سمیرا خلیلی در گفت و گو با اترک اظهار کرد: از بچگی به ما یاد دادهاند که هروقت رابطهای تمام میشود حتماً دعوا، عصبانیت یا خشمی وجود داشته و اگر وجود نمیداشت، تموم شدنی هم در کار نبود.
وی ادامه داد: اکنون نیز بزرگ شدهایم و نمیتوانیم با این موضوع کنار بیایم که حتماً لازم نیست که آدم بدی وجود داشته باشد که ما دائم پشت سرش حرف بزنیم؛ از بدیهایش و اتفاقات بدی که در رابطه افتاده بگوییم و آن آدم مظلوم قصه، ما باشیم.
وی افزود: یاد گرفتهایم باید از طرف مقابلمان عصبانی باشیم که یک رابطه تمام بشود و اگر عصبانی نباشیم تمام شدن رابطه منطقی نیست.
این کارشناس ارشد روانشناسی با بیان اینکه به ما یاد دادهاند حتماً باید یه نفر محکوم باشد و یک نفر مظلوم، تاکید کرد: واقعیت این است که رابطهها میتوانند بدون اینکه هیچ محکوم و مظلومی وجود داشته باشد، تمام شوند.
وی تصریح کرد: در واقعیت، بعضی از رابطهها از یک جایی به بعد دیگر جواب نداده و نمیتوان آن را ادامه داد؛ بعضی وقتها اصلاً لازم نیست خشم، عصبانیت، ناراحتی یا حتی دلخوری وجود داشته باشد؛ بلکه میتوانیم عاقلانه، بالغانه و منصفانه از رابطه خارج شویم چون ما آدمهای بزرگی هستیم و میتونیم متوجه شویم با یکدیگر تفاوت داریم.
وی گفت: نیازی نیست حتماً از دست یکدیگر عصبانی باشیم. وقتی بتوانیم تفاوتها را درک کنیم به راحتی و منصفانه میتوانیم از آن رابطه بیرون بیاییم.
خلیلی با تاکید بر اینکه لازم نیست پشت سر آدمی که قبلاً با او در رابطه بودیم، حرف بزنیم، ادامه داد: زمان کودکی نمیتوانستیم این موضوع را درک کرده و فکر میکردیم حتماً باید دعوا، خشم یا عصبانیتی وجود داشته باشد، اما اکنون بزرگ شدهایم و باید یاد بگیریم دنبال آدمِ بد داستان نگردیم.
وی افزود: در دوران کودکی یاد گرفتیم حتماً باید آدم بدی وجود داشته باشد که به ما آسیب بزند یا ما را آزار بدهد تا بتوانیم با او قهر کرده و از رابطه بیرون بیایم؛ حتی اگر دوستمان باشد.
وی تصریح کرد: اما اکنون بزرگ شدهایم و لازم است دنیا از دریچه دیگری ببینیم؛ آگه در رابطهای هستیم که خودمان می دانیم با هم تفاوت داریم و هیچجوره نمیتوانیم باهم کنار بیاییم، لازم نیست حتماً طرف مقابل آدم بدی باشد یا ما آدم بدی باشیم یا طرف مقابل مظلوم باشد یا ما آدم مظلومی باشیم؛ بلکه میتوانیم عاقلانه با هم صحبت کرده و تصمیم بگیریم از رابطه بیرون بیاییم.
این روانشناس تاکید کرد: باید آنقدر بزرگ شده باشیم که بفهمیم حقایقی وجود دارد که میتوانیم آنها را بپذیریم و این حقایق حتماً خشم، عصبانیت یا ظلم نیست؛ ما میتوانیم واقعاً بپذیریم که رابطهها بدون دعوا هم میتوانند تمام شوند.
وی ادامه داد: اگر زمانی که کوچک بودیم به ما یاد میدادند بعضی وقتا در بعضی رابطهها اصلاً لازم نیست خشم وجود داشته باشد و از یک جایی به بعد دیگه جواب نمیدهد، امروز خیلی راحتتر میتوانستیم از رابطهها یا محیط کارمان بیرون بیاییم.
وی اظهار کرد: لازم نیست حتماً به ما ظلم بشود تا استعفا دهیم. میتوانیم متوجه شویم که ما برای آن شغل ساختن نشدیم یا رفتار یک محیط با ما سازگار نیست؛ نه این که آدمهای آنجا افراد بدی باشند.
خلیلی تاکید کرد: از بچگی یاد گرفتهایم که یک کوله بار خیلی سنگین از خشم خیلی زیاد از آدمهای مختلف را روی دوشمان حمل کنیم؛ یاد گرفته یم آدمها یا سفید هستند یا سیاه، یا دوست هستند یا دشمن.
وی با بیان اینکه باید یاد بگیریم هر خداحافظی، تمام شدن، استعفا و هر پایان رابطهای به این معنای این نیست که طرف مقابل دشمن ما شده است، تصریح کرد: قطعاً هیچکس با تمام شدن رابطه دشمنمان نمیشود.
وی گفت: اگر ما شبیه کودکیهایمان به دنیا نگاه کرده و همه چیز را مثل خوبها و بدها بینیم، برای همین همیشه نگاهمان به آدمها مثل نوسان در عشق و نفرت خواهد بود.
خلیلی با تاکید بر اینکه همه آدمهایی که در زندگی ما هستند جدای از اینکه هر نقشی در زندگیمان دارند، «تجربههای ما» هستند، افزود: این تجربهها گاهی وقتها تجربههای خوب و دوست داشتنی و گاهی وقتها تجربههای بد هستند؛ گاهی وقتها هم حتی تجربههای خنثی هستند که هیچ حس خاصی از خشم، تنفر یا خوشحالی به ما ندادهاند.
وی ادامه داد: اگر بتوانیم به این دید به رابطههایمان نگاه کنیم، خیلی راحت میتوانیم از آنها بیرون بیاییم و محیط اطرافمان را بیشتر دوست داشته باشیم.
این کارشناس ارشد روانشناسی تصریح کرد: در این صورت، کوله بار بزرگی از خشم یا یک گونی بزرگ و سنگین از عصبانیت را از چند سال قبل تا الان با خودمان حمل نمیکنیم.