اهمیت آسیبشناسی ساختار سازمان توسعه تجارت با توجه به عملکرد این سازمان و سیاستهای کلان اقتصادی کشور مشخص میشود؛ به عنوان مثال در سند برنامه راهبری وزارت صمت (1395) صادرات واقعی کالاهای غیر نفتی در سال 1394: 42.4 میلیارد دلار بوده است. در همین سند، صادرات غیر نفتی سال 1400 را 107 میلیارد دلار پیشبینی کردهاند؛ اما با توجه به میزان صادرات ایران در سال 1399 که معادل 37.6 میلیارد دلار بوده است؛ میتوان گفت که تنها 35 درصد از اهداف محقق شده و حتی از سال 1393 با 11.3 درصد رشد منفی مواجه بودهایم.
با وجود اینکه از 43 بند اساسنامه سازمان توسعه تجارت، 42 بند آن مربوط به امر صادرات است اما عدم انجام اقدامات موثر در طول سالهای گذشته میتواند دلیل مهمی برای بررسی علمکرد کلی این سازمان باشد. همچنین مشخص نیست که میزان پیشرفت سازمان توسعه تجارت در انجام وظایف خود در زمینه: پشتیبانی اطلاعاتی از تجار، انجام مذاکرات تجاری، ارائه خدمات به صادرکنندگان، هدایت سرمایهگذاری خارجی و غیره چه میزان بوده است.
بازی پژوهشی بخش خصوصی ایران، در تازهترین پژوهش خود کشیده از جایگاه کشورمان را در هشت کوریدور در منطقهای بررسی کند. یکی از مهمترین سوالاتی که امروز در حوزه تجارت جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود، این است که چه نکاتی از سوی تجار ایرانی در دالان های پر پیچ و خم تجارت ایران مغفول مانده است و موجب شده است که ایران از عضویت در حلقه بزرگ تجارت جهانی عقب بماند؟
بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران معتقدند که موقعیت اکونومیک ایران در کریدورهای بینالمللی دستخوش تزلزل شده است و بی توجهی به زیرساخت های نرم کشورمان یعنی ههایی مانند محیط کسب و کار عدم ارتباط گیری درست ایران با اقتصاد جهانی و عدم وجود ارتباط درست با نظام مالی بین المللی و عدم دسترسی به ثبات سیاسی در حوزههای مختلف ارتباطی موجب شده است تا جایگاه ایران در حوزه تجارت بین الملل به جایگاهی متزلزل و بی ثبات تبدیل شود.
از مهمترین موضوعاتی که در سال های اخیر مورد توجه تجار مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات بین المللی بوده است، تمرکز بر زیرساخت های سخت ارتباطی یعنی ریل و جاده بوده که همواره جایگاهی ویژه در مذاکرات بین المللی داشته است.
این در حالی است که در این حوزه از تجارت، زیرساخت های نرم اهمیت بسیار بیشتری در مقایسه با زیرساخت های سخت دارند و می توانند موقعیت کشور را در گذرگاههای بین المللی شکل دهند و همین امر موجب شده است تا شکل های ایران، در اقتصاد سیاسی بین الملل ویژگیهایی خاص داشته باشد. همین امر موجب شده است که بازوی پژوهشی اتاق بازرگانی ایران در تازهترین پژوهش خود، به بررسی مسائل و مشکلات موجود در هشت مسیر مختلف ترانزیتی عمده، که در محیط پیرامونی ایران قرار دارد، بپردازد.
این ۸ مسیر دارای ویژگی هایی هستند که از نظر بازرگانی موقعیت خاص برای خود رقم میزنند و از یک سو، یا از خاک ایران عبور کردند که دارای اهمیت هستند و یا از خاک ایران عبور نکردند و از این رو مورد توجه قرار گرفتند. در این میان، گذرگاه هایی مانند بندر چابهار، کمربند و راه گذرگاه اقتصادی شمال-جنوب و همچنین، گذرگاه اسلامآباد-تهران و استانبول از جمله مهمترین کریدورهایی هستند که خاک ایران میزبان آنهاست و از سوی دیگر، گذرگاه هایی همچون گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان-فرافغان، خلیج فارس-مدیترانه و ترانس-کاسپین نیز، از جمله گذرگاه های مهمی هستند که هیچ ارتباطی با مسیرهای ارتباطی جمهوری اسلامی ایران در حوزه جغرافیایی ندارند.
اگر بخواهیم کمربند و راه را از طراحی این گذرگاه ها کنار بگذاریم، به عقیده کارشناسانی میرسیم که معتقد هستند که این طراحیها به شکل و گونههای مستقیم و یا غیرمستقیم به منظور رقابت با کریدورها ای طراحی شدهاند که از جمهوری اسلامی ایران عبور می کند و موجب می شود چالش های بسیار زیادی پیش روی منافع ایران در حوزه تجارت بین المللی قرار بگیرد.
یکی از مهمترین موضوعاتی که تحلیلگران، همواره بر آن تأکید دارند، این است که وجود مسیرهای مختلف تجارت در جمهوریاسلامیایران، به جز کمربند و راه، به شکلی است که مستقیماً یا غیر مستقیم با گذرگاههای عبوری از کشورمان رقایت داشته باشد و همین امر موجب میشود تا در برخی از موارد، منافع پیشروی ایران در حوزۀ تجارت بینالملل به چالش کشیده شود.
همین امر موجب شده است تا تحلیلگران مسائل حوزه تجارت برای رفع کامل تحریمها های جمهوریاسلامیایران از سوی غرب تأکید داشته باشند و همواره به مذاکرهکنندگان بینالمللی و سیاستگذاران منافعجمهوریاسلامیایران این نکته را تذکر بدهند که رفع کامل تحریمهای غرب علیه ایران، میتواند از دستۀ مسائل مهمی باشد که حوزههای مختلفی همچون تجارت، صنعت و ارتباطات بینالمللی را تحت تأثیر خویش قرار دهد.
بسیاری از صاحبنظران که مدتها در حوزۀ تحریمهای یکجانبۀ غرب علیه ایران پژوهشهای فراوانی داشتهاند، بر این باور هستند که طولانی شدن زمان تحریمها بر ضد کشورمان موجب شده است که پتانسیلهای بسیاری در کشورمان، از جمله زیرساختهای نرم صنعت، دستخوش تغییراتی مهم قرار بگیرد و یکی از مهمترین این حوزهها، صنعت حملونقل در کشور است که با گذشت بیش از دو دهه از تحریمها علیه جمهوریاسلامیایران، آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت و تا حدی غریب ماند که نتوانست تمامی ظرفیت خویش را در حوزۀ تجارت بینالملل به نمایش بگذارد. همین موضوع، یکی از مهمترین دلایل عدم اجرای توافقات انجام شدۀ ایران و بسیاری از کشورهایی است که در چندین سال اخیر، توافقهای بسیار زیادی را در حوزههای مختلف با جمهوریاسلامیایران منعقد کردهاند.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد کشورهای همسایۀ ایران و دیگر کشورهای منطقه، در دو دههای که گذشت، با به کارگیری پتانسیلها و ظرفیتهای ترانزیتی خود توانستند بسیاری از مواد لازم در حوزۀ استفاده از ترانزیت خود را در این مقوله به کار گیرند و پتانسیلهای بالقوۀ خویش را با بهرهگیری از دانش نوین روز، به حوزۀ عمل بکشند و بالفعل کنند.
این در حالی است که جمهوریاسلامیایران، همواره به دلیل وجود تحریمهای ظالمانه، بسیاری از ظرفیتهای خویش را در حوزۀ بالفعل کردن پتانسیلهای بالقوه از دست داده است و اگر این تحریمها همچنان ادامه داشته باشد، هیچ راه گریزی به منظور ترسیم چشماندازی روشن در حوزۀ تجارت بینالملل در ایران وجود ندارد.