تصویر روشن از قاب تیره تجمع برلین
یادداشت - مصطفی آشفته: خارج فقه و اصول، ارشد روابط بین الملل
پس از ناکام ماندن فعالیت های شبکه ای و سازمانی گروه های معاند در داخل و آشکار شدن سیاست های براندازانه منافقین در پی دستگیری رهبران آنها و پایان یافتن اعتراض و اغتشاش داخلی، شرارت های سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران به واری مرزها کشیده شده است. اقدامات تخریب گرانه و ضداسلامی گروه های مخالف ایران و نظام سیاسی حاکم، با دستگیری لیدرها و اعتراف آنها به اقدامات ضد ایرانی و اسلامی در سراسر کشور بی ثمر ماند. اکنون اما سازمان ها و گروه های منافق و مخالف جمهوری اسلامی بستر فعالیت های خود را به خارج از کشور انتقال داده اند با این هدف که شاید از پیگیری و تعقیب قانونی و قضایی در امان باشند. در پی عدم موفقیت در ناامن کردن اوضاع داخلی ایران، آنها اکنون سعی دارند در برون مرزها، فضایی علیه ایران رقم بزنند که حاکی از حیات و ادامه اعتراضات دارد. اهداف همان اهداف قبلی و ابزار همان ابزار واپسین است تنها تفاوت این شرارت ها با انواع پیشین خود رادیکالیسم و خشونت دو چندان است.
شنبه 22اکتبر (30 مهرماه) در برلین اجتماعی علیه موجودیت نظام جمهوری اسلامی در کالبد شعارهای انسان دوستانه صورت گرفت. این تجمع به دعوت حامد اسماعیلیون که خود را سخنگوی انجمن برساخته حادثه هواپیمای اوکراینی می داند صورت گرفت. او اکنون لیدر و رهبر مخالفان و حلقه واسط منافقین داخلی و خارجی ایران است. کمی عمق نگرش در این تجمع از این واقعیت پرده برمی دارد که مهسا امینی، آزادی و حقوق زنان، و سایر شعارهای فریبنده تنها، بهانه ای برای نمایش مخالفت عمیق با موجودیت جمهوری اسلامی است.
گوی و میدان مانند همیشه در دست شبکه های خبری غربی بود. بزرگ نمایی و درشت گویی در دسترس ترین گزینه این شبکه ها بود و حجم وسیع و سریع تبادلات خبری، ساده ترین اقدام. تقریبا تمام شبکه های مخالف ایران این تجمع را تیتر یک خود کردند و هر کدام به نوبه خود سعی در بزرگ نمایی داشتند که البته تفاوت فاحش آماری آنها از تعداد تجمع کنندگان، ناخواسته بزرگ نمایی آنها را برملا کرد. شبکه خبری فرانسه تعداد مخالفان حاضر در تظاهرات را 50 هزار نفر اعلام کرده در حالی که سخنگوی پلیس آلمان تعداد این تجمع کنندگان را 80 هزار نفر اعلام کرد. همزمان تلویزیون آلمان تعداد شرکت کنندگان در این تجمع را 100 هزار نفر بیان کرده و شبکه بی بی سی که سرآمد آمارسازی و دروغ پردازی رسانه ای علیه ایران است این روز را روز تاریخی ایرانیان خارج از کشور نامید و آمار شرکت کنندکان را تا 120 هزار نفر عنوان کرد.
شعارهایی که از سوی تجمع کنندگان سر داده شد به وضوح ضدیت با ایران اسلامی و نظام حاکم بر ایران را هدف گرفته بود مردمی که به بهانه قتل مهسا امینی گرد آمده بودند ماجرا را فراموش کرده و عرصه را به لیدرهای برانداز و تجزیه طلب واگذار کردند. تبارشناسی شعارها حکایت از این دارد که این تجمع، از فراخوان تا تجمع در ذیل مدیریت سازمانی مخالفان ایران قرار داشته و خاستگاه آن نه دفاع از حقوق زنان و نه آزادی بلکه براندازی و مقابله با موجودیت جمهوری اسلامی بوده است.
طیف ها و گروه های شرکت کننده در این تظاهرات هر کدام به دنبال اهداف خود بودند، و البته تجزیه ایران نقطه اشتراک این گروه ها بود. نگاهی به فرقه های حاضر در این تجمع بیانگر این واقعیت است که هر کدام از آنها خواسته های خود را دنبال می کردند. تعدادی با در دست داشتن پرچم و نماد شاهنشاهی به دنبال بازگشت نظام منحله پهلوی بودند و حال آنکه در معدود کشورهایی از جهان مانند عربستان نظام پادشاهی رونق دارد.
تناقض گفتمانی این طیف نشان از یک سردرگمی و تضاد است، آنها از سویی شعار دمکراسی و آزادی سر می دادند و از سوی دیگر بازگشت به نظام شاهنشاهی و دیکتاتوری را دنبال می کردند. طیف دیگری که حضور پر رنگی در این تظاهرات داشتند موافقان آزادی همنجنسگرایی و برهنگی بودند. آنها رسما در بیانیه خود هدف از حضور در این اغتشاش برون مرزی را مبارزه با موجودیت جمهوری اسلامی عنوان کرده اند و بیان داشتند که سیاست ها و قوانین داخلی ایران مانع ترویج همنجنسگرایی است و فعالیت های آنان را محدود کرده.
لکن انگیزه های سیاسی در صدر اهداف تظاهر کنندگان بود. عده ای در حال رایزنی و جمع آوری امضا برای اخراج دیپلمات های ایرانی حاضر در کشورهای اروپایی و قطع روابط سیاسی اروپا با ایران بودند و عده ای تقویت تحریم ها را خواستار می شدند.
هرچه باشد هدف توسعه ایران نبوده، وجه مشترک همه گروه های حاضر انزوای سیاسی ایران بود. دقت در اهداف و انگیزه های این فراخوان بیانگر این است که تجمع فوق با مدیریت مخالفان و معاندان به دنبال وارد کردن فشارهای سیاسی علیه ایران است. باید دانست که قدرت های انحصارطلب جامعه جهانی اکنون راه های مقابله با اقتدار ایران در منطقه را در شیوه های جدید تعریف کرده اند آنچه از رهگذر قوانین بین المللی نمی توانند به دست آورند را از راه جوسازی و فشارهای سیاسی می جویند. هوشیاری مردم و تلاش مسئولان مقدمه ناکامی این قبیل تحرکات است. جامعه مدنی ایران به خوبی می داند که اتحاد و انسجام داخلی بن مایه توسعه و افزایش قدرت جهانی است و مسئولان باید بدانند که باج دهی به فشارهای سیاسی اروپا و غرب آغاز انزوای سیاسی است لذا به فرموده مقام معظم رهبری مسئولان اجرایی نباید در مساله سازی های سیاسی غرق شوند و به کارهای مهمتر بپردازند.