ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

قاعده طلایی

نویسنده: جفری واتلز

ترجمه: محمدحسین محمدپور

ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلامی

نوبت چاپ: اول 1401

 

به گزارش گروه فرهنگی اترک - قاعده طلایی یکی از بنیادی‌ترین قواعد عملی اخلاق است که به دلیل کارایی و قابلیت فراوانش به این عنوان ناموَر شده است. صریح‌ترین تعبیر قاعده طلایی را در متون شیعی در نامه 31  نهج‌البلاغه می‌توان یافت: «پسرکم! خود را میان خویش و دیگری میزانی بشمار، پس آنچه برای خود دوست می داری برای جز خود دوست بدار. و آنچه تو را خوش نیاید برای او ناخوش بشمار. و ستم مکن چنانکه دوست نداری بر تو ستم رود، و نیکی کن چنانکه دوست می داری به تو نیکی کنند. و آنچه از جز خود زشت می داری برای خود زشت بدان، و از مردم برای خود آن را بپسند که از خود می پسندی در حق آنان، و مگوی به دیگران آنچه خوش نداری شنیدن آن، و مگو آنچه را ندانی، هر چند اندک بود آنچه می دانی، و مگو آنچه را دوست نداری به تو گویند.» این توصیه امام علی بن ابیطالب (ع) از جهات گوناگون اهمیتی راهبردی در رفتار اخلاقی با دیگران دارد.

این قاعده آنچنان بی‌واسطه قابل فهم و روشن است که می‌توان آن را به نردبانی تشبیه کرد که هر کسی قادر است بی‌هیچ زحمتی از آن بالا رود. من می دانم که دوست دارم چگونه با من رفتار شود و نیز می دانم که چگونه باید با دیگران رفتار کنم. این قاعده از من می خواهد که ملاحظه حال دیگران را بکنم و خودمدار نباشم. تقریباً همه با تقریر مثبت و منفی این قاعده آشنایی دارند. پدر و مادر عصبانی از این قاعده به منزله یک سلاح در برابر فرزند خود استفاده می‌کنند: «دوست داری دیگران هم همین رفتار را با تو بکنند!؟» وکیل مدافع از هیئت منصفة دادگاه می‌خواهد که خودشان را به جای موکّل او بگذارند و... اما مسائل زیر ذرّه‌بین تحلیل آنچنان هم ساده به نظر نمی‌رسند. در واقع، تقریرهای متفاوت از این قاعده استلزامات متفاوتی به همراه دارند. پروفسور جفری واتلز، استاد دانشگاه ایالتی کِنت آمریکا، در این کتاب کوشیده است با رویکردی فرا رشته ای در سه حوزه الهیات، روان شناسی و فلسفه اخلاق و ذکر دیدگاه های متخصصان این سه حوزه، قاعده طلایی را تحلیل و بررسی کند.

هدف از این پژوهش بررسی معانی قاعده طلایی در بافت مسائل برآمده از دل سنت های فرهنگی و رشته های دانشگاهی است. فصل های مختلف این کتاب بر مبنای پنج محور زیر کنار هم چیده و تحلیل شده است:

  1. اتخاذ منظر (یا از دریچه چشم دیگری به موقعیت نگریستن و خود را به جای دیگری گذاشتن)؛
  2. مسئله خودانگیختگی و خودفراموشی؛
  3. تحلیل های فلسفی، نقدها و پاسخ ها؛
  4. ارزش هایی که با این قاعده در ارتباط است؛
  5. مضمون خویشاوندی انسان ها.

در فصل نخست کتاب به تحلیل های گوناگون و نقد و بررسی هایی که در این زمینه صورت گرفته، اشاره شده و با ارزیابی کیفیت این قاعده و اینکه در میان فیلسوفان اخلاق اصلی پذیرفته به شمار می رود و همگان به ارزش های آن واقف اند، این مسئله نیز یادآوری شده که هرگونه تفسیر غلط و ساده انگارانه از این قاعده ممکن است ما را به بیراهه بکشاند و از هدف اصلی که در پس آن نهفته غافل سازد.

از این رو، ایرادهایی که به این قاعده وارد شده برای روشن شدن برداشت های نادرست از این قاعده و ایضاح فرض های لازم در راستای کارآیی آن در نظریه اخلاقی سودمند خواهد بود.

نویسنده کوشیده است نگاهی یکپارچه و منسجم به مطالب مرتبط با این قاعده که به منزله یک اصل در فلسفه زندگی مطرح است، داشته باشد. او در بررسی سنت‌های دینی نیز گزینشی عمل کرده‌است. باوجود این واقعیت که قاعده طلایی به شکلی در اغلب یا همة ادیان جهان مطرح شده، فقط در آیین کنفوسیوس و سنت‌های دینی یهودی-مسیحی به مضمون مهمی برای تأملات مستمر تبدیل شده است.

قاعده طلایی در برخی از سنت‌های دینی به‌صورت ناقص ظهور و بروز یافته است: تعابیری مانند این در همة آن‌ها یافت می‌شود، «اگر شغال همسایه‌ات به باغ تو وارد شد، تو باید حیوان را به صاحبش برگردانی؛ این همان رفتاری است که دوست داری همسایه‌ات در قبال تو انجام دهد.»؛ «ای روح اعظم! مرا یاری ده تا زمانی که یک مایل با کفش‌های همسایه‌ام راه نرفته‌ام، از او خُرده نگیرم.» در حقیقت این کتاب با مفاهیم مرتبط با سطوح عاطفی، عقلانی و معنوی زندگی سروکار دارد و انجام این کار نیازمند توضیح است.

فصل دوم کتاب قاعده طلایی را در آیین کنفوسیوس که ریشه در اخلاقیات مربوط به رفتار دارد و فضائل را نسبی‌ و مرکزیت را با خانواده می‌داند، بررسی می‌کند. بر این اساس، احسان و نیکی درنهایت به همه انسان‌ها تسرّی می‌یابد. آرمان‌ها روشن‌اند و انضباط نفس شدید در طلب آن‌ها ضروری است. اما هدف تبعیت وظیفه‌شناسانه از هنجارها نیست، بلکه زندگی خودانگیخته مَطمحِ نظر است. این فصل بر نقش قاعده طلایی در حرکت به سمت خودانگیختگی تأکید دارد.

در فصل سوم ظهور تدریجی قاعده طلایی در یونان و روم باستان بررسی می‌شود؛ جایی که نخستین مسئله، رهایی این قاعده از اعمال سفسطه‌آمیز متداول و اصول مربوط به مقابله‌به‌مثل و انتقام، یاری‌رساندن به دوستان و صدمه زدن به دشمنان بود. این فصل به ما می‌گوید که چگونه، هنگامی‌که که کاربرد متداول و سفسطه‌آمیز قاعده طلایی کنار گذاشته شد، چارچوب کلی آن به رسمیت شناخته شد.

در فصل چهارم بروز و ظهور قاعده طلایی در متون اولیه دین یهود را بررسی شده است. در قرن نخست ربی هیلل این قاعده را به‌منزله زبده و چکیده تورات معرفی کرد. این فصل سیر تحول این قاعده را که باعث شد چنین کارکردی داشته باشد، بررسی می‌کند.

فصل پنجم کتاب به بررسی این قاعده در اناجیل متی و لوقا پرداخته است. نویسندگان عهد جدید با دو مسئله بازشناسی این قاعده از تصورات مرسوم درباره مقابله‌به‌مثل و انتقام، و پیوند آن با معیارهای متعالی زندگی و تعالیم عیسی مسیح مواجه بودند. این فصل نشان می‌دهد که چرا اغلب فهم‌های معقول از این قاعده در این بافت‌ها سطوح متفاوتی از تفسیر را پدید می‌آورند.

فصل‌های ششم و هفتم قرون‌وسطای اروپا و اوایل دوره مدرن را با تأکید بر اندیشه الهی‌دانانی نظیر آگوستین قدیس، توماس آکویناس و مارتین لوتر؛ نویسندگان دینی قرن هفتم میلادی؛ و فیلسوفانی مانند ساموئل کلارک، ایمانوئل کانت، و جان استوارت میل بررسی می‌کند. در آغاز این دوره قاعده طلایی گزاره مهمی از «قانون طبیعی» تلقی می‌شد و بی‌آنکه بر وحی خاصی یا فیض الهی مبتنی باشد، فقط با عقل بشری قابل‌تشخیص بود. دو مسئله انگیزه‌ای شد تا نویسندگان این دوره بیشتر درباره قاعده طلایی بیندیشند. نخست، بودونبود ایمان دینی چه تفاوتی در عملی ساختن این قاعده دارد؟ دوم، چگونه باید به ایرادهایی که بر قاعده طلایی وارد شده، پاسخ داد؟

 فصل هشتم به تشریح دوران شکوفایی قاعده طلایی به‌منزله شعار متداول در آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، می‌پردازد. از منظر رهبران دینی، سیاستمداران و بازرگانانی که در این فصل دیدگاهشان بررسی شده‌، درگیری با قاعده طلایی یک درگیری نظری نیست. بلکه در رقابت سخت این عصر وقتی نیاز به اصلاحات روشن است و بر تردیدها درباره ثروت و فقر تأکید می‌شود، کدام پاسخ بشر غالب خواهد شد؟ داروینیسم اجتماعی با نظر به طیفی از پاسخ‌های محتمَل، از خودبزرگ‌بینی سبُعانه تا انکار نفس عرفانی، درگیری شدیدی با مسیحیت پیدا کرد. قاعده طلایی، که خیلی از افراد آن را به‌عنوان اصل مربوط به ابوّت خداوند و اخوّت انسان‌ها نفی می‌کنند، در چه مواردی قادر است به خودش در مقام یک اصل تکامل متعالی و نه نسخه ساده‌ای برای خودکشی اقتصادی و سیاسی اعتبار بخشد؟

فصل نُهم دیدگاه‌های روان‌شناختی درباره قاعده طلایی را یک جا گرد آورده است. نظریه‌پردازانی نظیر پیاژه، کُلبرگ و اریکسون قاعده طلایی را به‌منزله بخشی از نظریه تحولی بررسی کرده‌اند. افزون بر این، اثبات شده که کار روان‌شناسان بالینی و تجربی در به‌کارگیری این قاعده مددرسان است.

فصل‌های دهم و یازدهم، قاعده طلایی را در فلسفه قرن بیستم با طرح پرسش‌هایی بررسی می‌کند. نقاط قوت و ضعف این قاعده اگر صرفاً به‌منزله اصل انسجام در داوری‌های اخلاقی تلقی گردد، چیست؟ فیلسوفان باید چه چیزی درباره همدلی و وارونگی نقش تخیلی بگویند؟ چه معانی ضمنی‌ای برای تفسیر این قاعده در بالا بردن آگاهی از مقوله دیگری در دوره معاصر وجود دارد؟

 فصل دوازدهم به تفاسیر معاصر این قاعده در فلسفه دینی و الهیات اختصاص ‌یافته است. چگونه به این قاعده عمل کنیم که به تغییر مثبت امیال و خواسته‌های فرد منجر گردد؟ آیا عمل معنوی این قاعده به حل مسائل اخلاقی کمک می‌کند؟ این قاعده چگونه به نحو مطلوبی در جامعه مسیحی عملی می‌شود؟ بخش دوم بافتی فلسفی و دینی برای عمل تمام و کمال به این قاعده ارائه می‌کند. اخلاق نتیجه‌گروانه، شهود اخلاقی را محترم می‌شمارد، شهود را از طریق تفکر اخلاقی تقویت می‌کند، بافت اجتماعی پیچیده تعامل میان افراد را تأیید می‌کند و فرد عامل را به فراتر از قواعد وظیفه-آگاهی و دوست داشتن خودانگیختگی سوق می‌دهد.

 این کتاب می تواند برای پژوهشگران حوزه فلسفه اخلاق، مطالعات ادیان، و روانشناسی سودمند باشد.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه