تلنگری دیگر!
یادداشت - دکتر رسول نیشابوری
به بهانه و دستمایه برگشت محصولات کشاورزی، به نظر می رسد فرصت و ضرورت بازنگری در سیاستهای بخش کشاورزی بیش از پیش بر همه بازیگران این عرصه آشکارشود. با این فرض که بروز مسائل و بحرانها فی نفسه می تواند نقطه عطفی برای تغییر باشد، نگارنده آن را مغتنم شمرده و گشایش پنجره فرصتی جدید و الهام بخش برای تجدید نظر و نقد راهبردهای چند دهه اخیر می دانم.
اگرچه تلاشهای بخش کشاورزی نیز در کنار بخشهای کلیدی صنعت وخدمات دستآوردهایی داشته است ولی به نظر می رسد تاکید و پیروی از پارادایم بیشینه سازی مبتنی بر مفهوم سنتی خودکفایی، غفلت از بخش لجستیک و خدمات کشاورزی، عدم توجه کافی به پایداری توسعه در این حوزه، چند مسئله ی حیاتی را فراروی ما قرار داده است.
در این نوشتار به برخی از آنها می پردازم:
-پیروی از الگوی خطی کشاورزی سنتی-صنعتی و مکانیزه -فراصنعتی و ارگانیزه، ما را از جهش به کشاورزی ارگانیزه (که ترجیح عصر فراصنعتی و اقتصاد مبتنی بر دانش است) باز داشته و ناخودآگاه دوران گذر از صنعتی به ارگانیزه را طولانی تر کرده است.
-غفلت از مفهوم پایداری در توسعه به طور کلی و در بخش کشاورزی به گونه ای خاص، مسئولیت اجتماعی در مقابل مشتریان و مصرف کنندگان و حفظ محیط زیست را از دایره توجه ما خارج کرده و برگشت اخیر محصولات، تذکر و عبرتی پرهزینه در سطح منطقه و جهانی بود که امیدواریم این بار جدی تلقی شود .
-همچنان که می دانیم اقتصاد عصر جدید برپاشنه بخش خدمات دانایی محور می چرخد و بیش از هرزمان دیگری، پذیرش و بهره برداری از خدمات کار آفرینی و مشاوره های تخصصی مخصوصا خدمات نوین کشاورزی، اهمیت و ضرورت پیدا کرده است.
-بخش نگری و عدم هماهنگی بخش کشاورزی و بازرگانی و خود بازرگان پنداری بخش کشاورزی بار دیگر، حلقه مفقوده ها و نبود یک زنجیره تامین و ارزش مناسب را نشان می دهد که صادرات هندوانه و بسته بندی به شدت قدیمی و... شاهد مدعای ماست.
-بروز وایجاد بحرانهای کم آبی و بیماری زمینهای زیر کشت و بهره وری به شدت پایین و... بازنگری و باز تعریف مقوله خودکفایی، تولید و استقلال را گوشزد می کند.
-بار دیگر فروش و بازاریابی و بازرگانی را که مسئله ای جهانی است پر رنگتر از گذشته روی میز قرارداد.