یکی از شهرهای تابعه شهرستان بجنورد حِصارِ گَرْمخان است که با مختصات جغرافیایی طول 57 درجه و 48 دقیقه و عرض 37 درجه و 51 دقیقه و ارتفاع 933 متر از سطح دریا در 17 کیلومتری شمال شرقی این شهر قرار دارد. گرمخان قبل از سال 92 که با ادغام روستای مجاور (حصار) تبدیل به شهر گردید از روستاهای تابع دهستان گرمخان از بخش مرکزی بجنورد مرکز استان خراسان شمالی به حساب می آمد. این شهر اکنون بخشی هم به نام گرمخان دارد.
شهر حصار گرمخان در سفرنامه های سهام الدوله (ص174) دره کوچک و همواری توصیف شده که از جانب اترک آبیاری می شده است. به استناد منابع تاریخی این آبادی در گذشته قلعه جرمغان نام داشت که معرب حصار گرمخان است. به گفته باستان شناسان جای اصلی این قلعه در 500 متری غرب قارلق از توابع بجنورد بوده است.
یکی از منابعی که از جرمغان به عنوان نام دیگر این آبادی یاد شده است سفرنامه هنری موزر است. این مرد سويسي که ظاهراً تحت تابعيت روس در آمده بود، در زمان ناصرالدين شاه به ايران سفر مي کند. او از پطر و الکساندروسک حرکت مي کند و از خيوق (خيوه) و گرماب وارد قوچان شده و پس از ده روز اقامت در قوچان به طرف بجنورد ادامه مسير مي دهد. موزر در توصیف این مسیر در سفرنامه خود مي نويسد: «از رود اترک گذشتيم و اين رودخانه آب صافي دارد و به قلعه جرمقان نزديک مي باشد. روز بيست و نهم ژانويه، بجنورد را از مسافت بعيده مشاهده کرديم که محل اقامت خان سابق الذکر (سهام الدوله) است و خراج گزار دولت ايران. (سفرنامه ترکستان و ايران، ص 200)
اين گزارش تاريخي نشان مي دهد که جرمقان قلعه اي بوده است نزديک رودخانه اترک؛ نه در بش قارداش یا تپه معصوم زاده؛ و فاصله آن تا بجنورد بايد نسبتاً طولاني بوده باشد که فردای آن روز از مسافت دوری برای این جهانگرد قابل مشاهده بوده است.
بنابراین چنین نیست که جرمقان شهری بوده است که در حمله مغول تخریب شده و اکنون در دل تپه های معصوم زاده نهفته است. زیرا این قلعه حداقل تا زمان ناصرالدين شاه محفوظ مانده است و مشخصاتي که هنري موزر از قلعه جرمقان به دست داده باید خرابه های باستانی ضلع غربی قارلق باشد که در حوالی حصار گرمخان امروزی قرار دارد. در اینجا برای رفع هر گونه شبهه بهتر است نگاهی کوتاه به موقعیت تاریخی جاینام «جرمقان» داشته باشیم .
بررسی های تاریخی نشان می دهند تنها کسی که جرمقان را به شهر مدفون در تپه های معصوم زاده منتسب کرده اعتمادالسلطنه است. وی بدون هیچ تحقیقی تاریخی فقط از قول اهالی بجنورد در مطلع الشمس(ص135) میگوید: «اهالي بجنورد گويند در محلي که قلعه عزيز و امامزاده سلطان سيد عباس واقع شده شهري بوده موسوم به جرمقان، در کمال آبادي اين شهر را مغول در غلبه بر خراسان خراب کردهاند». البته این سخن اعتماد السلطنه به نقل از اهالی بجنورد قابل اعتماد نیست. زیرا اولاً از قول مردم عوام نقل شده است. ثانیاً تاریخ در این زمینه کاملاً ساکت است. (البته جرمقان ربطی به چهارمغان ندارد. برای اطلاع بیشتر در مورد اینکه چرا جرمقان همان چهارمغان نیست به دو یادداشت وجه تسمیه بش قارداش و وجه تسمیه چرمغان در همین کانال مراجعه کنید).
حقیقت این است که در خراسان بزرگ بر اساس اسناد تاریخی در سه موضع متفاوت، آبادی هایی به نام جرمقان وجود داشته است: یکی جرمقانی است که نزدیک اسفراین از نواحی نیشابور بوده است که به آن شرمقان هم می گفتند (الانساب، ج 7 ص323). این واژه متشکل از «جرمق+ان» است؛ که همواره به همراه سملقان یک ولایت محسوب می شده است (روضة الصفا، ص170). دیگری جرمقانی است که در نزدیکی ابیورد از توابع نسا قرار داشته است. این جرمقان معرّب واژه «گلمکان» است که به آن جرمکان هم می گفتند (مجمل التواریخ، ج1، ص303). سوم جرمقانی است که در شمال بجنورد قرار دارد که معرب گرمخان است؛ همان که جهانگرد سویسی در مسیر خود از قوچان به بجنورد با آن مواجه شده است و ما اکنون در صدد بیان وجه تسمیه آن هستیم.
اینکه واژه جرمقان از نظر زبانشناسی چه نسبتی با گرمخان دارد به مُعرّب سازی واژه گرمخان بر میگردد که طی آن واج «گ» تبدیل به «ج» شده و واژه به صورت «جرمخان» در آمده است. بعدها جرمخان نیز به دلیل قریب المخرج بودن دو واج «خ» و «ق» به جرمقان تبدیل شده است. حال بپردازیم به اینکه گرمخان یعنی چه و چرا به این آبادی گرمخان گفته اند؟
با کنکاش در منابع تاریخی، ملاحظه می شود که نام این آبادی در تاریخ با املاهای متفاوت ضبط شده است. مثلاٌ ناصرالدین شاه در سفرنامه خراسان (ص130) یعنی سفر دومش به بجنورد آن را «گرمخانه» ضبط کرده است و اعتماد السلطنه نیز در مرآه البلدان (ج 1، ص272) به همین صورت آورده است. اما او در کتاب دیگر خود به نام مطلع الشمس میگوید نام صحیح این موضع جرمخوان یا کرمخوان است. حال چرا نویسنده این جاینام را با املای «خوان» ضبط کرده است نه «خان»؛ بر نگارنده معلوم نیست. با این حال اگر فرض ایشان را بپذیریم. گرمخوان به معنای سفره گرم خواهد بود که ترکیب واژگانی بی معنایی است. ولی اگر قول ناصرالدین شاه یعنی «گرمخانه» را قبول کنیم. در لغتنامه دهخدا چند معنا از آن ارائه شده است که هیچ یک تناسبی با جاینام مورد بحث ندارد.
معانی «گرمخانه» در لغت عبارتند از:
- خانه ای که در زیر زمین برای سکونت ایام سرما سازند
- گلخانه: محلی که برای پرورش گل و گیاه در آفتاب رو با شیشه ها می کنند و با طرزی خاص به وسیله پهن یا بخاری یا لوله آب گرم حرارت بدانجا می دهند
- محل پرورش گل در زمستان
- گلخن، آنجایی از حمام که زیر آن خالی است و در آن آتش می افروزند.
- حجره ای مر دواسازان را که دارو در آن می خشکانند
چنانکه ملاحظه می کنید هیچ کدام از معانی فوق نمی تواند دلیلی بر نامگذاری گرمخانه باشد. بنابراین گرمخانه نام اصلی گرمخان نیست.
همچنین در جهانگشای نادری (ص 563) از این آبادی به عنوان «گرمه خان» نام برده شده است که مصحح این کتاب معتقد است این املا صحيح نيست. زيرا دهكده فوق در منابع آن دوره به صورت «گرمخان » (يعنى بدون هاء) آمده كه اين خود دال بر زايد بودن «هاء» است.
شاید به همین دلیل صاحب عالم آرای نادری (ج1،ص104) این جاینام را «گرم خان» معرفی کرده است و اگر این واژه را به عنوان نام اصلی این جاینام بپذیریم که درست هم همین است، در آن صورت «خان» و «خانی» یا «کانی» که ریشه در زبان پهلوی دارد به معنای چشمه خواهد بود و گرمخان یعنی چشمه آب گرم؛ و همین وجه تسمیه است که با موقعیت جغرافیایی گذشته و حال این جاینام تأیید می شود. زیرا در فاصله 300 متری شمال شرقی حصار گرمخان استخر یا حوض بزرگی به مساحت حدود هشت هزار متر مربع به نام «سرچشمه» وجود دارد که از گذشته های دور چندین چشمه آب گرم در آن جاری بوده است. در واقع گرمخان به واسطه برخورداری از آب گرم سرچشمه که در بستر رودخانه سومبار قرار دارد به این نام موسوم شده است .
اما جاینام حصار که آبادی مجاور گرمخان بوده و بدان ادغام شده است مترادف قلعه است؛ قلعه ای که آثار و بقایای آن در ضلع غربی قارلق قابل مشاهده است. در حقیقت ترکیب حصار گرمخان به عنوان یک جاینام صورت فارسی «قلعه جرمغان» است که وجه تسمیه آن از نام آثار باستانی مجاور اخذ شده است.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست. همه می دانیم که گرمخان یک کلمه فارسی است و جرمغان هم که معرب آن است به دنبال گسترش فرهنگ عربی در ایران این تغییر در آن راه یافت. پس چرا این آبادی اکنون به گرمخان موسوم است؟ پاسخ این است که در یک دوره از تاریخ فرهنگ ایران عربی زدایی از واژه های فارسی رواج پیدا کرد؛ از جمله جاینامهای جرمق و ایورق در منطقه بجنورد تبدیل به گرمه و ایور شد ولی جاجرم و درق به همان صورت معرب باقی ماندند. جرمغان هم تحت تأثیر این فرایند به صورت سابق خود برگشت و به گرمخان مبدل گردید.