هادی رضایی، سرمربی خوش فکر و پرافتخار تیم ملی والیبال نشسته میگوید از فضای به وجود آمده و توقعات بیش از حد خسته شده و نمیخواهد به کارش در این تیم ادامه دهد. او که همراه با این تیم هفتمین طلای پارالمپیکی والیبال نشسته را در توکیو آن هم فقط با یک ست باخته کسب کرد، در تمام 9 دورهای که ایران توانسته پارالمپیک روی سکو برود، به عنوان بازیکن، مربی یا سرپرست کنار ملی پوشان حضور داشته است.
در حالی که خیلیها راز موفقیت والیبال نشسته ایران را به عنوان یکی از پرافتخارترین تیمهای تاریخ ورزش ایران حضور هادی رضایی در رأس آن میدانند، او فعلاً ساز جدایی کوک کرده است. او که در این دوره سرپرستی کاروان ایران را برعهده داشت، طعنههای تندی را نسبت به عملکرد المپیکیها مطرح کرد.
در ادامه مشروح صحبتهای سرمربی تیم ملی والیبال و البته سرپرست کاروان ایران در پارالمپیک توکیو را میخوانید.
18 روز در یک زندان بودیم!
پارالمپیک توکیو برای ما از دو جهت نسبت به دورههای قبلی متفاوت بود. اول از همه ماجرای کرونا بود که باعث شده بود پروتکلهای سختگیرانه ای برای تیمها و ورزشکاران در نظر گرفته شود. انگار ما در یک زندان بودیم و تیم ملی والیبال نشسته حدود 18 روز به جز تمرین و مسابقه از دهکده بیرون نرفت. به هر حال این اتفاقات روی روحیه بازیکنان تاثیرگذار است و کار مربیان را به خاطر فشارهای روانی سختتر میکند. مورد دیگری که نسبت به دورههای قبلی تفاوت داشت، تغییر سیاست کشورها در قبال پارالمپیک بود. شاید بیش از 100 کشور از 162 کشور شرکت کننده به دنبال کیفی گرایی بودند و برایشان کسب نتیجه در توکیو بسیار مهم بود. قبلاً اما فضا اینطور نبود و خیلیها هدف از برگزاری پارالمپیک را به یک شکل یک جنبش قلمداد میکردند.
وقتی روسیه را به ایران آوردیم، بعضیها خندیدند
همین کیفی گرایی باعث شده بود تا کار تیم ملی ایران هم در این دوره سختتر از قبل شود. شاید در دورههای قبل ما کلاً دو بازی سخت در نیمه نهایی و فینال داشتیم و در سایر بازیها از نفرات رزرو خودمان استفاده میکردیم، اما در این دوره با اینکه بازیها را سه بر صفر پیروز میشدیم، فشار زیادی روی تیم ما بود و همه رقبا قدرتمند ظاهر شده بودند. خیلی سخت حریفان را شکست میدادیم و خدا را شکر که در نهایت قهرمانی حاصل شد. خدا را شکر که توانستیم برای دومین دوره متوالی قهرمان شویم. ما حتی پیش بینی کرده بودیم که روسیه به فینال میرسد و بعضیها به ما خندیدند. گفتند چرا روسیه را به ایران آوردید تا بازی تدارکاتی کند!
بعد از قهرمانی گفتند چرا آن یک ست را واگذار کردید!
همیشه قهرمانی به آدم میچسبد. شاید برای اولین بار که به قله اورست صعود میکنید، هیجان زده هستید، اما صعودهای بعدی هم بدون هیجان نیست. ما 200 روز اردو داشتیم و با یک سال تأخیر به توکیو رفتیم. واقعاً این طلا به ما چسبید. از آن بیشتر نتیجه کلی کاروان عالی بود و خدا را شکر همه با موفقیت بازگشتند. اما جالب است برایتان بگویم که بعد از قهرمانی اولین سؤال خبرنگاران از من این بود که چرا آن یک ست را واگذار کردید!
بهترین تیم تاریخ هستیم، اما نصف پاداش میگیریم
گفتن اینکه تیم ملی والیبال نشسته بهترین تیم تاریخ ورزش ایران است، شاید درست باشد، اما این توقع بیش از حد را روی دوش تیم میگذارد. هنوز به مسابقات نرفته بودیم همه میگفتند طلا را برای شما کنار گذاشتیم. جالب اینکه می گویند شما بهترین تیم جهان و بهترین تیم ورزش ایران هستید، اما پاداش بچههای ما نصف دیگر ورزشکاران است! البته که من هم معتقدم تیمی که به توکیو رفت، تیم بهتری نسبت به تیمهایی بود که در 6 دوره قبلی قهرمان پارالمپیک شده بودند. ما واقعاً سرعتیترین تیم مسابقات بودیم و در پاسهای کوتاه و دوبل پشت خط فوق العاده عمل کردیم.
نباید این تیم را رها کرد
نمیتوان گفت که موفقیتهای والیبال نشسته تا کجا ادامه دارد. این تیم اگر رها شود، دیگر به جایی نخواهد رسید. از همین حالا باید برنامه ریزی سه ساله برای پارالمپیک بعدی داشته باشیم. دو ماه دیگر مسابقات قهرمانی آسیا برگزار میشود و اواخر سال هم مسابقات قهرمانی جهان است که حکم ورودی پارالمپیک پاریس را دارد، انجام خواهد شد.
قیافه من برای خیلیها تکراری شده!
من گفتم دیگر نیستم چون فکر میکنم قیافه من برای خیلیها تکراری شده است و همه از من توقع دارند. از خبرنگاران بگیر تا دوستان و بازیکنان قدیمیام که انتظار دارند روی نیمکت تیم ملی بنشینند. اینها فشارهای مضاعفی را روی من میگذارد. بحث اختلاف وجود ندارد و من بیش از حد خسته هستم. از سوی دیگر حرف و حدیثها هم اذیتم میکند.
مگر مهرزاد یک تنه میتواند تیم را قهرمان کند؟
مرتضی مهرزاد بازیکن خوبی است و در این دوره نیز به عنوان بهترین بازیکن مسابقات انتخاب شد، اما توجه بیش از حد به او هم خودش و هم سایر بازیکنان را اذیت میکند. تیم ما 12 بازیکن دارد. اگر دریافت کننده یا پاسور خوب نداشته باشیم، مگر مهرزاد میتواند اسپک بزند؟ با یک نفر تیم قهرمان نمیشود. ما 12 ستاره داشتیم که در رأس آنها باید از داوود علی پوریان تشکر کنم که یک ستاره بی بدیل بود. من سه دوره کاپیتان تیم ملی بودم، اما از نظر من او کاملترین بازیکن تاریخ والیبال نشسته ایران است. وقتی میبینیم بعد از مسابقه از 20 خبرنگار 18 نفر میخواهند با مرتضی مهرزاد صحبت کنند، باید این فضا مدیریت شود تا خود او هم ضربه نخورد.
به پیشنهادات خارجی فکر نمیکنم
من هنوز نمیتوانم درباره آینده صحبتی کنم. مطمئناً پیشنهادات خارجی زیادی وجود دارد، اما من اصلاً به آنها فکر نمیکنم. فعلاً میخواهم استراحت کنم و زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
چرا باید ورزشکاری اعزام کنیم که به خط پایان نرسد؟!
در پایان هم دوست دارم درباره عملکرد خوب کاروان ایران در پارالمپیک صحبت کنم. من سرپرست کاروان بودم و ما در این دوره تصمیم گرفتیم یک کاروان کیفی را اعزام کنیم که نتیجهاش را هم دیدیم. وقتی 50 نفر میخواهند به قله صعود کنند، شاید فقط 4 نفر بتوانند، پس ما دلیلی ندارد آن 46 نفر باقی را هم با خود ببریم. ما باید در بخش المپیک و پارالمپیک هزینه کنیم، اما برای کیفی گرایی. هزینههای دیگر باید در بخش جوانان و استعدادیابی صورت بگیرد؛ نه اینکه ورزشکار اعزام کنیم تا از بین 64 نفر در رده 63 قرار بگیرد یا اینکه یک نفر را اعزام کنیم که فقط افتخار حضور در چهارمین المپیک نصیبش شود یا اینکه یک نفر اصلاً به خط پایان نرسد! واقعاً دلیل این افراد منطقی دارد؟