از همان نخستین روزهایی که پزشکیان لیست وزرای پیشنهادی خود را به مجلس ارسال کرد، وجود نام برخی افراد در لیست کابینه پیشنهادی که فرسنگها از تفکر اصلاحطلبی فاصله دارند، انتقادات طرفداران پزشکیان را برانگیخت. عمده اصلاحطلبان اما ترجیح دادند همچنان از پزشکیان حمایت کرده و به دولتش برای حل مشکلات فرصت دهند. اکنون اما با گذشت حدودا یکسوم از عمر دولت چهاردهم، طرفداران پزشکیان بیش از پیش دچار تردید شدهاند که آیا با همین ترکیب کابینه، دولت میتواند به توفیقی دست یابد؟!
«وفاق» مهمترین کلیدواژه صحبتهای رئیسجمهور در یک سال و نیم اخیر بوده و تقریبا در تمام سخنرانیهای خود بر آن تاکید میکند و کابینه را هم بر اساس همین اصل چیده بود؛ تا جایی که این شائبه به وجود آمده که پزشکیان در برخی از انتصابات خود، کارآمدی را فدای وفاق و خشنودسازی جناح مقابل کرده است. اگرچه رئیسجمهور سیاست وفاق را در پیش گرفته بود تا بتواند آرامشی نسبی در فضای سیاسی کشور ایجاد کند و برنامههای خود را به پیش ببرد، اما اکنون این سیاست به ضد دولت تبدیل شده، زیرا هم نتوانسته جلوی زیادهخواهیها و جنجالآفرینیهای جناح مقابل را بگیرد و هم با انتصابات ناکارامد، باعث دلسردی طرفداران دولت از آن شده است.
به گزارش جماران، شخص رئیسجمهور اما گویی علاقهای به کنارگذاشتن نیروهای ناکارآمد کابینه خود ندارد و حتی علنا در این خصوص گفته که «با تغییر افراد، مشکلات حل نمیشود». حتی ظاهرا در جلسهای وقتی در مورد ترمیم کابینه با پزشکیان صحبت شده، او پاسخ داده که «من با همینها که دست دادهام تا آخر خواهم بود». اصرار پزشکیان به عدم ایجاد تغییر در دولت خود در حالی است که وقتی محمدجواد ظریف و عبدالناصر همتی تحت فشار تندروها از کابینه خارج شدند، دولت هیچ تحرک خاصی برای حفظ آنان انجام نداد. بدین ترتیب، در تمام یک سال و چند ماهی که از عمر دولت چهاردهم میگذرد، نهتنها شاهد تقویت ترکیب کابینه نبودهایم، بلکه با خروج چند عضو کلیدی و تاثیرگذار آن، دولت تضعیف هم شده است.
اگرچه بر کسی پوشیده نیست که بخش بزرگی از مشکلات فعلی کشور اساسا از کنترل دولت چهاردهم خارج بوده و یا تحت فشارهای خارجی ایجاد شده یا میراثی است که از دولت قبل به جا مانده، اما شاید اگر افرادی قویتر در کابینه حضور میداشتند، اکنون مردم از یک سمت با فشار روزافزون اقتصادی و از سمت دیگر هراس بابت آغاز جنگی دیگر، دست به گریبان نبودند. در حقیقت به نظر میرسد دولت گرفتار نوعی عدم شجاعت در تصمیمگیری شده که به او اجازه نمیدهد پس از گذشت بیش از 15 ماه از شکلگیری کابینهاش و مشخصشدن میزان عیار هر کدام از دولتمردان، افراد ناکارآمد را جدا کرده و کنار بگذارد.
اکنون نوسان شدید نرخ ارز و طلا از یک سو و ناترازی انرژی و همچنین آلودگی هوا به علت مازوتسوزی از سوی دیگر، دو چالش اصلی کشور هستند. چالش اول در حوزه بانک مرکزی قرار میگیرد و چالش دوم در حوزه وزارت نیرو و از قضا، متولیان هر دو حوزه از کسانی اند که بر اساس رویکرد وفاق و علیرغم خواست اصلاحطلبان در دولت حضور دارند. دولت اما ظاهرا هیچ تصمیمی به ایجاد تغییر در مسئولین این بخشها و سپردن کار به دست متخصصین و افراد کارکشته ندارد و هر بار میخواهد با راهکارهای غیرعلمی، صرفا به صورت موقتی، بحرانیتر شدن شرایط را به تعویق بیاندازد. راهکارهایی مانند تعطیلی شهرها به علت کمبود انرژی و آلودگی هوا که در عمل، حتی اندکی از بار مشکلات نمیکاهد.
علاوه بر حوزههایی مانند بانک مرکزی و وزارت نیرو که ضرورت تغییر افراد در آنها به شدت حس میشود و ناکارامدی شدیدی را در داخل کشور به همراه داشتهاند، در بعد خارجی نیز دولت نیازمند تغییر رویکردهاست. وضعیت کشور، تغییر در رویههای وزارت خارجه را اجتنابناپذیر کرده است؛ وزارتی که نمود عملکرد یک سال اخیر آن را میتوان در شکست مذاکرات و بازگشت تحریمها مشاهده کرد و اکنون هم با گذشت 5 ماه از جنگ و در شرایطی که احتمال بروز درگیریهای مجدد وجود دارد و همچنین بسیاری بابت احتمال ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت نگران اند، به جز اظهارنظرات و سفرهای دیپلماتیک معمول، تحرک خاصی را از سمت وزارت امور خارجه نمیبینیم.
بسیاری معتقدند عراقچی هم راهبرد و نقشه عمل مشخص برای حل چالشهای سیاست خارجی ندارد و هم در بسیاری مواردی، رفتارش از قالب یک دیپلمات خارج شده و مانند یک فرد نظامی موضعگیری میکند و همین باعث خدشه به استقلال عمل وزارت امور خارجه شده است. البته این به معنای ناکارآمدی عباس عراقچی و کنارگذاشتن او از وزارت نیست، چراکه او یکی از باسابقهترین دیپلماتهای کشور است که در حساسترین برهههای کشور از جمله مذاکرات برجام نقشآفرین بوده است. مسأله این است که از نگاه برخی حامیان منتقد، همان پرهیز از تصمیمات بزرگ که در کلان دولت دیده میشود، در وزارت امور خارجه نیز رخنه کرده و لذا نیازمند تغییر رویکردها در این وزارت هستیم تا دستگاه دیپلماسی از قالب صرفا مجری خارج شده و در فرایندهای تصمیمسازی ایفای نقش کند؛ مانند همان چیزی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم از وزارت امور خارجه دیدیم.
عدم ترمیم کابینه، ریزش سرمایه اجتماعی دولت را به همراه دارد
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات و دبیرکل مجمع ایثارگران، معتقد است که حتی اگر رئیسجمهور نمیتواند ترکیب وزرا را تغییر دهد، حداقل باید در انتصابات صورتگرفته در ستاد دولت که نیاز به رای اعتماد مجلس ندارد، تجدیدنظر کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار جماران، با بیان اینکه در انتخابات سال گذشته، با تلاش نخبگان، شخصیتهای تاثیرگذار و احزاب، مردم به امید تغییر به آقای پزشکیان رأی دادند، اظهار کرد: خود ایشان هم در مناظرههای انتخاباتی اعلام کرده بود اگر مردم خواهان تداوم وضع موجود هستند، به سایر نامزدها رأی دهند. اما مردم برای اصلاح آن وضعیت، به آقای پزشکیان اقبال نشان دادند و انتطار داشتند ایشان بر اساس نظرات کارشناسی، کابینهای متناسب با مطالبات اکثریت مردم جامعه و به منظور خروج از بحرانهای پیشرو تشکیل دهند.
وی افزود: با وجود مشورتدهیهای مختلف به رئیسجمهور و تشکیل شورای راهبری برای انتخاب وزرا و تشکیل کارگروههای تجربی و تخصصی مرتبط با مأموریتهای هر وزارت، اما در لیستی که آقای پزشکیان برای وزرای پیشنهادی خود به مجلس فرستاد، شاهد یک دگرگونی در چهرهها شدیم که از همان ابتدا، انتقاداتی را به همراه داشت. لذا اکنون ما عملا شاهد ادامه یافتن همان روندها و حضور چهرههای ادوار گذشته هستیم که مردم خواهان تغییر آنها بودند.
امام با اشاره به تأکیدات رئیسجمهور بر پرهیز از دعوا و توجه جدی به شعار وفاق ملی، افزود: وفاق امری عقلانی و پسندیده است، اما باید ببینیم وفاق بر سر چه چیزی به وجود میآید؛ آیا قرار است برای اجرای برنامهها و خروج از بحرانها، وفاق موثر واقع شود یا قرار است به نفع یک جناح سیاسی عمل کند. متأسفانه اکنون با حذف حامیان معتقد به رأی مردم و رئیسجمهور و برنامه های دولت، اصلیترین منفعت وفاق به جریانی رسیده که هیچ دغدغهای برای موفقیت دولت ندارد و اهمیتی هم به رای و جایگاه مردم نمیدهد و از نظر اکثریت جامعه نیز مردود شناخته و در انتخابات پس زده شده است. چنین وضعیتی باعث شده دولت کابینهای غیرمنسجم و ناهماهنگ داشته باشد.
سخنگوی جبهه اصلاحات ادامه داد: آقای پزشکیان برای اینکه بتواند از سدّ مجلس بگذرد، کاملا با جناح تندرو و خصوصا نمایندگان زیادهخواه مجلس همراه شد و هم از اختیارات خود به عنوان رئیسجمهور و هم از اعتمادی که مردم به او کرده بودند، گذشت تا بتواند موانعی که تندروها بر سر راه موفقیت دولت ایجاد میکنند را از میان بردارد. اما کوتاه آمدن بیش از حد رئیسجمهور، باعث شد مجلس نهتنها با دولت همراهی نشان ندهد، بلکه در تمام امور مرتبط با دولت مانع ایجاد کند و در نیمه اول سال نخست دولت چهاردهم، با استیضاح وزیر اقتصاد رسما دولت را با چالش مواجه کرد و حتی در انتصابات و اجرا نیز دخالتهای بیانتهایی دارد.
امام تصریح کرد: اکنون دولت از کابینه موفق و کارآمدی برخوردار نیست و به علاوه به علت عدم همراهی سایر نهادها با دولت، من بعید میدانم که اگر رئیسجمهور دست به ترمیم کابینه بزند هم اتفاق خاصی رخ دهد. مگر اینکه دکتر پزشکیان به صراحت با مردم گفتوگو کند و تخلفات و دخالتهای و سنگاندازیهای انجامشده در کار دولت را برای جامعه شفاف توضیح دهد. در این صورت، میتوانیم شاهد کابینه بهتری باشیم. البته همراهی مجلس نیز لازم است، زیرا اگر مجلس اجازه ندهد که رئیسجمهور از اختیار خود برای بهکارگیری وزرای شایستهتر استفاده کند، ترمیم کابینه مشکلی را برطرف نمیکند. به هر حال آقای پزشکیان باید در انتصابات صورتگرفته خصوصا در ستاد دولت و استانها و سازمانهای تحت امر که نیازی به رأی اعتماد مجلس ندارند، تجدیدنظر جدی کرده و از افراد واجد صلاحیت علمی و کارشناسی لازم استفاده کند و هرچه سریعتر نسبت به تغییر نیروهای ضعیف و ناکارآمد اقدام نماید.
وی با بیان اینکه متأسفانه دولت عزمی برای اصلاح ندارد، عنوان کرد: اگرچه رئیسجمهور با مردم عهد بسته بود که تسلیم امر کارشناسی باشد، اما اکنون میانگین دولت، از نظرات کارشناسی فاصله دارد. آقای پزشکیان باید نسبت به ترمیم کابینه خود و ورود چهرههای کارآمد به دولت احساس نیاز کند، اما چنین حسی ندارد و فکر میکند با همین کابینه میتواند تا پایان دوره ادامه دهد. قطعا این دیدگاه هزینههای زیادی برای مردم و کشور خواهد داشت و نهتنها موجب رضایتمندی نمی گردد، بلکه روزبهروز ریزش سرمایه اجتماعی دولت را به همراه خواهد داشت .