ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

خراسان شمالی و راه‌های نرفته‌اش

یادداشت - محسن داوری

 

 هر سال، همین که تابستان به نیمه می‌رسد، در خراسان شمالی صاحب منصبان به صرافت می افتند از پهلوانی‌های خود داد سخن سر دهند و منتقدان هم در رسانه‌های مرسوم یا مجازی، زبان به شکوه و گلایه می‌گشایند. بهانه هر دو گروه هم فرارسیدن سالروز تأسیس استان در نوزدهم مردادماه است. در این بین، آن‌هایی که جزو تصمیم گیران یا مجریان به شمار می‌آیند، از دستاوردها در جذب اعتبارات یا جلب سرمایه‌های خرد و درشت، حکایت‌ها روایت می‌کنند و منتقدان هم کاستی‌های فراوان و عقب ماندگی‌های مشهود و ملموس در شاخص‌های توسعه‌ای این خطه را به رخ می‌کشند. در این میان، عموم مردم نیز بنا به طبع آدمیزاد که کمبودها و دشواری‌ها در نظرش هماره بیشتر از کامیابی‌ها جلوه گر می‌شود، با چشمانی پر آب و حسرتی گدازنده، رویاهای شیرین توسعه یافتگی این دیار را بر باد رفته می‌بینند؛ از این روست که امیدها به رشد و پیشرفت این منطقه بیشتر و بیشتر رنگ می‌بازد و اندیشه مهاجرت در ذهن صاحبان دانش و مهارت و سرمایه هر روز پژواک بیشتری می‌یابد.

خراسان شمالی، این استان محصور میان دو کانون عمده رشد و توسعه در کشور، کلانشهر مشهد و استان‌های پر رونق شمالی، مسحور ترقی روزافزون این همسایگان شرقی و غربی‌اش است. هر سال، فراوان جوان جویای نام و نان از این استان، اگر امکانی نیابند که راهی پایتخت مملکت شوند، زادگاهشان را به قصد کار و تحصیل و زندگی در مشهد یا شمال، ترک می‌کنند. صاحبان گریزپای سرمایه نیز بی بهانه، یا به بهانه ضعف زیرساخت‌ها، از این استان می‌کوچند و حتی مدیران ارشد در ساختار اجرایی یا کانون‌های تصمیم گیر و نهادهای تصمیم ساز آن نیز همواره سودای کسب کرسی مسئولیت در دیاری دیگر را در سر می‌پرورانند! اما چه شد که به اینجا رسیدیم و چرا این گونه توسعه را واژگونه می‌بینیم؟

شوربختانه، هم مسئولانی که جاده و سد و کارخانه را شاخص توسعه می‌دانند و هم مردمانی که چشم انتظار تزریق پول دولت برای ریل سازی و رسیدن قطار توسعه هستند، ره به خطا می‌روند. این‌ها و نمودهایی مانند آن‌ها شاید بتواند برای منطقه‌ای رشد بیاورد، اما توسعه به مراتب فراتر از این‌هاست. توسعه، پروژه‌ای کمّی نیست که در مدتی معیّن یا کوتاه و با اعتبارات مالی مشخصی قابل تحقق باشد؛ پروسه‌ای است کیفی نگر، مستمر، با چشم اندازی فراخ و اهدافی معطوف به سعادت آحاد جامعه؛ فرایندی که اکنون دیگر نه تنها آن را ورای رشد اقتصادی می‌دانند، بلکه حتی رویکردهای موسوم به توسعه انسانی را نیز پشت سر گذاشته است. انسان سده بیست و یکم دیگر توسعه را نه منحصر به رشد -هرچند پایدار- اقتصاد می‌داند و نه حتی دستیابی به مؤلفه‌های توسعه انسانی یعنی بهبود آموزش، بهداشت، افزایش درآمد و امید به زندگی را کافی می‌داند. امروز، جوامعی توسعه یافته قلمداد می‌شوند که بهزیستی را برای مردمانشان فراهم آورند. اکنون اقتصاددانان شهره و نوبل گرفته دنیا، تحقق این نیک‌زیستی را جز با عدالت و آزادی میسر نمی‌دانند. آنان به مدد مطالعات ژرف و یاری تجربه به این باور روشن رسیده‌اند، جامعه‌ای به مرزهای توسعه یافتگی می‌رسد که ضمن فراهم کردن فرصت‌های برابر برای رشد فردی و جمعی، آزادی قانونی همگان را پاس بدارد تا در سایه آن، مشارکت همدلانه و مسئولیت پذیر شهروندان آگاه و مطالبه گر شکل بگیرد و عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی با خلاقیت و نوآوری به شکوفایی برسد. بدین سان، ظرفیت‌های مادی و معنوی جامعه برای بهبود کیفیت زندگی نسل‌های کنونی و آتی به شکلی آینده نگر و سازگار با محیط زیست و اصول اخلاقی جهانشمول، پیوسته ارتقا می‌یابد.

با این چشم انداز، توسعه نیافتگی استان‌هایی همانند خراسان شمالی را باید متأثر از شرایط کلی حاکم بر ایران دانست. این سرگشتگی در راهبردها و آشفتگی در برنامه ریزی ها که در کشور شاهدش بوده‌ایم و هستیم؛ این شیوه‌های حکمرانی ناکارآمد که نخبگان را می‌گریزاند و سرمایه‌ها را فراری می‌دهد؛ این طریقه تدبیر در سیاست ورزی که ژاپن اسلامی را وعده می‌دهد اما روسیه و چین کمونیست را الگو قرار داده است؛ این اقتصاد ایدئولوژیک زده که فرصت‌ها را به تهدید مبدّل می‌سازد؛ این نارواداری با دیگر ساکنان دهکده جهانی که پیله انزوا به دور خودمان می‌کشد؛ این توهم مدیریت و خودکفایی در تولید علم و بلکه هر محصولی (از گندم و روغن گرفته تا خودرو و اینترنت ملی و واکسن کرونا)؛ همه و همه در شکل گیری حال و روز امروز ایران ما مؤثر بوده است. در این بین، مناطقی چونان خراسان شمالی که در دهه‌های ماضی به هزار و یک دلیل نتوانسته‌اند اندک زیرساخت‌های ثروت آفرینی و رشد اقتصادی را فراهم کنند، بیش از دیگر استان‌ها از قافله رشد و به تبع آن، از مدار توسعه، عقب می‌مانند.

به باور اثبات شده اندیشمندان توسعه در جهان، برای توسعه یافتگی لاجرم باید سرمایه‌های اقتصادی، انسانی، اجتماعی و نمادین به شکلی هم افزایانه تجمیع شود؛ نهادسازی و توانمندسازی آحاد جامعه مورد توجه نخبگان، جامعه مدنی و قوای حاکمه باشد؛ بسترسازی برای گفت و گوهای فراگیر و مسئله محور با هدف تشخیص اولویت‌ها، اجماع سازی و جلب مشارکت همگانی برای غلبه بر چالش‌ها در دستورکار قرار گیرد؛ قانونمداری، شفافیت، فسادگریزی، شایسته سالاری و دانایی محوری در کانون توجه دست اندرکاران باشد و در نهایت، عزمی جمعی برای رشد و پیشرفت و توسعه شکل بگیرد.

ما، در این آغازین ماه‌های سده پانزدهم خورشیدی، به بازفهم توسعه و درک الزامات و اقتضائاتش شدید نیازمندیم. تجارب گرانسنگ جهانیان -آن‌ها که به کامیابی رسیده و آنان که خاکسترنشین شده‌اند- پیش روی ماست؛ البته اگر نمی‌خواهیم به سبک و سیاق دانشمندان قرون وسطی، لجوجانه با کوشش و خطا پیش (یا در واقع، پس) برویم و چرخ را از نو اختراع کنیم!

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ
بالای صفحه