ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

فاجعه رودبار و منجیل؛ بازخوانی پس از ۳۲ سال

۳۲ سال از روزی که زمین زیرپای صدها هزار نفر از ساکنان نواحی غربی و مرکزی ایران لرزید و نام رودبار و منجیل را برای همیشه به فاجعه‌ای به نام زلزله گره زد، گذشت. زلزله‌ای که سالگرد آن بهانه‌ای شد برای مرور این زلزله هولناک و تجربیاتی که از آن برای مدیریت بحران کسب شد.

به گزارش اترک، ۳۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه از شروع آخرین روز خرداد سال ۶۹  گذشته بود که زمین با قدرتی که شاخص‌های علمی شدت‌اش را  ۷.۴  ریشتر برآورد کرده‌اند، بخش وسیعی از مناطق شمالی، غربی و مرکزی کشور را لرزاند. زمین‌لرزه‌ای که کانونش «دیلمان» بود اما نامش به رودبار گره خورد و شد زلزله رودبار.

بر اساس گزارشی که موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران از این زلزله منتشر کرده بود، آن شب، اکثر مناطق روستایی و شهری حد فاصل لنگرود و لاهیجان به مدت بیش از یک دقیقه لرزیده بود و حتی تا ساعات ۰۳:۵۰ بامداد روز بعد، بیش از ۵۰ زمین لرزه دیگر در شهر رشت و نواحی اطراف آن، شهرهای آستانه اشرفیه، هشتپر، تالش و ... ثبت شده بود تا ترس را بارها و بارها به جان افرادی بیاندازد که بعضی‌شان دیگر چیزی به جز جان برای از دست دادن نداشتند.این زلزله بین ۳۵ تا ۳۷ هزار کشته، ۵۰ تا ۶۰ هزار مجروح و حدود نیم میلیون بی‌خانمان بر جای گذاشت تا عنوان یکی از هولناک‌ترین زلزله‌های رخ داده در حافظه جهان را از آن خود کند.

۳۲ سال پیش در چنین روزی؛ جان‌هایی در زیر آوار از دست رفتند و مادران، پدران و فرزندانی که داغ بر دلشان نشست. داغ‌دیدگانی با قامتی خمیده بر سر آوار راه می‌رفتند تا شاید جانی از عزیرانشان را نجات دهند. چشمانی که خیره به امدادگران در انتظار معجزه بودند... حالا اما پس از ۳۲ سال دیگر نباید انتظار معجزه داشت، فرصت به حد کافی برای جلوگیری از آنچه که پیشتر در طبس رخ داد، ۳۲ سال پیش رودبار و منجیل را زیر و رو کرد و بعدتر بم را با خاک یکسان کرد، وجود داشت و باید دید که ساختار ایمنی و مدیریت بحران و حوادث در کشورمان چه تغییراتی کرده است.

 

+ زلزله رودبار و سازمان دفاع غیرنظامی

پس از وقوع این زلزله بود در اوایل مرداد ماه همان سال، مشاور تحقیقاتی رئیس جمهوری وقت از تاسیس سازمان دفاع غیر نظامی در سطح کشور خبر داد. سازمانی که هدف از تاسیس آن جلوگیری از خسارات ناشی از حوادث غیر مترقبه، اعلام شده بود. همچنین با توجه به اهمیت امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه طبیعی از قبیل زلزله و سیل قرار شد تا وظیفه و کار این سازمان سازماندهی و متمرکز کردن واحدهای امداد و کمک‌رسانی در چارچوب سازمان دفاع غیر نظامی باشد و با تصویب مجلس شورای اسلامی به اجرا گذاشته شود.

 

+ روایت یک شاهد عینی از زلزله و فوتبالی که برای هزاران نفر تمام نشد

«بابک» یکی از افرادی است که در زمان وقوع زلزله منجیل و رودبار از سوی دانشگاه شهید بهشتی برای امدادرسانی در شهر لوشان حاضر شده بود. او که پزشک است و به عنوان نیروی داوطلب به این مناطق اعزام شده بود به ایسنا گفت:‌«شب زلزله من با خانواده‌ام در تهران بودم. حوالی ساعت ۳۰ دقیقه بامداد بود. یادم می‌آید که با خودم می‌گفتم چه شبی است امشب!‌ مسابقه جام جهانی و بازی بین دو تیم اسکاتلند - برزیل بود. صدای تلویزیون را کم کرده بودم که بقیه بیدار نشوند و در حال تماشای فوتبال بودم. در یک لحظه احساس کردم قالب روی دیوار خانه با صدایی مهیب به پایین افتاد و خرد شد. میز تلویزیون تکان تکان می‌خورد و سرم را که بالا گرفتم دیدم لوستر دارد بالای سرم می‌چرخد. تنها کاری که توانستم بکنم این بود که خواهر کوچکم را در آغوش گرفتم و به سمت حیاط خانه دویدم. تا به پایین رسیدیم زمین لرزه تمام شده بود اما آن شب در گیلان بسیاری فقط سوت آغاز بازی فوتبال را شنیدن و دیگر هیچ.»

او ادامه داد:‌ «روز بعدش به دانشگاه رفتیم، آن زمان دانشجوی پزشکی داشنگاه شهید بهشتی بودم. عده‌ای جمع شدیم واز دانشگاه خواستیم تا ما را به عنوان نیروی داوطلب به محل اعزام کنند. عده‌ای مخالف هم بودند چون فصل امتحانات بود،‌اما به هر حال اعزام شدیم. حدودا ۱۰ یا ۱۵ نفر بودیم که با یک اتوبوس به سمت لوشان حرکت کردیم. جاده بسیار خطرناک بود، نقاطی از جاده ترک برداشته بود و شکاف‌های عمیقی در آن وجود داشت. بالاخره به لوشان رسیدیم و همانجا مستقر شدیم. البته چون ما هنوز سال پایینی حساب می‌شدیم به ما گفتند که در یک مسجد که نسبت به باقی ساختمان‌ها سالم‌تر مانده بود مستقر شویم و بین مردم ارزاق توزیع کنیم. »

 

+ ضرورت توجه به سلامت روان در حوادث و بلایا

به گفته او «وضعیت در شهر تا ماه‌ها طوری بود که مردم بسیاری در شوک عمیقی قرار داشتند، آن زمان توجه چندانی هم به سلامت روان افراد نمی‌شد. خیلی سخت است که فردی ناگهان ۱۰ نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست بدهد و همینطور در آن شوک رها شود. به نظرم لازم است که تمام حوادث به سلامت روان بازماندگان و آسیب‌دیدگان هم توجه جدی شود»

این پزشک با بیان اینکه شرایط لوشان مثل رودبار و منجیل نبود و اوضاع به نسبت خیلی بهتری داشت، گفت: «با این حال اینجا هم کشته کم نبود، مردم گیج و مبهوت بودند. قرار شد درآنجا برنج، روغن، آبمیوه و لباس‌هایی که مردم فرستاده بودند تقسیم شود. آن زمان یک دفترچه‌ای بود که به دفترچه خوار و بار شناخته می‌شد و به آن دفترچه بسیج اقتصادی گفته می‌شد. بعضی این دفترچه را داشتند و بعضی‌ها هم نداشتند، ما بین همه ارزاق را تقسیم کردیم.» او ادامه داد:‌« چند روز بعد اکیپی از پزشکان خارجی هم به منطقه آمدند و بیمارستان صحرایی را مستقر کردند. آن زمان تقریبا اکثر اجساد از زیر آوار خارج شده بود و آسیب‌دیدگان شدید ناشی از زلزله هم  به مراکز درمانی منتقل شده بودند. اما مردم مراجعات به پزشک های خارجی داشتند و فقط مشکل اینجا بود که زبان یکدیگر را نمی‌فهمیدند، برای همین ما در آنجا هم  مترجم این افراد شده بودیم.»

 

+ آیین‌نامه ۲۸۰۰ دستاورد زلزله رودبار بود

اکبرپور آیین نامه ۲۸۰۰ را یکی از دستاورد های پس از این زمین لرزه دانسته و می‌گوید: « این آیین نامه ۲۸۰۰در واقع مقاوم سازی را به عنوان دستورکار و اولویت نخست  قرار داده که با توجه به استانداردهایی که در دنیا وجود دارد سازه‌ها باید در برابر زلزله مقاوم ساخته شوند و برای این کار آیین نامه‌ای توسط هیات وزیران مصوب و به همه دستگاه‌های کل کشور هم ابلاغ شد. پس از این آیین‌نامه بود که همه ساخت و سازها در چارچوب ایین نامه ۲۸۰۰ انجام شد. یعنی اگر شهرداری بخواهد پایان کار دهد باید این آیین‌نامه را در اجرا و عمل به اجرا دربیاورد. اما متاسفانه آیین نامه در برخی موارد آن‌طور که باید اجرایی نشد. در هر کاری، ابتدا باید فرهنگ آن را ایجاد کنیم که به نظر من فرهنگ این کار در آن زمان تعریف نشده بود و برخی متوجه نشدند آیین نامه چه می‌خواهد و چه می‌گوید و اصلا ضرورت توجه به آن چیست. در آن زمان کنفرانس یا گردهمایی هایی هم برای توجه به این آیین‌نامه و توجیه آن نیز صورت نگرفت که مهندسان یا نظام مهندسی بتواند این را به صورت کامل عملیاتی کنند. متاسفانه درصد کمی از ساختمان‌ها در کشور بر اساس آیین‌نامه اجرایی ۲۸۰۰ ساخته شدند و البته به مرور این وضعیت تغییر کرد. هرچند که هنوز هم ردهایی از بی‌توجهی به آن و دورزدن قانون را می‌بینیم.»

وی ادامه می‌دهد:«در آن زمان این آیین نامه بسیار مترقی بود اما در مرحله اجرا ان طور که باید اهتمام ویژه برای آن قائل نشدند و به اصطلاح اراده عمومی و ملی پای کار نیامد و پس از مدتی حساسیت‌هایی که پس از زلزله ایجاد شده بود هم از بین رفت و شرایط به وضعیت قبلی بازگشت. این آیین نامه می‌توانست نقطه آغازین ساخت و ساز اصولی در ساختمان و ابنیه‌ها باشد که متاسفانه به طور کامل انجام نشد. درس‌های آموخته از این زلزله این بود که ساختمان ها باید از ابتدا به صورت مقاوم ساخته شوند.»

 

+ فاجعه رودبار و منجیل؛ بازخوانی پس از ۳۲ سال

اکبرپور در رابطه با رسیدگی به احیای روح و روان افراد حادثه دیده نیز اظهار اظهار می‌کند: « مردم ما نوع دوست هستند، به خصوص در شرایط سخت به یکدیگر کمک بسیاری می‌کنند. این روحیه سال‌هاست که همراه ما بوده است و مردم این حس را دارند که بلافاصله به هم نوعان خود کمک کنند. این موضوع البته به طورکلی نسبی است و فرهنگ نقاط کشور با یکدیگر متفاوت است که با توجه به این شرایط باید نسبت کمک رسانی اقدام کرد. اما در کنار مردم، دستگاه‌ها نیز باید برای بازسازی روح و روان افراد حادثه دیده اقدام کنند. دانشی که حالا وجود دارد آن روز ها وجود ندارد. مرکز بهداشت، اورژانس و هلال احمر به صورت نسبی دانش بهتری نسبت به سال های گذشته پیدا کردند و امکانات نیز بیشتر شده است که البته این در رابطه با امداد و نجات است.»

وی ادامه می‌دهد: «نیمه پنهان حادثه رسیدگی به روح و روان مردم است. مثلا یک نفر تمام اعضای خود را از دست داده و یک جا ۱۰ نفر از اعضای خانواده خود را از دست داده است. اینکه افراد بتوانند درک کنند که این فرد چه حس و حالی دارد بسیار کار سختی است، اصلا می‌توان این فرد را اصلاح روحی و روانی کرد؟‌ متاسفانه در این زمینه هنوز آن طور که باید تجربه کسب نکردیم و باید سعی کنیم در این راستا پیشرفت بیشتری داشته باشیم. البته نمی‌توان گفت که دستگاه‌ها در این زمینه قصور دارند اما به طور کلی زیرساخت‌های خوبی در این زمینه ایجاد نشده است. باید نسبت به این کار ایجاد شود و پس از هر حادثه از تجربیات روحی و روانی افراد بیاموزیم و حتی اگر نیاز هست رشته‌های دانشگاهی در این زمینه تعریف و بازنگری شود.»

 

+ امکانات امروز مدیریت بحران قابل مقایسه با زلزله رودبار نیست

این کارشناس مدیریت بحران می‌افزاید:‌« البته اوضاع امروز قابل مقایسه با زمان زلزله رودبار و حتی بم نیست و می‌توان گفت که به طور نسبی درک حادثه و نیازهای افراد پس از حادثه بیشتر شده است. خانم‌ها نیاز به اقلامی بهداشتی دارند که به عنوان مثال در زلزله بم این مسئله درک نشده بود و همین موضوع سختی‌هایی را برای خانم ها در زمین لرزه بم ایجاد کرده بود که سختی‌های پنهان بود. این وضعیت در زلزله رودبار هم وجود داشت. »

اکبرپور درباره سازمان دفاع غیر نظامی که در تیر ماه همان سال دستور تاسیس آن از سوی ریاست جمهوری وقت صادرشده و بنا بود به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد، نیز گفت:‌« این سازمان قبل از انقلاب وجود داشت، که بعد از انقلاب و تا سال  ۵۸ و ۵۹ نیز فعالیت داشت، اما بعد از آن به بسیج تحویل داده شد که کار امداد و نجات را به عهده گرفته بود و دیگر تحت این عنوان فعالیت نمی‌کرد. بعد از آن نیز به مرور از دستورکار خارج شد و عملا اتفاقی نیفتاد. در حال حاضر در بخش تهدیدات نظامی سازمان پدافند غیرعامل و در بحث مخاطرات طبیعی سازمان مدیریت بحران اقداماتی را انجام می‌دهند که تلفیق و خروجی این دو همان شرح وظایف سازمان دفاع غیر نظامی است.»

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه