یک جنسیت پایینتر از مردان در نظر میگرفت را میپرستند و از آن دست نمیکشند. و درنهایت این نیروها موفق شدند تحت رهبری RSS یک سازمان قدرتمند را تشکیل دهند که از ماه مه 2014 تاکنون توسط شاخه سیاسی (حزب خلق هند) اداره میشود.
این نیروهای پیچیده با پرستش الهه قدرت(دورگا) اهمیت زیادی به قدرت میدهند و هرسال برای ابراز اعتقاد خود در شهرهای مختلف هند در تظاهرات مسلحانه بیرون میروند و در روز معینی از سال به پرستش سلاح میپردازند. این نیروها همیشه در کنار پلیس و ارتش میایستند و از تخلفات آنها حمایت کرده و از مزایای آن نهایت استفاده را میبرند.
این نیروهای تاریک همچنین بر این باورند به معنای طبقات بالای هندوها، هند برای هندوها است و اقلیتهای مذهبی، بهویژه مسلمانان و مسیحیان، جایی در هند ندارند و اگر در هند باقی بمانند، باید آنچه را که به آنها داده میشود بپذیرند و هیچ حقوقی را مطالبه نکنند.
پسازاینکه حزب خلق هند (جبهه سیاسی سازمان RSS) برای اولین بار در ماه مه 2014 اکثریت آرا را در پارلمان مرکزی به دست آورد و در مجلس نمایندگان حضور یافت، برنامه خود را برای اقلیتهای مذهبی -یعنی مسلمانان و مسیحیان- آغاز کرد.
کشتن صدها مسلمان به اتهام ذبح و خوردن گوشت گاو، حمله به مسلمانان به اتهام اجبار هندوها به اسلام آوردن، وسوسه زنان هندو برای ازدواج با مسلمانان، مخالفت باحجاب دانشجویان مسلمان، مخالفت با فروش گوشت حلال، مخالفت با نوشتن توضیحات «حلال» دربستههای مواد غذایی و تغییر صدها نام اسلامی شهرها، روستاها، خیابانها و جادهها به نام هندو برای پاک کردن مسلمانان از تاریخ هند، تغییر کتب مدرسه و کتب تاریخی بهمنظور حذف مطالبی که مسلمانان را ستایش میکند و درج مطالبی که به آنها توهین میکند. اصلاح قانون تابعیت برای محروم کردن میلیونها مسلمان از تابعیت هند و خواستار نابودی میلیونها مسلمان، و استفاده از "بولدوزر" برای تخریب خانهها و مغازههای مسلمانان در هنگام مخالفت با اوباش هندو که به محلههای آنها حمله میکنند و شعارهای توهینآمیز به اسلام، رسول خدا و ... به سر میدهند.
درحالیکه نارضایتیها از مسیحیان به دلیل داشتن طرفداران قوی در غرب بهسرعت متوقف شد و سفارتخانههای غربی به نفع آنها مداخله کردند، ولی مسلمانان مانند یتیم سر سفره ماندند.
بدرفتاری مقامات به این صورت است که پلیس توجهی به شکایات مسلمانان به بدرفتاری با آنان نمیکند، بیتفاوتی بوروکراسی نسبت به مسلمانان و اقداماتی که دولت یکی پس از دیگری بدون مشورت با مسلمانان ازجمله دخالت در امور اسلامی، لغو خودمختاری کشمیر و تلاش برای سلب تابعیت هند از میلیونها مسلمان با تغییر قانون شهروندی هند انجام میدهند.
این امر باعث شد میلیونها مسلمان در اوایل سال 2020 علیه تلاش برای سلب تابعیت هندی خود اعتراض کردند و صدها تظاهرات به مدت سه ماه بهصورت مداوم و شبانهروزی برگزار شد تا اینکه دولت توانست با بهانه مقابله با کرونا آنها را با زور متفرق کند.
هزاران نفر از مسلمان که در پی اهانت به رسول اکرم به تظاهرات بر خواسته بودند دستگیر و اموال صدها نفر نیز مصادره شد و خانههای رهبران این تظاهرات هم توسط بولودوز ها ویران شد.
در این دوره از تظاهرات که هیچ شباهتی با هند امروزی نداشت، دولت بدون پیروی از مراحل قضایی بهویژه در ایالتهایی که توسط حزب خلق هند اداره میشدند -مانند اوتار پرادش- شروع به دستگیری صدها رهبر معترض کرد و جریمههای مالی گزافی را به آنان تحمیل کرد و تمام اموال آنان مصادره یا با 'بلدوزر' تخریب شد.
این اولین استفاده از "بولدوزر" در هند نبود، زیرا سالها قبل در کشمیر برای تخریب خانهها و ساختمانهایی که شبهنظامیان جداییطلب در آن پناه برده بودند استفادهشده بود. همچنین دولت از "بولدوزر" برای تخریب خانههای سیاستمداران مسلمانی که باسیاستهای حزب خلق هند مخالف بودند استفاده کرد. و کار بهجایی رسید که از "بولدوزرها" برای تخریب بخشهایی از دانشگاه جوهر در شهر رام که توسط رهبر مسلمانان و وزیر سابق اعظم خان که از مخالفان سرسخت حزب خلق هند ساختهشده بود استفاده شد. و حدود 80 پرونده برای او تشکیل شد تا از زندان آزاد نشود، اما با مداخله دیوان عالی کشور پس از گذراندن 27 ماه زندان، اکنون آزادشده است.
دولت همیشه ادعا میکند که اقدامات تخریبی برای "ساختمانهای غیرمجاز" انجام میشود، درحالیکه ساختمانهای مورد هدف تقریباً متعلق به مسلمانانی هستند که علیه سیاستهای دولت صحبت میکنند و ساختمانهای آنها تنها سازههای بدون مجوز در این منطقه نیستند. درحالیکه مقامات دهلی گفته بودند 70 درصد ساختمانهای پایتخت هند "غیرمجاز" هستند، پس آیا تخریب میشوند؟
همین مسئله در مورد سایر مناطق هند نیز صدق میکند، جایی که سازمانهای دولتی نتوانستهاند ساخت مسکن و فروشگاههایی را که با نیاز جامعه و اقتصادی که بهسرعت گسترش است را تأمین و تسهیل کنند.
شهروندان خانهها و دفاتر خود را در زمینهای کشاورزی و دیگر زمینها به مدت طولانی ساختند. روش دولت برای مقابله با این مشکل به این شکل است که هرچند سال یکبار وضعیت محلههای خاصی را تسویهحساب کرده و آنها را به رسمیت میشناسد، درحالیکه اکثر مناطق جدید بدون مجوز باقیمانده است. دولت بهجای اقدام علیه این مشکل عمومی، خانه یا مغازه مسلمانان مخالف آن را تخریب میکند و سپس ادعا میکند که خانهای غیرمجاز را تخریب کرده است. درحالیکه هزاران خانه و مغازه با همان نوع در همان خیابان و منطقه احاطهشده است اما هیچ اقدامی علیه آن صورت نمیگیرد.
استفاده بیش اندازه از "بولدوزر" در آوریل گذشته رخ داد، زمانی که هندوها در تظاهراتی که در حدود 20 شهر در 10 ایالت خواستار ورود به محلههای مسلماننشین شدند.
هر جا که مسلمانان سعی داشتند این تظاهرات تحریکآمیز را دفع کنند، "بولدوزرها" برای تخریب خانهها بهسرعت وارد عمل شدند، همان اتفاقی که در 20 آوریل گذشته در منطقه " جهانگیر پوری " پایتخت هند اتفاق افتاد و نهایت با دستور مستقیم دادگاه عالی، این منطقه از تخریب نجات یافت. درحالیکه در روزهای بعد تخریب در مناطق دیگر، ازجمله دهها منطقه از پایتخت هند، ادامه یافت. و «بولدوزرها» دوباره در مناطقی که مسلمانان اعتراضاتی نسبت به اهانت به رسول اکرم داشتند، ظاهر شدند. درنتیجه هزاران مسلمان در سرتاسر هند دستگیر شدند و اکثر دارایی آنها مصادره شد و خانههای چندین "رهبر" تظاهرات ویران گردید. این عملیات طبق معمول به بهانه این بود که آن ساختمانها "بدون مجوز" هستند، اگرچه خانههای موردنظر در میان هزاران ساختمان "بدون مجوز" قرار داشتند!
میتوان گفت موج جدید استفاده از «بولدوزر» توسط دولت، پاسخ مقامات هندی به تحقیرهایی است که در سطح جهانی به دلیل تظاهرات اعتراضی مسلمانان انجامشده است.
ازآنجاییکه دولت فقط میتواند سکوت کند و از نیروهای خارجی عذرخواهی کند، خشم خود را متوجه «دشمن داخلی» میداند که آن را مسئول بزرگنمایی موضوع و رساندن آن به جهان خارج میداند. و تلاشی برای به حاشیه راندن مسلمانان هند است، که همچنان هدف ثابت جنبش سیاسی هندو که حزب حاکم به آن تعلق دارد.
ناظران بر این باورند که سیاستهای حاشیه راندن و آزار و اذیت اقلیت مسلمانان باوجود واکنشهای خارجی در داخل هند ادامه خواهد یافت، زیرا حزب حاکم ازنظر سیاسی از این سیاست بهره میبرد تا آرا هندوها (80 ٪) در مقابل مسلمانان را جلب کند. (کمتر بیش از 15 ٪)؛ این بدان معناست که حزب با فریب دادن هندوها مبنی بر اینکه برای منافع آنها کار میکند و با محدود کردن و به حاشیه راندن مسلمانان در انتخابات آینده پیروز خواهند شد! بدون شک اینیک توهم و دروغ بزرگ است که هیچ واقعیتی در زمین ندارد، اما این دروغ زمانی مزایای سیاسی دارد که تعداد زیادی از رأیدهندگان هندو به آن اعتقاد داشته باشند.
بههرحال خروج «بولدوزر» برای اجرای سیاستهای حزب حاکم بدون رعایت رویههای قانونی در کشورهای دموکراتیک و توسل حاکمان هند به قانون جنگل قطعاً به این معناست که افسانه «بزرگترین دموکراسی جهان» برای همیشه زیر آوار ساختمانهای تخریبشده از بین رفته است.