اترک: این روزها درد برخی تولیدکنندگان استان خراسان شمالی بیدرمان مانده است؛ نهتنها متولیان دردشان را دوا نمیکنند بلکه دردمندترشان میکنند؛ آنهم در سالی که قرار بر حمایت از تولید بود و پشتیبانی تولید و مانع زدایی از آن! کاش باشد گوشی که شنوای فریادشان است!
به نوشته اترک: امروزه مشکلات معیشتی مردم یکی از مهمترین مسائل کشور است. بدون شک صنایع کوچک و متوسط با طیف متنوعی از تولید محصولات و خدمات میتوانند، نقش بیبدیلی در حل این معضل ایجاد کنند و زمینه ایجاد شغل با کمترین سرمایه را فراهم آورند.
همه میدانیم که یکی از مهمترین راههای رفع موانع تولید در کشور و سرپا نگاهداشتن واحدهای تولیدی و صنایع کوچک که با مشکلاتی فراوان دستوپنجه نرم میکنند، استفاده از منابع پولی و اعتباری بانکها است که در ابتدای امر بایستی مکانیزم لازم برای آن به نحوی مطلوب اندیشیده شود تا واحدهای تولیدی مشکلدار بتوانند چرخه تولید خود را ادامه دهند نه اینکه این چرخه متوقف شود.
مسئولان خراسان شمالی هم که همیشه دم از حمایت از تولیدکنندگان میزنند، اما باید از آنها پرسید بهراستی کدام حمایت؟ حمایتی که فقط در جلسات و برای سیاه شدن کاغذ و خالی نماندن صورتجلسه گفته میشود، همان بهتر که نباشد! حداقلش این است تولیدکننده خود به فکر راه چاره میافتد نه اینکه کفش آهنی بپوشد و از این سازمان به آن اداره و از این موسسه به آن بانک برود و آخر کار، بهجایی برسد که کارخانهای هنوز راه نیفتاده، ورشکسته شود!
و درحالیکه استاندار شجاعی در جلسات کارگروه رفع موانع تولید بارها اعلام کرده ما به دنبال سرمایهگذار هستیم ... و حمایت بخش دولتی، خصوصی، مدیران بانکها و تمام مدیران متولی در این خصوص را تضمین میکنیم... حالا چرا باید بیتوجهی به حمایت از تولیدکننده بهجایی برسد که سرمایهگذاران از ورود به خراسان شمالی اظهار ندامت و پشیمانی کنند و آمدنشان به این استان را بزرگترین اشتباه زندگیشان بدانند؟
البته که باید به آنها حق داد چراکه بانکها و مسئولان ما توان حمایت دارند اما به قول قدیمیها «دل نخواسته بهانه زیاد دارد» یعنی خواستن و نخواستن، حمایت و عدمحمایت همه به دست متولیان است، اگر بخواهند مشکل را یکروزه حل میکنند و اگر نخواهند آنقدر و سالها تولیدکننده را به جلسات بینتیجه میکشاندند که آخر کار خود تولیدکننده از اقدامش انصراف دهد.
تولیدکنندگانی که در خراسان شمالی با موانع تولید و عدمحمایت مواجه شده باشند، کم نداریم و قبلاً هم پارها صحبتهایشان را منتشر کردهایم، اما این بار به سراغ تولیدکننده و سرمایهگذاری رفتهایم که میتواند یکی از کالاهای اساسی موردنیاز خانوارهای استان را تأمین کند.
خالقی، تولیدکننده و کارخانهدار یک واحد تولید قند و شکر در شهرک صنعتی بیدک بجنورد، تولیدکنندهای که در حال حاضر مهمترین مشکل و مانع تولیدش بانک است. آنهم بانکی که باوجود عنوان و شرح وظایف مشخصش، بیشتر از آنکه به فکر حمایت از صنعتگران و تولیدکنندگان باشد، به فکر فعالان حوزه ساختوساز است!
این تولیدکننده استان در گفتوگو با ما در پاسخ به این پرسش که کجا با دربسته مواجه شدهاید، میگوید: ما در بحث تولید به دربسته نخوردهایم و بالعکس درها به روی تولیدکننده باز است اما چارچوب آنها طوری ست که نمیتوانیم رد بشویم!
وی ادامه میدهد: بنده ۱۲ سال پیمانکار دولت بودهام و بعد از سالها تصمیم گرفتم کارخانهای با توجه به نیاز خراسان شمالی راهاندازی کنم. در بهمنماه ۹۸ جواز تأسیس کارخانه تولید قند و شکر در شهرک صنعتی بیدک بجنورد را گرفتم و اسفند همان سال زمین را خریداری و شروع به ساخت کردم. برای ساخت این کارخانه چند بار محل طرح کارشناسی شد و با سرمایه شخصی اقدام به راهاندازی کردم تا اینکه یکی از مسئولان وقت سازمان صمت استان جهت استفاده از تجهیزات قوی و بهتر پیشنهاد دریافت وام را به بنده داد و من هم میدانستم که اگر با سرمایه دولتی و وام، تولیدم را راهاندازی کنم نمیتوانم پاسخگو باشم و محکومبه شکست میشوم.
وی میگوید: یک سال و نیم پیش با سرمایه حدود ۱۱ میلیارد تومانی اقدام به ساخت کارخانه کردم و قبل از تحویل زمین نیز تجهیزات موردنیازش ازجمله آهن را خریدم، که اگر الان کارخانه را تخریب کنم حداقل ۱۵ میلیارد تومان پول آهنهای بهکاررفته در آن میشود. اما فقط به خاطر اینکه مقداری از دستگاهها و تجهیزاتمان را برای تولید باکیفیت بیشتر، قویتر کنیم برای اولین بار درخواست ۵۰۰ میلیون تومان وام کردم اما در جلسه کارگروه رفع موانع تولید میزان وام را به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان افزایش دادند و چون وام از نوع تبصره هجده بود، در این جلسه گفته شد که باید در سامانه بهین یاب بررسی کنیم تا ببینیم کدام بانک سهمیه پرداخت دارد.
وی ادامه میدهد: با بررسی در سامانه بهین یاب، فقط یکی از بانکهای استان سهمیه داشت و ما در عملی انجامشده این بانک را برای پرداخت تسهیلات انتخاب کردیم. در جلسه اول کارگروه رفع موانع تولید پس از انتخاب بانک که معاون بانک فوق هم حضور داشت از من درخواست وثیقه شد و با پرداخت یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومآن هم موافقت کردند و زمان پرداخت را اسرع وقت ذکر کردند، چراکه پروژه من به اتمام رسیده و یکفاز کارخانهام نیز راه افتاده بود. ولی دو ماه بعدازاینکه پروانه گرفتم طی بازدیدی اعلام کردند که تا زمان پایان کار، وامی پرداخت نمیشود! آخر نمیدانند که پرداخت وام باید در حین انجام کار باشد نه پایان کار؟! به این دوستان پیشنهاد میشود اگر علمش را ندارید با سرپرستیتان در مرکز صحبت کنید تا حداقل آنها شمارا راهنمایی کنند.
این تولیدکننده در ادامه بیان میدارد: این بانک بهقدری ما را اذیت کرد که قابلگفتن نیست و تمام حرفشان این بود که کارخانه باید طرح توجیهی داشته باشد، درحالیکه من چهار بار طرح توجیهی نوشتم و برای هر بار 23 میلیون تومان برای کارشناسی پرداخت کردم که متأسفانه تمام اینها برایشان شده دکان و دستگاه پول درآوردن.
خالقی ادامه میدهد: من برای ۱.۵ میلیارد تومان وام تا الان بیش از ۳۰۰ میلیون تومان هزینه کارشناسی طرح پرداخت کردهام و از طرفی هم فقط اسم وام با نرخ ۱۲ درصد و با هزینههایی که تا الان متحمل شدهام بیشتر از وام با نرخ ۱۸ درصد شده که اگر همین وام را بهصورت آزاد و بدون ورود به کارگروه و جلسه تقاضا میکردم، الان مشکلی نداشتم.
وی بیان دارد: من تولیدکننده وقتی پیگیر مشکلاتم بودهام متوجه شدم که کارمند بانک اصلاً درخواست وام من را ارسال نکرده تا مجوز پرداخت صادر شود! پس از کلی پیگیری، دومرتبه در کارگروه رفع موانع تولید وقتی با بانک فوق به مشکل برخوردیم به یکی از مدیران کل استانداری گفتم با توجه به اینکه من تمام زندگیام را درراه گذاشتهام باید جواب قانعکنندهای به من بدهید.
اصلاً میدانید چیست؟ با خود میگویم چه اشتباهی کردهام که تصمیم به ایجاد کارخانه در خراسان شمالی گرفتم، استانی که نیاز روزانه قند و شکر آن ۳۰ تن است که اگر کارخانه ما راه بیفتد در هر نوبتکاری 8 ساعته 18 تن قند یا شکر تولید میکند و نتیجه آن میشود اشتغالزایی برای بیش از ۱۰۰ نفر و توزیع درآمد در داخل استان خودمان، ولی متأسفانه برخی افراد ضد توسعه مانع این کار میشوند!
این تولیدکننده در ادامه میگوید: ایکاش بهجای اینکه در خراسان شمالی کارخانه راهاندازی میکردم، در مشهد، شمال و خوزستان این کار را انجام میدادیم، استانهایی که بانکهایشان تمامقد از تولیدکننده حمایت و سرمایه در گردششان را تأمین میکنند اما واقعاً چرا استان ما باید با استانهای دیگر متفاوت باشد؟ متأسفانه مسئولان ما حتی یک درصد هم به این فکر نمیکنند که چرا سهمیه شکر دولتی استانمان را، استانهای دیگر میگیرند؟! یعنی هزینه برای ما و سود برای بقیه!
خلاصه با کلی پیگیری و دوندگی به بانک فوق در جلسه کارگروه رفع موانع تولید سه روز مهلت داده شد تا وام را پرداخت کند. ولی متأسفم برای استانی که یک کارمند و نماینده بانک از دستورات مجموعه استانداری پیروی نمیکند! صورتجلسات کارگروه رفع موانع به هر دستگاهی که نیاز بوده، ارسالشده اما کسی پاسخگو نیست.
خالقی ادامه میدهد: سنگاندازی این بانک برای ما تمامی ندارد، در چهل و یکمین جلسه کارگروه بازهم خواستار رفع موانع شدیم که بماند چه توهینهایی که نثارمان نشد؛ هرچند معاون استاندار هم جواب محکمی به آنها داد. اما بههرحال تا الان هیچ اتفاقی نیفتاده است و در ادامه هم یک کارشناس برای کارشناسی زمین از تهران به بجنورد آمد که نمیتوانست ابعاد زمین را اندازه بگیرد که خودم کار اندازهگیری ابعاد را انجام داده و ارائه دادم.
این تولیدکننده میگوید: بار دیگر بانک به ما گفت کارخانه را باید به مبلغ یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به نفع بانک بیمه حوادث کنم (!) تا زمانی که اتفاقی رخ داد بانک قادر به دریافت پول از بیمه باشد. خلاصه این کار را هم انجام دادیم. بعد از مدتی به بیمه مراجعه کردم اما گفتند که نمیتوانید یک ملک را دو بار بیمه کنید. اگر اتفاقی برای کارخانه من بیفتد پولش به بانک میرسد! من حتی نمیتوانم ساختمان خود را بیمه کنم چراکه بانک ساختمان من را هفت یا هشتساله بیمه کرده و تا زمانی هم که اقساط تمام شود بیمهنامه اعتبار دارد. و ۱۸ میلیون تومان هزینه بیمه و ۱۰۰ میلیون تومان هزینه جاری متفرقه تا الان پرداخت کردهام بماند که هنوز پول یکی از کارشناسیها را که شش میلیون تومان است، پرداخت نکردم.
نکته جالب اینجاست با توجه به اینکه زمین ما صنعتی است، سازه و تجهیزات دارد اما بانک به خاطر اینکه حرفم بهجایی نرسد کارشناسی فرستاده که به خالقی بگویید نمیتوانیم قیمت واقعی کارخانه را اعلام کنیم! قبل از سال یک کارشناس آمد و قیمت چهار میلیارد تومانی برای کارخانه برآورد کرد! بنده هم گفتم من به شما زمین و چهار میلیارد تومان میدهم تا با همین قیمت کارخانهای بسازید. آیا میتوانید؟! متأسفانه کارشکنی بسیار است و فکر مثبتی هم وجود ندارد.
حرف من اینجاست آخر سرپرستی که در بانک نشسته، نمیداند که حقوق آنها و امثال آنها را من و تولیدکنندگان دیگر میدهیم و آنها به خاطر این ۸۰ میلیون نفر جمعیت کشور حقوق میگیرند، به شما سرپرستی دادهاند که کار مردم را راه بیندازید نه اینکه سنگاندازی کنید.
وی در توصیف تجربه خود میگوید: در یک جمله بگویم، وام در مملکت ما یعنی شکست! و همین بانکی که باید وام من را پرداخت میکرد، ۱.۵ میلیارد تومان به یک نفر با سه ضامن که در کار بسازوبفروش فعال است و نه تولید، پرداخت کرده است!
خالقی ادامه میدهد: قوه قضاییه اعلام کرده هر واحد تولیدی که برای دریافت تسهیلات به بانک مراجعه میکند و ارزش ملکیاش فراتر از وامش باشد بانک حق ندارد خارج از طرح از آن فرد ضمانت بگیرد مگر با رضایت خود شخص. صراحتاً عنوانشده که بانک حق این کار را ندارد. ولی متأسفانه بانکها برای خودشان قانون ایجاد میکنند و داخل دستورالعمل این بانک هم عنوانشده وقتی واحد تولیدی میزان ارزش ملکیاش، پوشش دهی وثیقه را دارد حق دریافت ضمانت ندارند.
بنده یک سال و نیم تمام برای یک میلیارد و نیم دوندگی کردهام و نزدیک 40 میلیارد تومان هزینه متحمل شدهام اگر الان بگویم نمیخواهم متضرر میشوم.
وی میگوید: برای ملاقات با استاندار که نماینده عالی دولت است، چهار ماه دوندگی کردم اما موفق نشدم. اینهمه مقام معظم رهبری و مقامات بالاتر تأکید بر حمایت از تولیدکننده و ایجاد اشتغال دارند اما در خراسان شمالی یک نفر پیدا نشد صدای ما را بشنود.
اجازه نمیدهند کاری انجام دهیم که چند خانواده از کنارش نان بخورند. کارگر بنای من برای خرج زندگیاش مانده و به تهران رفته، این موضوع برای من افت دارد چرا باید کارگر من در نبود چندروزهام بهجای دیگری برود که نان خانوادهاش را تأمین کند.
وی گلایه میکند: شیوه مدیریتی استاندار طوری است که فقط در جلسات صحبت میکند و خطاب به مدیران پرخاش میکند اما چرا بعد از جلسات پیگیر پرداخت تسهیلات نمیشود؟ وقتی در کارگروه پرداخت وام مصوب شده چرا اجازه میدهد بانک به هر روشی ما را دور بزند؟ اگر الان بخواهم کارخانهام را بفروشم هیچکسی آن را نمیخرد مگر اینکه بهعنوان انبار استفاده کنند.
وی یادآور میشود: کارشکنی و بدکار کردن در استان تا حدی است که یکی از بهترین متخصصان چشم و بینایی استان کلینیکش را تبدیل به ساختمان مسکونی کرد و کلاً از استان رفت و شغل پزشکی را هم کنار گذاشت! ما هم کارخانهای درست کردهایم که به لطف مدیریت استان هنوز راه نیفتاده ورشکسته شد! تمام قوانین لازم برای کارخانهام استفادهشده است ازجمله ایمنی و ....
همانطور که گفتیم مصرف روزانه استان ما ۳۰ تن قند است که اگر کارخانه ما راه بیفتد در هر شیفت کاری ۱۸ تن قند میتوانیم تولید کنیم و دیگرکسی نمیتواند سهمیه ما را بگیرد. وقتی در کارخانهای 50 نیرو داشته باشد طبیعتاً پول و سرمایه هم در همان جامعه توزیع میشود که متأسفانه در حال حاضر سود را جاهای دیگر میبرند و مردم ما فقیرتر میشوند. آنهم فقط به دلیل وجود چنین مدیرانی که با ایجاد مشکل یک واحد تولیدی را از بین میبرند. الآن هم مشکل ما فقط سرپرستی همین بانک است چون طبق صورتجلسه کارگروه رفع موانع تولید وقتی 50 درصد سند ملک بنده در رهن بانک است باید ۵۰ درصد وام هم آزاد میشد ولی این کار را انجام نمیدهند.
این بود بخشی از صحبتها و درد دل یکی از چند صد تولیدکننده استانمان. این صحبتها را بگذارید کنار سخنان مقام عالی دولت در استآن که در جلسات رفع موانع تولید گفته است: بانکها عامل موظف به رفع و حل مشکلات تولیدکنندگان هستند. نباید حل یک پرونده ماهها به طول بینجامد... یا این جمله در جلسه دیگری که: مدیران بانکها شرایط موجود را متوجه باشند و مته به خشخاش نگذارید؛ شرایط عادی نیست.. و همینطور این جمله: وقتی پروندهای به بانکها معرفی میشود پروسه تکمیل و پرداخت تسهیلات نباید ماهها به طول بینجامد.
اما بهواقع چرا باید چنین باشد که یک تولیدکننده و سرمایهگذار را از ورود به استان پشیمان کنیم؟ مگر رشد اقتصادی جز با حمایت از تولیدکننده و ایجاد اشتغال محقق میشود؟ وظیفه بانکها در حمایت از تولیدکننده چیست؟ بانکهای استآن که هیچ حمایت و کمکی در بحث پرداخت تسهیلات برای تولیدکننده، ازدواج، ایجاد اشتغال، کارآفرینی و.... ندارند فلسفه وجودیشان برای چیست؟!
اترک آماده انعکاس پاسخ متولیان ازجمله استانداری و بانک عامل این پرونده است.