دکتر امین عاملی پور، تحلیلگر و استاد دانشگاه، یکی از دلایل این اعتراضات را نبود گفت و گو بین دولت و مردم میدانند. اعتقاد دارد این تعامل باید از طریق برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه، مساجد، محلات و دیگر مکان هایی که مردم در آنجا حضور فعال انجام شود.
وی وجود یک هیات اندیشه ورز در کنار مدیران، متشکل از کارشناسان همان حوزه را عامل مهم برای دریافت مشکلات کف جامعه مردم میداند و بیان دارد وجود چنین هیاتی باعث میشود تا دغدغه ها و مشکلات مردم از کف جامعه گرفته شده و مدیران در تصمیم گیری و اجرای سیاست های اداره مطبوع، بهتر عمل کنند.
روزنامه اترک در راستای رسالت خود، گفتوگویی با دکتر امین عاملی پور که به عنوان استاد دانشگاه در رشته حقوق فعالیت میکند داشته است که در ادامه با هم میخوانیم.
به عنوان اولین سؤال، مهمترین عوامل اعتراضات مردم از نظر شما چیست؟
وقتی نیاز ما به عنوان مردم در ارتباط با حاکمیت بنا به هر دلیلی قطع شود یا فاصلهای این وسط بیفتد، قطعاً دشمنان از این فرصت بیشترین سوء استفاده را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی خواهند کرد. برای همین حضرت آقا در دیدار با مسئولان نظام به خصوص کارگزاران، همیشه بحث ارتباط با مردم را به عنوان سر تیتر این موضوعات مطرح میکنند و بر اساس آن هم از مسئولین ارتباط تنگاتنگ و چهره به چهره با مردم میخواهند. این ارتباط میتواند از طریق سفرهای استانی و حضور در مناطق مختلف کشور یا به روشهای دیگر باشد.
البته این ارتباطی که شکل میگیرد باید تاثیرات خودش را هم داشته باشد و نباید از حالت کیفی به حالت نمایشی تبدیل شود زیرا در این صورت قطع به یقین هدف نهایی حاصل نخواهد شد و در نتیجه زمینه اعتراضات شکل میگیرد.
یک نکتهای هم که باید عرض کنم این است که دشمن بیکار ننشسته و دلش هم برای ایران و ایرانی نمیسوزد. دشمن هرلحظه منتظر فرصتی است تا با کوچکترین فاصلهای که بین مردم افتاد، سریعاً اقدامات خود را برای رسیدن به اهدافش انجام دهد. البته باید بداند مردم ایران خودشان را از هم جدا نمیدانند و فقط مسئولان هستند که باید بتوانند با حضور در دل جامعه با مردم ارتباط بگیرند تا دشمن نتواند از این طریق کاری انجام دهد.
برخورد حاکمیت در مواجهه با این گونه اعتراضات مردمی باید چگونه باشد؟
ببینید در بحث مصادقی که گفتیم و بحث اعتراضاتی که صورت گرفته اگر خود حاکمیت طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، زمینههای اعتراض قانونی افراد از قبیل تعیین محل اعتراض، تأمین امنیت و... را محقق سازد، دیگر کسی نمیتواند با حضور در خیابانها و بیان واژگانی تهدید آمیز مردم را به خیابان بکشاند یا مجبور به تعطیلی کند.
در این میان یکی از مواردی که بسیار مهم بوده و لازم است حاکمیت بدان توجه کند، این است که جایگاه ویژهای برای نمایندگان عمومی مردم مشخص کند و آنها را به رسمیت بشناسد. ببینید بعضی نمایندهها مانند نماینده مجلس، شورای شهر، خبرگان و... رسمی هستند اما برخی به واسطه سندیکا، اعتبار، اتحادیه و یا هر چیزی که دارند میتوانند به عنوان نمایندگان عمومی آن قشر و مردم باشند تا این خلأ پر شود. بالاخره گاهی شخصی در جامعه صاحب اثر است و میتواند روی دیگران تأثیر بگذارد در این صورت باید با او صحبت کرد تا این ارتباط بهتر ایجاد شده و قطع نشود زیرا که بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم یک قشری از جامعه درحال آسیب هستند و باید با اینها صحبت شود و این گفت و گو و تعامل میتواند از طریق نمایندگان عمومی مردم صورت پذیرد.
بهترین راه مدیریت این گونه شرایط را چگونه می دانید؟
باید قبول کنیم که یک مسئول نمیتواند در همه زمینهها تخصص داشته باشد. من بارها در این مورد تاکید داشتهام که اگر مسئولی هیئت اندیشه ورز متشکل از افراد متخصص زیر مجموعه و حوزههای مرتبط داشته باشد، به راحتی میتواند امورات را پیگیری و به نتیجه برساند. به عنوان مثال شخصی که مدیرکل یک سازمان است میتواند یک هیات اندیشه ورز از مجموعههای زیر نظر خود تشکیل دهد و با صحبت با آنها ارتباط کف میدانی هم بگیرد زیرا که اگر این ارتباط صورت بگیرد دیگر کمتر شاهد اعتراض به چنین شکل خواهیم بود.
فکر میکنم اینکه مسئولان تخصص لازم را ندارند از پایه غلط گذاشته شده است. چرا که وقتی یک مسئول بگوید هنگامی که مدیریت را به دست گرفتم از ظرفیت دانشجویان حوزه مدیریتی خود استفاده خواهم کرد و با اجتماع نظرات آنها سیاستهای دولت را اجرا کنم، به دلیل برکراسی های پیچیده اداری تاکنون صورت نگرفته است. به نظر من این ساختار و بروکراسی اداری باعث شده تا مسئولان ما خیلی وقت نکنند به کف خیابانها بروند و مطمئناً در این شرایط گزارشهایی هم که میدهند براساس اطلاعاتی است که به صورت آماده به آن رسیده و کامل و جامع نیست.
بنابراین اگر بتوانیم این ساختار اداری که فرد را میبلعد را به کف خیابان و جامعه ببریم، مطمئن باشید بسیاری از مشکلات اقتصادی جامعه حل خواهد شد و به نوعی این چرخ دندههای کوچک باعث میشود تا چرخ دندههای بزرگ حرکت کنند. البته در دولت سیزدهم سخنگوی دولت که من آن را فردی آگاه میدانم با حضور در جامعه و دانشگاه قطعاً این دغدغهها را به هیئت دولت و وزیران خواهد رساند، ولی لازم است دیگر مسئولان از ردههای بالا تا پایین هم حضور خود در بین مردم را شروع کنند.
نقش احزاب در این برهه از زمان باید چگونه باشد؟
اگر احزاب قرار است فقط در ایام انتخابات به صورت قارچ گونه ظهور پیدا کنند و سپس نه با نگاه حزبی بلکه منفعت طلبانه تا آخرین روز مسئولیت عمل کنند، فایدهای ندارد. احزاب باید به صورت مداوم مطالبههای بحق مردم را از طریق مراجع قانونی و ارتباطاتی که دارند یا از طریق رسانهها و یا به صورت اعتراضات در چهارچوب قانون بیان کنند.
در این میان یکی دیگر از مواردی که به نظر من وجود آن ضروری است، کرسیهای آزاد اندیشی است. حال این کرسیها میتواند در دانشگاه، مساجد، رسانهها، محلات و... باشد. وجود این کرسیها باعث میشود تا نگاه و زبان مردم جاری شود و بعد خواهیم دید که این فاصلههای خالی پر شده است.
معترضان یکی از دلایل اعتراضهای خود را عوامل اقتصادی و بعضاً فرهنگی عنوان میکنند. در این رابطه به نظر شما چه باید بکنیم؟
واقعاً حق این مردم نیست که اوضاع اقتصادی و معیشتی سختی داشته باشند. این مردم در زمان جنگ در مقابل هجمه اکثر کشورهای دنیا جانانه ایستادند و با آنها مقابله کردند. در همین دوران جام جهانی با آن همه وضعیت اقتصادی نامناسب دیدیم که مردم، ورزشکاران خود را تنها نگذاشتند. به نظر بنده مقداری از این فضای سخت معیشتی به واسطه سیاستهای غلطی است که همه چیز را به خارج از کشور گره زدهایم و یا به نوعی تمام تخم مرغها را در یک سبد گذاشتهایم. درحالی که ما در داخل ظرفیتهای بسیار زیادی برای رونق اقتصادی داریم. ظرفیتهایی مانند گردشگری، پزشکی، کشاورزی و بسیاری موارد دیگر که من فکر میکنم اگر در این زمینهها سرمایه گذاری شود، کشور به سمت درآمدزایی پایدار خواهد رفت. من یکی از راههای درمان وضع اقتصادی موجود را استفاده از تعاون می دانم. آن هم تعاون به معنای واقعی نه به حالت سوری و گزارشی. واقعاً اگر تعاون، همانند آن چیزی که در اسلام و قوانین اسلامی گفته شده اجرا شود بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم برطرف خواهد شد. یعنی هر فرد حداقل اقتصادی را دریافت خواهد کرد و از قِبَل آن به سمت اعتراض نمیروند.
در بحث فرهنگی هم من فکر میکنم باید اجازه داده شود، افراد جایگاه پیدا کنند. به عنوان مثال از دانش آموزی که در شورای دانش آموزی مدرسه احساس نیاز کرده و حضور پیدا میکند و به یک نوع خود باوری میرسد یا انجمن اسلامی، بسیج و شورای دانش آموزی به دانش آموز هویت میدهد. چون به واسطه همین میرود و مطالعه میکند و برای سخنرانی در بین دانش آموزان آماده میشود که یک نوع خود باوری و جایگاهی است که من فکر میکنم امروزه این جایگاهها کارکرد اصلی خودشان را از دست دادهاند و باید به افراد داده شود.
یکی دیگر از ظرفیتهایی که میتوانیم از آن به خوبی استفاده کنیم بحث فیلم سازی است. ما باید قبول کنیم که قشر جوان ما گرچه از خواندن کتاب فاصله گرفته است ولی حتماً فیلم میبیند و با توجه به داشتن هنرمندان قوی در این زمینهها این خلاها را پر کنیم. چون هنرمندان میتوانند زبان فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی باشند. اگر بتوانیم این مواردی که گفته شد را به عموم مردم برسانیم این خلأها پر خواهند شد.
در مورد حجاب هم شاید در جامعه، حجاب موضوع خاصی نباشد. چون این موضوع از سالیان گذشته بوده و اصالتاً به ذات و فطرت انسان برمیگردد و اگر این را بخواهیم در قالب بسته به خورد مردم بدهیم قطعاً پس زده خواهد شد. و اگر حجاب یا هر موضوع دیگر را با نگاه لطیف و ظریف و با رعایت حدود اسلامی به کودک، نوجوان، جوان و... برسانیم قطع به یقین آن را میپذیرد. همانند امیر المومنین که در نهج البلاغه میفرماید اگر با مردم با لسان مردم و محبت صحبت کنیم قطعاً میپذیرند.
سؤال: به گفته کارشناسان یکی از آسیبهای مهم شرایط حاضر قرارگرفتن مردم در مقابل مردم است که با اهداف تعیین شده توسط رسانههای بیگانه صورت میگیرد نظر شما چیست؟
یکی از همین فاصلههایی که گفتم بین مردم و حاکمیت افتاده همین است. اگر رسانه مردمی نتواند این خلأ را پر کند، قطعاً رسانههای معاند از ظرفیت به وجود آمده، نهایت استفاده را کرده و در نتیجه مردم را در مقابل مردم قرار میدهند و فقط این وسط افرادی از قشر ضعیف آسیب دیده و یا کشته میشوند در حالی که با جهاد تبیین میتوان این فضا را پر کرد.
اگر مردم ببینند که مطالبه آنها توسط رسانههای داخلی مطرح و پیگیری و سپس به نتیجه میرسد قطعاً اعتمادشان به رسانههای داخلی باز خواهد گشت ولی اگر ببینند رسانههای داخلی در بیان مطالبه آنها لکنت میگیرند قطعاً به سمت رسانههای خارجی سوق پیدا خواهند کرد.
لازم به تاکید است حاکمیت هم باید فضایی را در اختیار رسانههای داخل قرار دهند تا بدون دغدغه و با بی طرفی به کار رسانهای خود بپردازند و به عنوان پلی بین مردم و مسئولان، مطالبه جامعه را پیگیری کنند. ولی متاسفانه در شرایط به وجود آمده حال حاضر، شرایط برای رسانهها هم سخت شده، اعتراض واقعی هم آسیب دیده است. یعنی آن اعتراضی هم که قراربود صورت بگیرید به واسطه این ناآرامیهای به وجود آمده از بین رفته و مورد سوء استفاده عدهای منفعت طلب قرار گرفته که طی آن مطالبه مردم هم به جایی نخواهد رسید.
یکی از علتهای بحث آبان ۹۸ که الان به عنوان سالگرد آن مطرح است به نظر من کم کاری در همان ایام است. اگر همان موقع اجازه میداند که به صورت مردمی مطرح میشد و هر فردی هم که بنا به هر دلیلی کم کاری کرده بود مواخذه یا عزل میشد شاید خیلی از این موضوعات حل میشد. به هر حال این مردم مال همین سرزمین و خاک هستند و باید صدای آنها شنیده شود.
راهکار مواجهه با اعتراضها را در چه می دانید؟
در رابطه با اعتراض هم باید چهارچوب و هدف آن مشخص باشد. یعنی مشخص شود که این اعتراض سیاسی است، فرهنگی است، اقتصادی است و... مثلاً اقتصادی است باید دقیقاً مشخص شود که چه قشر و حزبی قرار است این اعتراض را مطالبه کند و در مقابل حاکمیت هم برای اعتراضات قانونی باید امکاناتی از قبیل فضا، امنیت و ... را مشخص کند و مسئول مربوطه را هم دعوت کند تا پاسخگوی این قشر معترض باشد.
اگر مطالبه را با نگاه اصلاح ببینیم یک معنی دارند، اگر با نگاه تنبیه ببینیم یک معنی دارد و اگر با نگاه تخریب ببینم یک معنی دارد. همانطور که در ابتدا گفتم چرا از ظرفیتهایی مانند کرسیهای آزاد اندیشی، مساجد، محلهها، رسانهها و... غافل شدهایم زیرا اگر اینها برقرار باشند و مسئولان حرف مردم را از این طریق از کف جامعه بشنوند قطعاً در جهت برطرف کردن آن تلاش میکنند و در نتیجه شاهد این اعتراضات نمیبودیم.
سخن آخر....
خواهشی که دارم این است ابتدا افرادی که تأثیر گذاری در جامعه دارند پای کار بیایند و واقعاً خود را مسئول بدانند تا از این شرایط خارج شویم. همانطور که میدانیم یکی از ابتداییترین حالت اداره یک حکومت بحث وجود امنیت است. اعم از امنیت فیزیکی، مجازی، سلامت و ... و هر کدام از اینها دچار خدشه شوند، سایر موارد هم تحت این موضوع خواهند شد. بنابراین باید بین دولت و ملت تعامل اتفاق بیفتد و ملت هم باید از این موضوع آگاه شوند. من فکر میکنم هنوز فاصله بین ملت و دولت، زیاد است و این خلأ میتواند به وسیله نخبگان، رسانهها و... پر شود.
متاسفانه الان در شرایطی قرار داریم که اقتصاد کشور و فضای ژئوپلوتیک منطقه در حال آسیب است. به عنوان مثال ما در اینجا میخواستیم کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب بشویم ولی با این ناآرامیها داریم آسیب میبینیم. باید آگاهتر باشیم زیرا که این وسط مردم ایران هستند که آسیب میبینند و هزینههای آن را آنطور که انتظار نداشتند میپردازند. اگر مطالبات ما باعث رشد و تعالی جامعه میشود باید روی آنها کار کنیم ولی اگر مطالبات ما باعث شود تا امنیت و زندگی ما دچار خدشه شود باید از مطالبات عادی دست بکشیم و بیاییم روی امنیت کار کنیم که در این حالت، نیروی بسیاری از مردم و نظامی گرفته میشود تا امنیت برگردد. پس ضمن رعایت امنیت باید مطالبات ما هم به گوش مسئولین برسد.