نام پدر: محمدحسین
نام مادر: سلیمه
تحصیلات: دانش آموز سوم راهنمایی
تاریخ شهادت: 05/08/1363
محل دفن: گلزار شهدای انصارالحسین شهرستان بجنورد
بسم الله الرحمن الرحیم
بازگشت همه به سوی اوست، خدا».
«الهي هب لي كمال الانقطاع اليک و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمه و تصير ارواحنا معلقه بعز قدسک» (مناجات شعبانیه)
«خدایا بریدن از همه چیز و گرویدن به سوی تو نهایت آرزوی من است، چنین انقطاعی به من عطا فرمای. و دیدگان دلهای ما را به روشنی آن دیدگان که به سوی تو نظر کند چندان برافروز که دیدگان دلها حجاب های تو را پاره کند و به [...] بزرگی بپیوندد و ارواح به عزت قدس تو در آویخته گردد» (مناجات شعبانیه).
[...] حسینی دارد و حسین امروز ما [امام خمینی است ].
با عرض سلام به رهبرم و ملتم و خانواده ام می خواهم که مرا حلال کنند. خدا هر چه بخواهد همان می شود و زندگی واقعی در همین سنگرهاست، از همین نمازهای است که در سنگرها برپا می شود و انسانهای پاک و واقعی که مدت ها دنبالشان بودم در اینجا هستند. خداوند لطف کرده و نور رحمتش را بر من حقیر تابانده، نوری که در تاریکی حسرت یک شعله آتش را می کشد، پر نور گشته الحمدالله. راستی چه زیباست عشق بین انسان با خدا
باری ای مسلمانان! و ای کسانی که پشت جبهه ها را تقویت می کنید! امام را فراموش نکنید، به رهنمودهای او گوش کنید، قلب این بزرگوار را نرنجانید که خداوند سبحان شما را نخواهد بخشید.
از خانواده و همگی آشنایان می خواهم که در سوگ من ناله و زاری نکنند و مرا ناکام نخوانند زیرا چه [سعادتی] بهتر از شهادت در راه خداست که فقط نصیب بندگان خالص و پاکش می شود و شما زينب وار حامل خون شهید خود باشید و مصم تر از پیش در راه هدف اصلی و اعتلای کلمه حق گامها را استوارتر از پیش سازید.
به ملت قهرمان و شهیدپرور ایران توصیه دارم که این پیر روشن ضمیر را همواره دنباله رو راهش باشید، زیرا راه وی، راه حسین (ع) و راه حسین (ع)، راه الله است.
پدر و مادر مهربانم! من به خاطر این به جبهه رفته ام که می خواهم راه حسین (ع) را در کربلای خوزستان ادامه دهم و اگر کشته شوم راه حسین (ع) را دنبال کرده ام و برای امام حسین (ع) گریه کنید نه برای من ناقابل.
لبیک به فرموده امام حسین (ع) (هل من ناصر ینصرنی) وظیفه تمام مسلمین است که در زمان آنها در هر نقطه جهان به هوا بلند باشد، پس اگر کسی به این ندا لبیک گفت و جانفشانی کرد نباید بر مرگ او گریه کرد.
و [...] من راه خود را انتخاب کرده ام و هدفم في سبيل الله [...] ندای سرور شهیدان حسین (ع) و فرزند عزیزش خمینی بت شکن لبیک بگوییم و خط سرخ انقلاب را به پیش ببریم و از تمام دوستان و خویشان و اقوام و پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و تقاضا دارم جز در خط امام، به خاطر خدا در راه دیگری قدم برندارد و در آخر سلام را به رهبر انقلاب برسانید که اگر صدها جان داشتم حاضر بودم در راه این مکتب و این انقلاب هدیه کنم.
قصد کویت کردم و یاری کنم دین تو را
«جان به کف بگذارم و از دست نگذارم تو را
گر بیرون آرند جانم را ز خلوتگاه دل
نیست ممکن جان من کز دل برون آرم تو را
یک دو روزی صبر کن ای جان بر لب آمده
زانکه خواهم در حضور دوست بسپارم تو راه
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته
وصیت نامه برادر غلامعلی احسانی