تنش زایی روسیه با هدف خروج از انزوا
سرمقاله- مصطفی آشفته: خارج فقه و اصول، ارشد روابط بین الملل
جامعه جهانی امروزه بسیار غیر قابل پیش بینی و متغیر است. شاید این سیار بودن روابط بین الملل ناشی از مولفه های حاکم برروابط کشورها باشد. می توان گفت در گذشته دو مولفه بیش از هر چیز بر تعیین رتبه و جایگاه کشورها در نظام بین الملل سایه انداخته بود. ایدئولوژی و منافع ملی از طریق قدرت سخت جستوجو می شد. قدرت کشورها میزان سهم آنها از جامعه جهانی را تعیین می کرد. این قدرت نهایتا برگرفته از میزان تسلیحات نظامی و دارایی اقتصادی بود. اکنون به مولفه های قدرت ساز مذکور موضوعات دیگری نیز اضافه شده است. قدرت نرم امروز بیش از قدرت سخت در نظام بین الملل تاثیر گذار است. قدرت سخت ناظر به همراه کردن سایر کشورها از طریق اجبار و تطمیع است لکن قدرت نرم به دنبال همراه کردن کشورهای جهان و متحدیابی از طریق جاذبه است نه اجبار و تهدید.
قدرت نرم از طریق تولید و توزیع آموزهها و ارزشهای خاص و جذاب، بنیانهای ارزشی و ارکان حمایتی، کشور متخاصم را هدف قرار داده و آن را در راستای وضعیت مطلوب خویش تغییر میدهد. اینگونه تغییرات معمولاً از زیرساختهای ارزشی و شبکههای تولید و توزیعاندیشهها و هنجارها، خصوصاً حوزههای آموزشی، فرهنگی و رسانهای آغاز میشود. قدرت نرم، محصول و برآیند تصویر سازی مثبت، ارائه چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی داخلی و جهانی، قدرت تأثیرگذاری غیر مستقیم توأم با رضایت بر دیگران میباشد.
با این پیش فرض و درک فضای حاکم بر روابط بین الملل با نگرشی رئال، رفتار کشورها در صحنه بین الملل قابل تحلیل و تشریح است.
در اندک روزهای گذشته ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه در مراکش برگزار شد. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز به همراه وزیران خارجه چند کشور عربی در این نشست حضور داشتند. در پایان این نشست وزیر امور خارجه روسیه و امارات ادعایی را مطرح کردند که کم از دست اندازی و دخالت در امور داخلی کشورها نیست و به مثابه هیزم انداختن در آتش اختلافات کشورهای منطقه است. در پایان نشست مذکور روسیه مدعی شده که از ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی یعنی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی دفاع می کند و مناسب است این مساله در دیوان دادگستری بینالمللی پیگیری شود. در این متن آمده که طرفین از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز برای حل مناقشه مالکیت جزایر سهگانه استقبال میکنند. ادعایی که دستاویز امارات در برهه های مختلف زمانی بوده و روزنه ای برای اعمال فشار به ایران از سوی قدرت های بزرگ است تا ایران را مجاب کنند با سیاست های آنها در منطقه همسو شود. اولا باید یادآور شد که ریشه ادعای امارات درباره جزایر ایرانی، اقدام انگلیسیها در اوایل قرن ۲۰ میلادی است. دولت انگلیس در سال ۱۹۰۳ جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و در سال ۱۹۰۸ نیز تنب کوچک را اشغال کرد. اگرچه پس از اشغال این جزایر، دولت ایران بارها به آن اعتراض کرد، نهایتاً در نوامبر ۱۹۷۱، حاکمیت ایران بر جزایرسه گانه به طور مطلق و مؤثر و بدون هیچ نوع شرط و شروطی اعاده شد و انگلیس این حاکمیت را پذیرفت. نکته مهم این است که زمانی که ایران این جزایر را از انگلیس به عنوان یک استعمارگر پس گرفت کشوری به اسم امارات در جغرافیای جهان وجود نداشت و دو سال پس از استقلال مجدد این جزایر از استعمار انگلیس، تأسیس شده است. به نظر می رسد اکنون هدف روسیه از این رفتارهای تنش زا حل مشکل خویشتن است تا مشکل امارات و ایران. مساله و چالش جدی و اصلی در درون کشور روسیه نهفته افکار عمومی علیه سیاست های روسیه و توپ در زمین سیاستمداران این کشور است .
روسیه بعد از جنگ اوکراین شدیدا در مناسبات بین المللی خود دچار تنزل شده. اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم هایی علیه این کشور وضع کردند و همکاری های مطلوب خود را با این کشور تنزل داده یا قطع کردند. افکار عمومی اکنون رغبتی به روسیه ندارد و کشورهای منطقهی خاورمیانه در مسیر اتحاد و همسویی با روسیه محافظه کاری می کنند. بنابراین جایگاه روسیه پس از جنگ اوکراین در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و مقبولیت جهانی شدیدا به مخاطره افتاده است. حال یکی از گزینه های بازیابی جایگاه قبلی برای روسیه، منطقه خاورمیانه و اعراب هستند. این کشورها از چند جهت در شرایط فعلی برای روسیه اهمیت صدچندان یافته است. اولا اینکه بسیاری از کشورهای عربی تقریبا گرایش عمیقی به سمت آمریکا، اتحادیه اروپا و چین دارند. معنای همکاری اعراب و آمریکا این است که روسیه نظاره گر جولان رقیب اصلی خود در منطقه خاورمیانه است و این افزایش همکاری ها بین اعراب و آمریکا به معنی انزوای روزافزون روسیه است که آن را بر نمی تابد. از اینرو و در راستای جذب کشورهای عربی به خواسته های آنها تن می دهد، بر همین اساس است که به درستی کارشناسان سیاست خارجی معتقدند خاورمیانه باعث شده که اقتصاد روسیه بعد از تحریم های غرب کمتر آسیب ببیند و شریان حیاتی اقتصاد روسیه بعد از جنگ اوکراین محسوب می شود. مضاف به اینکه امارات نیز برای ارتقاء جایگاه خود در خاورمیانه از مطرح کردن این ادعا استقبال می کند و به دنبال باج خواهی و پیشی گرفتن از رقبای منطقه ای خود بواسطه قدرت های بزرگ و اعمال فشار بر ایران است. از سوی دیگر ایران نیز چند سالی است که گرفتار تحریم های غرب شده و مخالف سیاست های آنها رفتار می کند. این بدین معناست که روسیه تا حدی از جانب ایران خیال آسوده دارد و می داند که سیاست های ایران با سیاست های غرب در مقابل یکدیگر قرار دارند. بنابراین با درک فضای حاکم، چنین رفتاری از سوی روسیه تعجب آور نیست. گرچه نتیجه این ادعا از پیش معلوم و مالکیت ایران بر جزایر سه گانه خدشه ناپذیر است اما موضعگیری سرسختانه دستگاه سیاست خارجی ایران در مقابل چنین رفتارهایی ضروریست.