ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

«دعوت به گفت‌وگو»؛ ژست سیاسی یا راهگشایی برای صلح؟

بازگشت تهران به میز مذاکره نه با دعوت به شرم‌الشیخ و نه با تهدید در کنست تل‌آویو که در رفتاری محترم و معقول امکان‌پذیر است و این نخستین بخش از آداب ورود به مذاکره با ایران است تا هر مذاکره‌ای به معامله‌ای برد-برد برای طرفین تبدیل شود.

«آماده مذاکره با ایران هستم» ترجیع‌بند سخنرانی‌های اخیر رئیس‌جمهور آمریکا از زمان امضای آتش‌بس میان حماس و رژیم اسرائیل و پایان جنگ در غزه است. گزاره‌ای که با دو رویکرد خوشبینانه و بدبینانه می‌توان آن را مورد ارزیابی قرار داد. در نگاهی آغشته به سوظن، اعلام آمادگی برای گفت‌وگو در مهر سال جاری برای تهران یادآور همان اعلام در اسفند سال گذشته است که پس از پذیرش مذاکره از سوی تهران و برگزاری ۵ دور گفت‌وگو، ایران بمباران شد. در خوشبینی کاملا محتاطانه‌ای هم می‌توان گفت ترامپ و آمریکا امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر کانون تمرکز خود از غرب آسیا به شرق آن هستند و از این رو برای پایان دادن به منازعات موجود در این منطقه آماده گفت‌وگو. در هر دو این نگاه اما آنچه برای ایران اهمیت ویژه دارد ایستادن بر سر منافع خود در هر شرایطی است.

چرا ایران مذاکره نمایشی را نمی‌پذیرد؟

به گزارش ایرنا، دونالد ترامپ؛ پیش و شاید بیش از آنکه رئیس‌جمهور آمریکا شود و باشد، تاجری شناخته شده در این کشور و جهان بود و است. وی در کتاب «هنر معامله» جمله‌ای دارد به این مضمون که در معامله ابتدا درخواست بزرگ مطرح و سپس با فشار مداوم سعی کنید به آن برسید. جمله‌ای که ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود آن را از بنگاه‌های اقتصادی خود به کاخ سفید آورد تا در تعامل با کشورها و مردم جهان در دستور کار قرار دهد، نگاهی که در ارتباط با ایران هم تلاش می‌کند به نوعی آن را اجرا کند با این تفاوت که معامله با تهران آدابی دارد که مقداری با بخش‌های دیگر جهان متفاوت است.

این آداب ریشه در ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران دارد؛ ماهیتی که سیاست خارجی آن را تحت تاثیر قرار داده و اجازه تن دادن به هر معامله‌ای را نمی‌دهد اما حتی اگر چنین ماهیتی هم وجود نداشت، نگاه منطقی به مذاکره‌خوانی ترامپ هم پذیرفتن آن را با تردیدهای عقلانی روبرو می‌ساخت.

واقعیت آشکار و غیر قابل انکار موجود در بطن تمام رویدادهای زمستان سال گذشته تا پاییز سال جاری، به خوبی منطق پاسخ منفی ایران به این دعوت‌ها به مذاکره را نشان می‌دهد. دعوتی که آخرین آن به شرم‌الشیخ مصر و به بهانه حضور در نشست امضای توافق صلح غزه بود.

در ارزیابی منطقی دلایل ایران در این تردید؛ «بی اعتمادی» رتبه نخست را دارد و گرچه برای ریشه‌یابی این بی‌اعتمادی تاریخی به مرداد سال ۱۳۳۲ هم سفر کرد اما نزدیک‌ترین تجربه‌های، تضعیف کننده این اعتماد میان تهران و واشنگتن؛ در ۱۵ سال و یا حتی ۸ ماه اخیر است. دو برهه‌ای که اعتماد شکننده ایران برای رسیدن به زبان مشترکی با آمریکا را شکننده‌تر از هر زمانی ساخت. ۱۵ سال پیش ترامپ در حالی از برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و ۶ قدرت خارج شد که به تعبیر همان ۶ قدرت جهان یکی از جامع‌ترین مذاکرات و یکی از بهترین معاملات خود را در همین برجام تجربه کرده بود.

همچنین رئیس‌جمهور آمریکا در حالی با حمله «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم اسرائیل به ایران موافقت کرد که یکی از مهمترین مذاکرات جهان در پایتخت‌های عمان و ایتالیا پنج دور برگزار شده و زمان و مکان دور ششم آن نیز تعیین شده بود. تهدید، جنگ و در نهایت بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران به دست تروییکای اروپا و با ابزار اسنپ‌بک، آخرین سنگر گفت‌وگو بود که ترامپ آن را ویران کرد.

خواسته بزرگ ترامپ از ایران، عدم دستیابی به سلاح‌هسته‌ای بود؛ خوسته‌ای که در ذات خود پذیرش ایران را هم به همراه داشت؛ از آن رو که برای تهران، سلاح هسته‌ای نه امنیت‌آفرین و بازدارنده است و نه همسو با آیین و تفکر. تهران برای اعلام این پذیرش و نشان دادن حسن‌نیت خود مذاکره را پذیرفت و نیازی هم به فشار بیشتر نبود. این خواسته بزرگ به تدریج و با فشار آشکار نتانیاهو و پنهان لابی‌های صهیون در کنگره و سنا و کاخ سفید به پرچیدن تاسیسات غنی‌سازی ایران تغییر کرد؛ نقطه‌ای که تهران آن را سال‌هاست خط قرمز خود می‌داند. حال تصور ترامپ این است که با فشار، تهدید نظامی و یا تحریم اقتصادی، ایران به این خواسته تن خواهد داد؛ امری بعید، از آن رو که تهران برای دستیابی به این دانش هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری متحمل شده و به نوعی آن را به گزاره‌ای ماهیتی تبدیل کرده است. این اما تمام داستان نیست و شاید بخش مهم و اصلی نگرانی تهران در این پرسش نهفته است که «پس از خواسته بزرگ الف، خواسته بزرگ‌تر ب هم در راه است؟» آیا سنگر بعدی توان دفاعی ایران و پس از آن نقش‌آفرینی تهران در منطقه است؟

با چنین توصیفاتی و با شرایط سراسر ابهام، تهدید و تحریمی که ترامپ علیه ایران شکل داده و هیچ‌یک از آداب و اصول و ترتیبات مذاکره به ویژه مذاکره با کشوری مانند ایران را رعایت نکرده است، هم منطق ماهیتی و هم منطق عقلایی تهران ایجاب می‌کند که تا زمانی که به تعبیر «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه شرایطی منصفانه و متوازن بر فضای مذاکره حاکم نشده، تهران از این اقدام پرهیز کند.

ایران از بامداد ۲۳ خرداد سال جاری و در پی حمله رژیم اسرائیل به تمامیت ارضی خود به این نتیجه رسید که مذاکره با آمریکا در راستای منافعش نیست، پس از مشارکت آمریکا در این حمله و بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران؛ این نتیجه‌گیری قطعی شد و در مرحله بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، (جایی که آمریکا در ازای دریافت اورانیوم غنی‌شده ایران، تعویق چندماهه اسنپ‌بک را پیشنهاد داد) تهران یقین حاصل کرد که هرگونه گفت‌وگویی در چنین شرایطی بی‌نتیجه و حتی خطرناک‌ است.

آنچه تهران را به میز بازمی‌گرداند

بازگشت به نقطه صفر در روابط ایران و آمریکا و بنیان نهادن آن بر پایه احترام و انصاف و عقل، گرچه در افق کوتاه‌مدت امری بعید به نظر می‌رسد اما مستقیم‌ترین راهی است که رئیس‌جمهور آمریکا با قدم نهادن در آن می‌تواند نشان دهد که در میدان عمل هم خواهان حل و فصل اختلاف با تهران از مسیر دیپلماسی است.

جمهوری اسلامی ایران احترام به حقوق، ایستادن بر پیمان و جدیت در میدان عمل را آداب ورود به مذاکره با آمریکا می‌داند که از دیدگاه هر عقل سلیمی، این گزاره‌ها منطقی‌ هستند.

تحریم ده‌ها شخصیت و نهاد ایرانی، شرکت‌های ایران در خارج از کشور و یا حتی محدودیت‌های مبتذل در رفت‌وآمد هیات‌های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در نیویورک و مقر سازمان ملل، هیچ‌یک سیگنالی از مذاکره‌خواهی نیست و در این میان، ایران بیش و پیش از آنکه به ژست‌های سیاسی ترامپ در کنست تل‌آویو و شرم‌الشیخ مصر اعتماد کند به رویه‌های عملی و اجرایی آمریکا از رئیس‌جمهور تا وزیر امور خارجه و دیگر اعضای دولت این کشور اعتنا می‌کند، از آن رو که عمل را واقعیت در میدان می‌بینید نه گفتار را.

«ما هر زمان که شما آماده باشید، آماده‌ایم»، «به شما می‌گویم، آن‌ها می‌خواهند توافق کنند. تمام زندگی من در زمینه معامله بوده، من در این کار خوب هستم. نه ایالات متحده و نه اسرائیل هیچ دشمنی‌ای با مردم ایران ندارند؛ ما فقط می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم». رئیس‌جمهور آمریکا این جملات را در بدو ورود به مصر به منظور نشست سران کشورهای جهان برای پایان دادن به جنگ غزه گفت اما جز تکرار دوباره اتهامات هسته‌ای و دخالت در منطقه، ایده‌ای برای رسیدن به صلحی که مدعی آن با ایران است؛ ارائه نکرد.

به نظر می‌رسد ترامپ تمایل دارد حس سرخوشی و موفقیتی را که از آتش‌بسی غزه به دست آورده، به نوعی تسری داده و دیگر چالش‌های روبروی خود را هم با همین نسخه به ظن خود حل و فصل کند. واقعیت اما سخت‌تر از این نوع نگاه ساده‌انگارانه است که «صلح پایدار» با دستور به داماد و دستیار حاصل شود.

برای ایران شرایط مذاکره شفاف و روشن به گفته عراقچی چنین است: اگر آن‌ها آمادگی داشته باشند از موضعی برابر، برای دستیابی به منافع مشترک و بر پایه احترام متقابل مذاکره کنند، و اگر مذاکره را با دیکته کردن اشتباه نگیرند و آماده گفت‌وگویی منصفانه و متوازن باشند، ما نیز آمادگی انجام چنین مذاکره‌ای را خواهیم داشت.

رئیس‌جمهور معامله‌گر آمریکا بهتر از هر کسی در جهان می‌داند که شاید آغاز صلح در منطقه با دستور تحمیلی او به نتانیاهو بوده اما تداوم آن بستگی مستقیم به کنشگری کشورهای منطقه از جمله ایران دارد. از این رو معامله منصفانه با تهران، گامی است که با مذاکره‌ای برابر و محترمانه می‌تواند آغاز شود و پیمان بسته شده در شرم‌الشیخ را به سرنوشتی متفاوت‌تر از پیمان‌های پیشین دچار سازد.

واقعیت آن است که اگر دونالد ترامپ به دنبال تکرار سناریوی خرداد در پرونده ایران باشد، این بار جعبه پاندورایی را در منطقه باز خواهد کرد که بستن آن به آسانی گشودنش نخواهد بود.

 

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه