ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

ریشه واژه قوشمه به کجا می رسد؟

دکتر حسن ستایش

قوشمه یک ساز محلی در شمال خراسان است  که فنون و مهارت ساخت آن در مورخ ۱۳۹۶/۱۲/۹ به شماره ۱۵۴۳ و هنر قوشمه نوازی در مورخ ۱۳۹۵/۱۰/۶ به شماره ۱۳۰۲ در فهرست عادی میراث فرهنگی به ثبت رسیده است؛ اما نه به نفع قوم خاصی .

علیرغم‌ واقعیتی که در بالا ذکر گردید برخی از فعالان فرهنگی کُرد معتقدند که این میراث ارزشمند متعلق به قوم کرمانج است. در این زمینه کتابی تحت عنوان "قوشمه ساز پرواز" منتشر شده است که نویسنده آن در صفحه ۱۹ با برشمردن صرفاً پنج داده واژگانی از زبان کردی که علی الظاهر دارای پسوند « مه » هستند سعی می کند نشان دهد که واژه قوشمه نیز بر قیاس ساخت واژگانی آنها ریشه در زبان کردی دارد و از این طریق می خواهد نتیجه بگیرد که این واژه جزء میراث ملموس کردهای شمال خراسان است. این پنج واژه عبارتند از رشمه، تریشمه، چالمه، بارجَمه و تخمه.

همه می دانیم واژه شناسی در یک زبان خاص قبل از هرچیز نیازمند دانش اتیمولوژی ( ریشه شناسی) و مهارت تشخیص واژه اصیل از واژه قرضی (وامواژه) در آن زبان است .

 در مورد واژه بارجَمه باید گفت این واژه همان "بارجامه" فارسی است که به صورت بارجَمه وارد زبانهای منطقه  از جمله زبان کردی شده است. بارجامه جوالی را گویند که دهن آن از پهلو  باشد و بر بالای چاروا اندازند و هر چیز خواهند در آن کنند ( لغتنامه دهخدا). بنابراین بارجَمه ریشه در زبان فارسی دارد و در زبان کردی یک واژه قرضی است.

اما چالمه و تخمه هم که به عنوان واژه های کردی مطرح شده است اصالت ترکی دارند . چون متشکل از بن مضارع و پسوند اسم ساز (چال + مه) و (تخ + مه) هستند و ریشه در واژگان "چالماغ" و "تخماغ" ترکی دارند. طبق فرهنگ نگار عثمانی بیش از ۲۰ معنا برای واژه چالماغ در زبان ترکی به کار رفته است که آنچه در اینجا مدخلیت دارد به معنای پوشاندن سر است و تاخماغ یا تیخماغ که در گویش ترکی بجنوردی تبدیل به تخماغ شده است به معنای چپاندن و تپاندن است.

رشمه نیز که به شال ابریشمی با ریشه های تابیده یا افشان در اطراف آن گفته می شود ریشه در زبان فارسی دارد که وارد زبانهای منطقه شده است. همچنین به ریسمان باریک اطلاق می گردد که برای بستن قنداقه نوزاد به کار می رود (فرهنگ اصطلاحات عامیانه ابوالحسن نجفی). این واژه از نظر ریشه شناسی جایگاهی در دستور زبان کردی بخصوص  گویش کرمانجی ندارد. زیرا اگر جزء دوم، یعنی پسوند « مه» را از واژه «رشمه» جدا کنیم جزء اول آن در زبان کردی بی معنا خواهد بود؛ و یک ریشه بی معنا نمی تواند در ترکیب با یک پسوند در تشکیل یک واژه معنادار نقش داشته باشد. پس واژه رشمه نیز به عنوان یک داده نمی تواند مصداقی از یک ساختواژه کردی و دلیلی برای اثبات کردی بودن واژه قوشمه باشد. 

واژه "تریشمه" نیز که به عنوان یکی از داده های زبان کرمانجی مطرح شده و نویسنده کتاب آن را "فراهم آوردن رشمه از برشهای پارچه ای" معنا کرده است اساساً در قاموس زبان کردی علی الخصوص گویش کرمانجی وجود ندارد. اگر هم در میان گروهی از کردزبانان کاربرد داشته باشد یک واژه قرضی مأخوذ از زبان فارسی است. زیرا این واژه در اصل" تریشه "بوده است که در زبان فارسی به قطعه کوچک و باریک از پارچه یا پوست و حتی چوب اطلاق می شود که از بدنه اصلی اش جدا شده باشد. این واژه در بعضی از لهجه ها به صورت « تریشنه » هم تلفظ شده است ( همان، مدخل تریشه). واژه تریشمه تغییر شکل یافته واژه تریشنه است که در زبانهای منطقه رواج یافته و اختصاص به قوم کرمانج ندارد.

منابع معتبر زبان و ادبیات کردی نیز نشان می دهند که در دستور زبان کردی اساسا ساخت واژگانی با "بن مضارع+ مه" وجود ندارد که بتوان واژگان عدیده ای از آن ساخت. بالعکس این ساختار در  زبان ترکی هست و واژگان فراوانی بر مبنای آن ساخته شده است(لغتنامه جامع اتیمولوژیک ترکی-فارسی دیل دنیز، ص۲۹). در واقع می توان گفت این ساختار مختص زبان ترکی است.

 کسانی که با مقدمات زبانشناسی آشنایی دارند می دانند که در علم ساختواژه یک کلمه می تواند در دو سطح تصریف و اشتقاق مورد تحلیل معنایی قرار گیرد. در زبان ترکی واژه "قوشمه" که موضوع تحلیل ماست در سطح تصریف به عنوان فعل شناخته می شود به معنای قاطی نکن- "مه" در اینجا نشانه نهی است- و در سطح اشتقاق اسم است به معنای جفت شده- "مه" در این سطح پسوند اسم مفعول ساز  می باشد.

با توجه به توضیحات فوق می توان نتیجه گرفت هیچ یک از پنج داده واژگانی که نویسنده کتاب مذکور به عنوان مصداقی از یک ساختواژه کردی برشمرده است در علم زبانشناسی پذیرفته نیست و هرگز نمی تواند دال بر کردی بودن لفظ قوشمه باشد. واژه قوشمه ریشه در زبان ترکی دارد

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه