۱۹ مرداد ۱۳۸۳، سرآغاز تحولی بزرگ در شرق کشور بود. تقسیم خراسان بزرگ با سابقهای که به قرنها پیش بازمیگشت و تاسیس استان خراسان شمالی. طی این سالها، فضای سیاسی فرهنگی استان، فرازوفرودهای بسیاری را تحمل و تجربه کرده است.
در 18 سالی که از آن عبور کردیم، 11 استاندار سکان مدیریتی را به عهده گرفتند. اما متاسفانه همچنان در رتبهبندی توسعه، در انتهای جدول قرار داشته و داریم. زیرا یقین داریم عموم تحلیلگران این واقعیت را پذیرفتهاند که این سرزمین در طول این همه سال، از کاروان توسعه و ایجاد زیرساختها جا مانده است.
به همین مناسبت، مروری داریم به وضعیت امروز استان و وعدههای داده شده که سرانجامی نداشتند:
در تاریخ 1401/3/10، «مصطفی عربی معاون سازمان برنامه و بودجه خراسان شمالی از وجود 1000 پروژه نیمه تمام در این استان خبر داد. به گفته وی تعدادی از این پروژه متعلق به سال ۹۰ هستند.»
02/05/1392: دکتر احمدی نژاد رییس جمهور:
«راه آهن مشهد- بجنورد- گرگان بزرگترین پروژه استراتژیک شمال شرق کشور به طول 655 کیلومتر است که ارتباط جنوب و شرق کشور و همچنین اتصال به غرب کشور و کشورهای آسیای میانه را موجب میشود. این پروژه با اعتباری بالغ بر 15 هزار میلیارد ریال به صورت یک رینگ اصلی در کشور به لحاظ اقتصادی و اجتماعی اثربخشی فراوانی در خراسان شمالی و به ویژه در کشور دارد.
24/08/1392: نماینده مردم شیروان در مجلس خبر داد:
صدور مجوز احداث فرودگاه اضطراری در شیروان. نماینده مردم شیروان در مجلس از صدور مجوز فرودگاه اضطراری در این شهرستان خبر داد.
13/12/1393: خبر رسانهها در گفتگو با نمایندهی وقت شهرستان شیروان:
نخستین پالایشگاه بنزین یورو 4 شرق کشور در شیروان کلنگزنی میشود. این مجموعه، به طور مستقیم و غیر مستقیم برای 500 نفر اشتغالزایی خواهد داشت.
14/08/1396: به گزارش ايرنا عبدالرضا عزيزي يكشنبه در كارگروه تخصصي اشتغال در شيروان اظهار كرد: در گذشته مجوز پالايشگاه بنزين يورو 4 گرفته شده بود كه اين مجوز به يورو 5 ارتقا يافته است.
22/04/1396: پروژه مزرعه خورشیدی ۳۰ مگاوات جاجرم با مشارکت و سرمایهگذاری کشورهای سوئیس و ایتالیا وارد فاز اجرایی شد و ارزش ارزی سرمایهگذاری نیروگاه ۳۰MW جاجرم ۳۷.۵ میلیون یورو است.
محمدرضا صالحی، استاندار وقت خراسان شمالی درباره این سرمایهگذاری تصریح کرد: این نیروگاه که با سرمایهگذاری ۳۷.۵ میلیون یورویی معادل حدود ۱۷۰ میلیارد تومان با مشارکت شرکتی سوئیسی طی ۶ ماه ساخته میشود، بزرگترین نیروگاه خورشیدی کشور محسوب میشود و بخش عمدهای از برق مصرفی مشترکان جاجرم و صنایع این منطقه را تأمین خواهد کرد.
18/02/1396: رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی خراسان شمالی: به اجرای پالایشگاه نفت کالیمانی خوشبین هستیم.
(پایان نقل قول)
دردناک این که پروژهی فریبندهی احداث پالایشگاه 000/100 بشکهای نفت در منطقهی «کالیمانی»، در کوتاه مدتی به گل نشست و هیچ مدیری هم مسئولیت آن را به عهده نگرفت! این موارد، چند نمونه از دهها طرح و برنامهی کوتاه مدت و بلند مدت استان بود که هرگز به حقیقت نپیوست.
از تاسیس استان تا امروز، در شاخص رتبهبندی کشوری، تقریباً و به طور معمول و در عموم موارد، ابتدا و انتهای جدولها بودهایم. بررسی چرایی و علت این موضوع، به شرح مفصلی نیازمند است که از حوصلهی این نوشتار خارج است. در سالهای اخیر، موضوع «برندینگ»، بارها از سوی شهروندانی که دغدغهی مباحث اجتماعی و اقتصادی را داشته و دارند، طرح و بررسی شده است. اما به دلیل نبود نقشهی راه در استان، راه به جایی نبرد.
برای نمونه، «آبنبات بجنورد» که سابقهی تولید آن در این شهر به دورهی قاجاریه بازمیگردد، به محاق فراموشی رفت. تنها در شهریور سال 1398 به همت کارشناسان ادارهی «اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی» مرکز استان و برای اولین بار، جشنوارهای برای معرفی آبنبات و تقدیر از اولین سازندگان آن برگزار گردید که چندان مورد استقبال ادارات متولی و فرهنگی از جمله مدیریت مرکز اترک برای تهیهی گزارش قرار نگرفت!
طنز ماجرا اینجا است که کارشناسان و مدیریت صدا و سیمای مرکز اترک، از چند سال قبل، برنامهای عصرگاهی را با نام «شکر پنیر» بر روی آنتن میبرند که شاید نوعی دهن کجی به افراد و جریانهایی است که تلاش کردند تا آبنبات بجنورد را با همین عنوان به دیگر شهرهای کشور معرفی کنند.
شاید نیازی به تاکید بر این موضوع نباشد که توسعه، نیازمند به مدیرانی است پیگیر و کوشا تا بتوانند با وزارتخانههای متبوع خود، ارتباطهایی قوی و دراز مدت برقرار کنند.
برند «آبنبات بجنورد»، به لطف ندادنمکاریها و بیعملی مدیران تصمیمگیرندهی استانی از دور رقابت خارج شد. تا آن جا که در یکی از شهرهای خراسان رضوی یک تولیدکنندهی آبنبات، نشانی کارگاه خود را بر روی بستهبندیها چنین نوشته است: کیلومتر 2 جاده بجنورد. در حالی که نزدیک به 200 کیلومتر فاصله بین این کارگاه و شهر بجنورد است!
در حوزهی توسعهی فرهنگی تا امروز، آنچه بیشتر مورد نظر بسیاری از مدیران بوده، تهیهی رزومه براساس عدد و رقم است. نگاهی عمدتاً یکسویه در دو سازمان «صدا و سیمای مرکز اترک» و «میراث فرهنگی و گردشگری» استان خراسان شمالی حاکم است که در این دو نهاد فرهنگی، در همچنان بر روی یک پاشنه میچرخد!
برای مثال: در بین مجموعهای از مورخان و پژوهشگران توانا و اندیشمند کشوری، تنها صدای خسرو معتضد را میتوان از رادیو بجنورد شنید که از دیدگاه خاص خود، به مرور تاریخ این مرزوبوم میپردازد. استانی که یکی از لقبهای تکراری آن در مرکز اترک «گنجینهی فرهنگها» است، اما خروجی آن در عمل متفاوت است.
اوضاع بازار بجنورد هم، به گواه کسانی که چند دهه سابقهی فعالیت دارند از وضعیت خوبی برخوردار نیست. از اوایل دههی 90 تا امروز، نزدیک به 40 واحد فروشگاه زنجیرهای در مرکز استان راهاندازی شده است. این مجموعه از نگاه برخی، شاید یکی از عوامل توسعه باشد، اما اولین آسیب آن، به مغازهدارانی رسیده که توانایی رقابت با آنها را ندارند.
در تاریخ 22 دی ماه 1400 : رییس اتاق اصناف بجنورد در مصاحبه با رسانهها گفتهاند: «۹ ماهه امسال اصناف مرکز استان به علت شرایط نامناسب اقتصادی حدود ۶۰۰ فقره پروانه کسب خود را باطل کرده و از چرخه فعالیت در بازار خارج شدند.»
(پایان نقل قول)
به گفتهی برخی آگاهان اقتصادی در مرکز استان، این عدد تا پایان سال 1400 به هزار مورد تعطیلی و ابطال پروانهی کسب رسید. با گذشت چند سال و پس از این که روزنامهی «اتفاقیه» از حرکت باز ایستاد، ضمیمهی «خراسان شمالی» در روزنامهی «خراسان» هم به محاق تعطیلی رفت. شاید بشود این ادعا را کرد، بجنورد تنها مرکز استانی بوده که از داشتن سینما به شکل سابق آن محروم هستیم. استانی که پس از به تعطیلی رفتن سینماهای «سعدی و مولنروژ»، دیگر روی سالن جدید به خود ندیده است.
حقوق شهروندی در مرکز استان، حلقهی مفقودهی موضوعات اجتماعی است.
ترافیک سنگین در طول روز، خیابانهای بدون خطکشی طولی، چهارراههای بدون چراغ راهنما و عدم حضور ماموران راهنمایی و رانندگی، تصاویری آشنا در طول سالهای اخیر برای ساکنان شهر بجنورد است که نام مرکز استان بودن را قطعاً یدک میکشد.
آسیب دیدن استان از تصمیمگیریهای سلیقهای بعضی مدیران که شش سال پیش قرار بر خرید نردبان آتشنشانی به ارزش کمتر از یک میلیارد و دویست میلیون تومان گذاشته شد. اما دخالت دادن نگاههای شخصی و سیاسی، شرایط عدم خرید آن را رقم زد. در حالی که چندی قبل، خبر خرید نردبان به قیمت 55 میلیارد تومان رسانهای شد. امید آن تا رسیدن زمان پای نردبان به مرکز استان که موعود تحویل را پایان سال گفتهاند، هیچ نوع آتشسوزی اتفاق نیفتد.
مرکز استانی که مدیرانش یقیناً جز این که ادعا کنیم از اولین روزهای تقسیم خراسان بزرگ، برنامه و سیاستهایی از پیش تدوین شده برای توسعه در سطح کلان نداشتهایم، سخن بیراهی نیست.