صلح از طریق قدرت؟
اجلاس بینالمللی شرمالشیخ امروز در حالی در مصر آغاز میشود که چشمهای بسیاری در منطقه و جهان به این نشست دوخته شده است؛ نشستی که هدف رسمی آن «پایان دادن به جنگ غزه و آغاز دوران جدیدی از صلح و ثبات در خاورمیانه» عنوان شده، اما پرسش اصلی این است که آیا واقعاً میتوان از صلحی سخن گفت که بدون حضور طرفهای اصلی منازعه ـ یعنی حماس و رژیم صهیونیستی ـ برگزار میشود؟
به گزارش اترک، ریاست مشترک عبدالفتاح السیسی و دونالد ترامپ بر این اجلاس، خود حامل پیامهای متعددی است. از یک سو مصر در دهههای اخیر همواره کوشیده است نقش میانجی میان فلسطینیان و اسرائیل را حفظ کند، و از سوی دیگر، بازگشت ترامپ به عرصه سیاست خارجی جهان عرب، یادآور دوران موسوم به «معامله قرن» است؛ طرحی که در نهایت نتوانست صلحی پایدار برای فلسطین رقم بزند اما مسیر عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با تلآویو را هموار ساخت. از همین منظر، بسیاری از ناظران معتقدند شرمالشیخ میتواند مقدمهای بر نسخهای جدید از همان معامله ناتمام باشد.
در این اجلاس بیش از ۲۰ کشور از جمله انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، قطر، اردن، امارات، عربستان و ترکیه حضور دارند. نکته قابل تأمل، ترکیب شرکتکنندگان غربی و عربی است که میتواند نشانگر نوعی هماهنگی بیسابقه میان دو محور در قبال پرونده غزه باشد؛ اما در عین حال، نبودِ ایران، سوریه، لبنان و حتی نمایندگان مقاومت فلسطینی، این هماهنگی را در سطحی محدود و نه جامع، قابل ارزیابی میسازد.
در شرایطی که دهها هزار فلسطینی در پی اعلام آتشبس موقت، به سمت شمال نوار غزه بازمیگردند، صحنه واقعی بحران هنوز پر از ابهام است. عقبنشینی نسبی نیروهای اسرائیلی در مرحله اول توافق، بیشتر رنگ و بوی تاکتیکی دارد تا راهبردی. در چنین وضعیتی، تحلیلگران بر این باورند که هدف اصلی نشست شرمالشیخ نه صرفاً صلح، بلکه طراحی چارچوبی برای مدیریت «پس از جنگ» در غزه است؛ چارچوبی که شامل بازسازی، امنیت، و شاید حتی شکل جدیدی از حکومتداری در این منطقه باشد.
از سوی دیگر، برگزاری این اجلاس با میانجیگری همزمان مصر، قطر و آمریکا نشاندهنده تلاش برای حفظ موازنهای شکننده میان کشورهای منطقه است؛ موازنهای که هر لحظه ممکن است با تغییر موضع یکی از بازیگران کلیدی برهم بخورد. بازگشت ترامپ به رأس گفتوگوها نیز پیام روشنی دارد: واشنگتن میخواهد بار دیگر نقش محوری خود را در معادلات خاورمیانه تثبیت کند، حتی اگر این بار در پوشش «صلح غزه» باشد.
با این حال، نکته مبهم و شاید مهمترین پرسش این نشست، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در معادله جدید منطقهای است. تهران به عنوان یکی از حامیان اصلی مقاومت فلسطینی، نقش تعیینکنندهای در هر گونه تحول واقعی در غزه دارد. اما تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ اعلام رسمی از طرف جمهوری اسلامی ایران درباره شرکت یا عدم شرکت در این اجلاس منتشر نشده است.
در نهایت باید گفت، اگرچه اجلاس شرمالشیخ میتواند از نظر سیاسی گامی مثبت برای توقف خونریزی در غزه تلقی شود، اما بدون مشارکت مستقیم بازیگران اصلی میدان و بدون تضمینهای روشن برای مردم فلسطین، این نشست بیش از آنکه نقطه آغاز صلحی پایدار باشد، ممکن است به صحنهای برای تقسیم مسئولیتها و منافع «پس از جنگ» بدل شود.
جهان عرب و بهویژه ملت فلسطین امروز چشمانتظار نتیجه اجلاسی هستند که شاید صلح را وعده دهد، اما هنوز سایه سیاست بر سر آن سنگینی میکند.