پس از انقراض بعضی گونههای حیوانی که بر اساس کاوشها، جثهی هم بزرگی داشتهاند، پرندگان و چارپایانی به زندگی در کنار انسانها عادت کردند.
در کنار حیوانات اهلی شده به وسیلهی افراد، انواع متنوعی از پرندگان و سایر جانوران، در دشتها و کوهها و بیشهزارها، به زیستن ادامه دادند.
گرگها، از جمله حیوانات مهاجم بوده که با حمله به انسانها و احشام، سبب آسیب رساندن و بروز خسارتهای مالی و گاه جانی شدهاند.
واژهی قُورد یا همان«گرگ»در زبان ترکی، دارای معانی دیگری همچون «کرم ابریشم»و«کِرم» است.
«قورد ساخلَهماق»، همان پیلهوری یا نوغانداریست که از قرنها پیش به بخشی از تجربیات انسانها، تبدیل شده و تجارت آن، تاریخی چند هزار ساله دارد.
تا چند دهه پیش در بجنورد، مادرها و مادربزرگهای نازنین آن روزگاران، تخم کرم ابریشم را داخل کیسهی کوچک پارچهای ریخته و چند روزی، زیر پیراهن خود نگاه میداشتند و با مراقبت از آنها تلاش میکردند تا به مرحلهی رشد برسانند.
اما استفاده از کلمهی «قورد(کِرم)» در حالتهای سوالی«قوردِنگ باردِه؟»و بیانی«قوردِه با!» از جمله کنایاتی است در حین گفتگو و به افرادی گفته میشود که روحی ناآرام داشته و به طور معمول به آزار دیگران به خصوص کودکان میپردازند.
در همین ارتباط، کلمهی قورد در حالتهایی متفاوت بر سر زبانها بوده و هست.
اما گرگ به دلیل خوی درندگیاش که زمستانهای
سرد و سخت به آغل گوسفندان و طویلهها در روستاها و گاه به شهر حمله میکرد، نقشی پر رنگ در بین بقیهی حیوانات در مثلهای ترکی دارد.
کهنسالان بجنوردی، خاطرات کم و بیش کمرنگی از هجوم دسته جمعی گرگها به اطراف شهر و گاه داخل آن دارند.
سرمای بیش از حد و کمبود غذا در آن سالها، باعث به وجود آمدن کنایههایی متناسب با شرایط فصلها و موقعیت افراد شده است. از جمله:
(قورد نَمَه بیلیَه قَطِر قِمَّت دِه)
گرگ چه میداند(میفهمد)قاطر گران است.
گلایه از افراد نالایق که گاه موفقیت دیگران را نشانه میروند و زحماتشان را به هدر میهند.
به دلیل نبود امکانات پزشکی تا چند دهه پیش در بجنورد و اطراف آن، وقتی اولین نوزاد مادرانی فوت میشد، این ضربالمثل را برای دلداری به ایشان میگفتند:
(اوّل چاغا، قوشُ قورداق که دِه!)
بچهی اول، مال گنجشک(پرنده)و کرم است!
و این که هنوز جوان هستی و باز هم میتوانی مادر شدن را دوباره تجربه کنی.
برای امید دادن و اطمینان بخشیدن به کسی که برای دریافت و گرفتن وسیلهای مراجعه کرده است، میگویند:
(قوردِنگ اِیْوِه بِی سِمَی اُلمیَه.)
خانهی گرگ بیاستخوان نمیشود.
(قوردِه چِن ایشلَدی!)
برای گرگ کار کردیم!
ابراز پشیمانی از کار کردن برای کسی که از تلاش صادقانهی گوینده بهره برده و حق او را نداده است.
واژهی قورد با سه معنی متفاوت از همدیگر«کرم، گرگ و کرم ابریشم» در ضربالمثلهای ترکی، بیش از ۴۰ بار در فرهنگ و فولکور ترک زبانهای بجنورد و اطراف آن آمده است.
کنایاتی موزون که هیج نشانه و شناختی از اولین گویندگان آنها در دست نداریم.
مجموعهای ارزشمند از مثلهای ترکی که تا امروز، سینه به سینه از زبان مادربزرگها و پدربزرگها برای نسلهای آینده نقل شده است.
پی نوشت:
پرورش کرم ابریشم در بین مردمان منطقهی راز و جرگلان و مانه سِمِلقان، همچنان رایج است.