خط و نشان یک نماینده مجلس برای دولت
گروه سیاسی: سال گذشته اصولگرایان از ابراهیم رئیسی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند. ابراهیم رئیسی که از حضور در انتخابات ممانعت میکرد با نامه درخواست جمعی از نمایندگان مجلس برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری به صحنه انتخابات آمد و اعلام کرد که به خواست مردم و برای مردم وارد این رقابت شده است. پیش از آغاز فرایند انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نیز حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفته بود که «حمایت از رئیسی تصمیم قطعی و جمعی اصولگرایان است». حتی غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز نسبت به سبد رأی ۱۶ میلیونی ابراهیم رئیسی در انتخابات سال ۹۶ ابراز امیدواری کرده و اظهار کرده بود: «شورای وحدت، شورای ائتلاف و هم جبهه پایداری همگی اعلام کردهاند که کاندیدایشان آقای رئیسی است.»
در این میان رسانههایی که پیشتر حامیان و طرفداران احمدینژاد بودند نیز به جرگه طرفداران رئیسی پیوستند و همگی با تمام توان به حمایت از کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداختند.
انتخابات ریاست جمهوری تقریباً بدون هیچ رقیب جدیای در برابر ابراهیم رئیسی برگزار شد و در نهایت همانطور که اصولگرایان پیشبینی کرده بودند مجموع آرای ابراهیم رئیسی کمی بیشتر از همان میزان رأیی بود که طرفدارانش در سال ۹۶ به او داده بودند و او با قریب به ۱۸میلیون رأی رئیسجمهور ایران شد؛ اما از همان ابتدای شروع به کار رئیسجمهور جدید، روال امور و نابسامانیهای دولت بهسرعت نشان داد که شرایط آنطور که حتی حامیان و طرفداران دولت انتظارش را داشتند پیش نمیرود و همین امر موجب شد تا انتقادات به رئیسی و دولتش بسیار سریعتر از تصور همگان شروع شود. محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا چند ماه پس از روی کار آمدن دولت رئیسی در گفتوگویی عنوان کرد که «چون رئیسی در واقع گفتمان دولت نهم آقای احمدینژاد را کپی و در مقام اجرا پیست کرد، متوجه شد که چارهای ندارد جز اینکه بعضی از آدمهای آن دولت را بیاورد».
همان زمان اصولگرایانی چون ناصر ایمانی به رویکرد رئیسی در انتخابات اعضای دولتش انتقاد کردند و به گفته ایمانی «دهان اصولگرایان از انتصاب برخی از افراد بازماند.» در این میان از آذرماه سال گذشته انتقادات نمایندگان مجلس نیز به عدم تحقق وعدههای دولت پا گرفت و حتی طرح استیضاح چندتن از وزرا، اختلافات میان مجلس و دولت را بیشازپیش عیان کرد اما در آن زمان به گفته برخی از نمایندگان، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس تلاش داشت تا با کنترل جو مجلس و جلوگیری از طرح استیضاحها این اختلافات را تا حد زیادی پنهان نگه دارد و انشقاق میان دولت و مجلس جلوگیری کند؛ اما از آغاز سال جدید، شرایط تغییر کرد و حتی قالیباف نیز به جمع منتقدان دولت پیوست. او اردیبهشتماه در انتقادی بیسابقه نسبت به عملکرد دولت در موضوعات اقتصادی در صحن علنی مجلس گفت: «مردم حق دارند نگران وضع آینده باشند.» در همین راستا محمد سالاری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی اختلافات درون اصولگرایان را بنیادی دانست و اظهار کرد که «با دولت ضعیفی مواجه هستیم و طبیعی است که کلیات مجلس نمیتواند مانند زمان انتخابات اعتبار خود را بهطور کامل برای دولت هزینه کند؛ چراکه خود مجلس یازدهم به دلیل عملکردش در مقابل مردم با چالش جدی مواجه است و دولت هم جایی برای دفاع باقی نگذاشته است».
گرچه امیر محبیان، فعال سیاسی اصولگرا دراینباره عنوان کرد که «اختلافنظر در هر جریانی طبیعی و حتی در برخی موارد مثبت است.» اما او در ادامه گفت: «به نظر میرسد از همان ابتدای کار کسی نمیخواهد زیر بار ناتوانیهای دولت در اداره امور کشور خصوصاً مسائل اقتصادی برود و به همین دلیل به این سرعت و در کمتر از یک سال از حامی صد در صد دولت به منتقد دو آتیشه بدل شدند».
گرچه موافقان دولت بسیار سعی کردند تا حد امکان از انتقاد از دولت محبوب خودشان خودداری کنند اما وضعیت به حدی رسید که کسی چون مجتبی ذوالنوری از نمایندگان اصولگرای مجلس هفته گذشته در نطق انتقادی خطاب به رئیسجمهوری در صحن علنی مجلس خطاب به رئیسی گفت: «امروز حرکت دولت مانند حرکت کسی است که روی تردمیل میدود و مسافتی طی نمیشود.» محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصولگرا اما همچنان معتقد است با اینکه دولت کاملاً اصولگراست اما هنوز بدنه دولت انقلابی نیست. کوشکی به انتقاد اخیر ذوالنور اشاره کرده و در گفتوگو با نامه نیوز گفته است: «اصولگرایان با نیروهای انقلابی یکی نیستند. وقتی میگویم بخش زیادی از مدیران این دولت از جریان انقلابی نیستند، امکان دارد آقای ذوالنوری هم از این دولت راضی نباشد.» این استاد دانشگاه در ادامه منش مدیران اصولگرا را زیر سوال برده و اظهار کرد: «اصولگرایان عملکرد دولت سیزدهم را بپسندند یا نپسندند، بخش عمده و اصلی نیروهایی که به دولت اضافه شدند از جریان اصولگرایی هستند. بسیاری از مدیرانی اصولگرا و اصلاحطلب مشی دیپلماتیک و محافظهکارانه دارند، بنابراین حضور آنها در مسئولیت منتج به تحول جدی و ساختاری نمیشود.» وی ادامه داد: «ما نیروهای انقلابی داریم که به هیچ جناحی وابسته نیستند، مهمترین وابستگیشان به انقلاب و عامه مردم است، ورودشان به هر عرصهای تحولزاست و محافظهکاری نمیکنند، ترسو نیستند، شجاعت انقلابی را برای شکستن تابوها دارند. با این اوصاف معتقدم بخش عمده مدیران دولت سیزدهم از جریان اصولگرایی و غیرانقلابی هستند.»
اما این همه ماجرا نیست محمودوند ، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در نطق میان دستور خود گفت: آقای رئیسی متاسفانه با کسانی نشست و برخاست می کنید که محرم نظام نبودند و نیستند، از سر دلسوزی برای حفظ نظام اقدام کنید، این آخرین اخطار وکیل مردم لرستان است و دفعه بعد با اسنادی توضیح می دهم که هیچ کس پاسخگو نیست.
وی افزود: کسانی که سابقه اسنادی ضد انقلاب دارند و در گذشته در حوزه اصلاحات بوده و در دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد بودند امروز هم در دولت آقای رئیسی همه کاره هستند و مجددا بچه های دلسوز نظام و رزمنده های لرستانی خانه نشین شدند.
در این میان اما برخی این تنشها و اختلافات میان اصولگرایان را نمایشی برای فریب مردم میدانند. ناصر قوامی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی یکی از این افراد است که در گفتوگو با ایلنا، اختلافات میان اصولگرایان خصوصاً مجلس با دولت را جنگ زرگری دانسته و عنوان کرد: «چنین صحبتهایی واقعیت ندارد و این جریان مخالفتی با خود آقای رئیسی نمیکند و وی در دوره آینده بازهم رئیسجمهور خواهد شد.» از سویی دیگر؛ برخی دیگر از اصولگرایان که از وعدههای بیسرانجام و دروغگوییهای برخی مسئولان به ستوه آمدهاند، مشکل را از نحوه برگزاری انتخابات کشور میدانند. حسن بیادی یکی از این اصولگرایان است که در گفتوگویی گفته است: «یکی از مشکلات اساسی که وضعیت را به اینجا کشانده نحوه اجرای انتخابات است که با شأن و شئون جمهوری اسلامی هیچ تناسبی ندارد. طبق فرمایشات مقام معظم رهبری نباید مردم را ناامید کرد و این یک هشدار برای همه مسئولان دولتی و غیردولتی است. البته این مسئولان هستند که با کمی بیتدبیری و اختلافهای خود در حال ناامید کردن مردم هستند.» بههرحال همانطور که در سالهای گذشته شاهد آن بودیم، دولت دهم و یازدهم نیز که با حمایت صددرصدی اصولگرایان پا به میدان نهاده بود، در نهایت با شکستها و مشکلات و تغییر رویههای رئیسجمهور وقت، اصولگرایان را به مخالفان جدی خود بدل کرد و حتی اعضای حزب موتلفه اظهار کردند که احمدینژاد به بیراهه رفته و عقلانیت سیاسی خود را ازدستداده است. حال نیز با وضعیتی که در قریب به یک سال برای ابراهیم رئیسی و دولتش پیشآمده میتوان شرایطی بهمراتب وخیمتر از احمدینژاد را برایش متصور شد.