از شروع به کار مدارس دولتی عهد قاجار در بجنورد، نام حاج ولیاللّه آخوند (دانش) به عنوان یکی از اولین موسسان این مراکز آموزشی که بر پیشانی آنها میدرخشد، بیش از یک قرن میگذرد.
هر چند راهاندازی دبستان در آن دوران و با حضور قدرتمند افرادی سنتزده کار آسانی نبود، اما اولین معلمها در همراهی با زندهیاد دانش، از این آزمون سخت، سربلند بیرون آمدند و تدریس در مدارس ابتدایی آن روزها، هرگز تعطیل نشد. دبیرانی که موظف بودند در یک مدرسه، درسهایی متفاوت از همدیگر را برای شش پایهی تحصیلی تدرس کنند.
با گذشت سالها و پس از فارغالتحصیل شدن تعدادی از دانشآموزان با تصدیق ششم ابتدایی که بسیاری جذب ادارات دولتی میشدند، سیکل اول به همت و پیگیری شهروندان بجنوردی راهاندازی شد.
پس از چندی، اولین کتابها به زبان فرانسه، روی میزهای چوبی دانشآموزان قرار گرفت و نخستین واژگان فرانسوی را دبیران همشهری و میهمان به بقیه آموختند.
اواخر دههی 30، زبان انگلیسی جایگزین زبان فرانسه شد. با این که همچنان برای دانشآموزان دو زبانه و گاه سه زبانه، آموختن زبان انگلیسی به جای فرانسه، کار چندان آسانی نبود.
اواسط دههی 40، اولین دبیران مسلط به زبان انگلیسی، موسوم به «سپاه صلح» وارد بجنورد شدند. از جمله«مستر کالی» در اسفراین که ظاهراً اولین دبیر زبان انگلیسی بود.
چهرههایی ناآشنا با فرهنگ و آداب رسوم مردمان و با پوششی متفاوت از زنان و مردان این شهر که هر یک، در کوچه و محلهای، خانهای را برای زندگی انتخاب کرده بودند.
قطعاً برای کودکانی که هیچ تجربهای از مهدکودک و پیش دبستانی نداشتند، آموختن زبان به قول آن روزها بیگانه، کار آسانی نبود.
از لحظهی ورود، همهی گفتگوها بین معلم و دانشآموزان، به زبان انگلیسی بود و آشنا نبودن، به سختی کار میافزود. و شاید هیچ کلمهای، جز واژهی «مِستر(آقا)» در فضای کلاس و از جانب دانشآموزان در آمد و شد نبود. موضوعاتی طنزآلود که همچنان بخشی از خاطرهی بسیاری از دانشآموزان آن روزها است.
در اولین روز ورود مستر «رابرت اریکسون» به یکی از کلاسها، قبل از تدریس، از دانشآموزان میخواهد تا خود را به زبان انگلیسی معرفی کنند.
اسامی چهار تن از آنها، «فردین، بیک، ناصر و بهروز» بوده است! بیخبر از این که مستر رابرت، هنرپیشگان ایرانی50 دهه را میشناخته است. اولین زنگ تفریح، اسباب تنبیه شدن چهار دانشآموز به وسیلهی ناظم(معاون) مدرسه را فراهم میسازد.
ماندگارترین عبارت از لحظاتی که دبیران انگلیسی به پرسش و پاسخ به دانشآموزان اختصاص میدادند، این سوال است:
وات ایز دیس؟
دیس ایز اِ آقِشقَه!
پاسخ یکی از دانشآموزان به انگلیسی که برگردان کلمهی «پنجره» را به زبان ترکی گفته بود.
شهرمان بجنورد در یک قرن اخیر، چهرههای بسیار و متفاوتی از همدیگر در کسوت معلم به خود دیده است. مردان و زنانی که از عموم شهرهای ایران، سالها در این شهر منزل گزیدند. و چه بسیار افرادی که در همین شهر، تشکیل خانواده داده و ساکن شدند.
در بین صدها آموزگار که از مناطق مختلف با لهجههایی متفاوت به بجنورد آمده بودند، چند تن از آنها خصوصیات منحصر به فردی داشتند.
روزنامهخوانی و نگهداری خرگوش و گربه، جزو علاقمندیهای یکی از دبیرانی بود که اواخر دههی چهل و اوایل دههی 50، برای خود در این شهر، شهرتی به هم زده بود.
مردی کوتاه قد، با سبیلهای پر پشت جو گندمی با کلاهی لبهدار و پالتویی بلند که عموماً در معابر عمومی، با روزنامهای زیر بغل دیده میشد. در خیابانها، کمتر توقف میکرد و بیشتر تنها قدم میزد. پس از رسیدن به خانهاش، با قرار قبلی، یکی دو تن از دانشآموزان برای خواندن روزنامههای «اطلاعات و کیهان» برای معلمشان، در را میکوفتند.
دبیر مربوطه، بر روی صندلیاش مینشست و به دقت، گوش به خواندن روزنامه میداد که باید از صدر تا ذیل آن را میخواندند. هر از گاه که دانشآموزی برای زود به پایان رساندن روزنامهخوانی، تلاش میکرد تا از یک یا دو خط ناخوانده بگذرد، از سوی معلمش اخطاری مودبانه میگرفت که: لطفاً دوباره از بالا بخوانید!
هر چند دانشآموزان داوطلب روزنامهخوان، برای این کار ساعتی 10 ریال حقالزحمه هم از ایشان دریافت میکردند. اما روزنامهخوانی برای معلم جغرافیشان، سبب یادگیری و درک بیشتر از اوضاع جهان آن روزها هم میشد که تاثیری مثبت بر روی آگاهی دانشآموزان روزنامهخوان میگذاشت.
زندگی او در کوچهی«فرخ»، روبهروی «سینما شهرزاد» خیابان«جفتچنار(شریعتی جنوبی)»، به همراه دهها گربه، شاید برای برخی از شهروندان کنجکاو، پر از رمز و راز بود. مطالعهی مداوم و زیستن با گربهها و خرید آنها از کودکان و نگهداری و مواظبت آنها، از جمله سرگرمیهای معلمی بود که سالها در شهرمان تنها زیست و روزی از روزها، در سکوت و تنهایی، چشم از جهان فرو بست.
پانوشت:
سیکل اول، شامل کلاسهای هفتم، هشتم، نهم و سیکل دوم: دهم، یازدهم و دوازده میشد.
سپاه صلح، عنوان سازمانی جهانی بود که به سال 1961 تاسیس شد. افراد وابسته به آن با عنوان معلم در کشورهای مختلف، به آموزش زبان انگلیسی میپرداختند.