چرا جامعه منتظر استعفای وزیر کار است
سرمقاله – علی نوروزی
اگر نگوییم پرحاشیه ترین، میتوان گفت که یکی از حاشیهدار ترین وزرای دولت سیزدهم حجت عبدالملکی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی بوده است.
حدود یک سالی است که از عمر دولت سیزدهم میگذرد و تقریباً عیار وزرای پیشنهادی رئیسجمهور، مشخصشده است. برخی از اعضای کابینه که انگار اصلاً وجود ندارند، بعضی در حد متوسط مشغول به خدمت هستند و عدهای هم، سرخط اخبار را دوقبضه کردهاند و هفتهای نیست که در صدر اخبار نباشند.
عبدالملکی اما، قبل از اینکه وزیر بشود با اظهارنظرها و توییت هایش، توجه رسانهها را به خود جلب کرده بود.
جنجالیترین اظهارنظر وزیر فعلی کار، توییت او در مورد قیمت دلار بود که آن موقع اعتقاد داشت، دولت با ارز پاشی آنهم به مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار، میتواند قیمت دلار را کاهش دهد!
چرا جامعه حرف های وزیر را قبول نمیکند؟
وزیر فعلی کار، قبلاً معتقد بود که با یکمیلیون تومان، میتوان یک شغل ایجاد کرد و حالا در نگهداشتن همان مشاغل قبلی هم مانده است. با افزایش حداقل حقوق و دستمزد، که مصوبه شورای عالی کار را دارد، بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکردند کهموجی از اخراج کارگران در واحدهای تولیدی اتفاق بیافتد. وزیری که مدعی بود باید عدالت در پرداخت حقوق و دستمزد کارگران رعایت شود، کاهش میزان مصوب دریافتی حداقل بگیران از ۵۷ درصد به ۱۰ درصد را قانونی میداند...
مجموعه اظهارنظرهای وزیر کار با عملکرد او و زیرمجموعهاش در وزارت عریض و طویل تعاون،کار و رفاه اجتماعی همخوانی ندارد و همین امر، باعث شده که هر از چند گاهی، شایعه استعفا یا استیضاح این وزیر جوان کابینه که اظهارنظرهایش بسیار شبیه رئیسجمهور اسبق کشور است، جنجالی شود.
طیف وسیعی از حقوقبگیران، کارگران و بازنشستگان بهصورت مستقیم با وزارت کار در ارتباط هستند و این انتظار را از رئیسجمهور بهعنوان رئیس دولت، دارند که فکر عاجلی برای این وزارت خانه بکند.
مردم میبینند، میشنوند، سپس تفاوت حرف با عمل را مقایسه میکنند و بعد، قضاوت میکنند...
در یککلام، مردم میفهمند...