هر سال، روز خبرنگار در ایران در تاریخ ۱۷ مردادماه گرامی داشته میشود؛ روزی که در آن محمود صارمی، خبرنگار ایرنا همراه با هشت دیپلمات ایرانی در سال ۱۳۷۷ در مزارشریف افغانستان به دست طالبان شهید شدند. بعد از این واقعه، شورای فرهنگ عمومی کشور، آن روز را بهعنوان «روز خبرنگار» نامگذاری کرد.
خبرنگار از منظر علمی فردی است که با تحصیلات تخصصی، وظیفۀ جمعآوری، پالایش و انتشار اخبار را با حفظ معیارهایی چون حقایقنگاری، بیطرفی، سرعت و شفافیت برای یک رسانۀ شناخته شده، برعهده دارد. این حرفه بهعنوان یکی از ستونهای آزادی بیان در دانش ارتباطات شناخته میشود و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رسانهها با نقش حرفهای خبرنگاران به صورت مستقیم گره خورده است.
پیدایش مطبوعات در ایران به دوران سلطنت محمدشاه قاجار بازمیگردد؛ زمانی که میرزا محمدصالح شیرازی با استفاده از دانشآموختگان فرنگ رفته توسط عباس میرزا نایبالسلطنه، اولین چاپخانۀ سنگی را تأسیس و در ۲۵ محرم سال ۱۲۵۳ قمری (مصادف با ۱ می ۱۸۳۷ میلادی)، نخستین روزنامه تحت عنوان «کاغذ اخبار» را منتشر کرد؛ نشریهای ماهانه که شامل اخبار داخلی و بینالمللی بود و آغاز رسمی عصر روزنامهنگاری در ایران تلقی میشود.
سردبیران و گردانندگان اولیۀ این روزنامه، نزدیک به دربار و دستگاه حکومتی بودند و طبقات نخبه و دیوانسالاران جامعه را مخاطب خود قرار داده بودند؛ اما در دوران مشروطه، مطبوعاتی مستقلتر مانند صوراسرافیل، ایران نو و مساوات توسط روشنفکران و آزادیخواهان شکل گرفت که پیام خود را به مخاطبان گستردهتری منتقل کردند.
در عصر حاضر، رسانهها نه فقط کانال انتقال اطلاعات؛ بلکه ابزار شکلدهی افکار عمومی و ناظر بر قدرت در جوامع پیچیدۀ دانش محور به شمار میروند. نظریههای ارتباطی همچون مدل انتقال پیام، نقش نگهبانی (gatekeeping) در فیلتر اطلاعات و نظریۀ سواد رسانهای، همگی به جنبههای اخلاقی، تحلیلی و انتقادی حرفۀ خبرنگاری مرتبط هستند. همچنین با اقتدار رسانهای و سرعت نشر اطلاعات در فضای دیجیتال، چالشهایی مانند انتشار خبر نادرست، نفوذ شبکههای اجتماعی و بحران اعتماد نیز اهمیت یافته است.
امروزه رسانهها، میدان نبردی خاموش؛ اما تعیین کنندهاند. در این میدان، جنگ با گلولهها جای خود را به نبرد روایتها داده است. آنچه به نام جنگ رسانهای شناخته میشود، مجموعهای از تلاشهای سازمانیافته است که هدف آن شکلدهی به ذهنیت افکار عمومی، تضعیف اعتماد به منابع داخلی، القای روایتهای مطلوب دشمن و در نهایت، تأثیرگذاری بر رفتار سیاسی و اجتماعی جوامع هدف است. این جنگ، بیآنکه خونریزی ظاهری داشته باشد، میتواند ستونهای روانی یک ملت را فرو بریزد و آنان را به پذیرش واقعیتی تحریفشده سوق دهد.
در این میان، خبرنگار نقش پیشقراول را دارد. او دیدهبانی است که در برابر طوفان اخبار جعلی، تحلیلهای مغرضانه و تصویرسازیهای ساختگی میایستد و با مستندسازی واقعیت، به افکار عمومی امکان میدهد تا حقیقت را از هیاهو بازشناسند. در بسیاری از بحرانهای معاصر، از جنگهای منطقهای تا تحولات سیاسی بینالمللی، این خبرنگاران بودهاند که با گزارشهای میدانی خود، پرده از عملیات روانی سازمان یافته برداشته و روایتهای واقعی را به جهان مخابره کردهاند.
از این رو، خبرنگاری در عصر حاضر ضرورتی حیاتی است. خبرنگاران نه تنها حافظان مرزهای حقیقتاند، بلکه در برابر تهاجم ادراکی و رسانهای، نخستین خط دفاعی یک ملت را شکل میدهند. آنان با بازنمایی دقیق و مستند رویدادها، تولید محتوای معتبر و مقابله فعال با روایتهای جعلی، سپری در برابر جنگ نرم دشمن فراهم میآورند.
کشوری که نتواند در این میدان بهدرستی عمل کند، دیر یا زود روایت خود را وا میگذارد و به صحنهای تبدیل میشود که تصویرش را دیگران میسازند. خبرنگاری امروز یعنی مقاومت در برابر این فرایند؛ یعنی ایستادن در برابر سیل تحریف، نه با سلاح؛ بلکه با حقیقت.
دولت در روز خبرنگار میتواند با اتخاذ رویکردهای مؤثر تضمین آزادی بیان واقعی و پذیرش نقد، تصویب و اجرای قوانین حمایتی روشن و عدالتآمیز برای خبرنگاران، ارتقای وضعیت حقوقی و امنیت شغلی با ارائه بیمه، آموزش تخصصی، ارتقای فناوریهای اطلاعرسانی، ایجاد نهادهای مستقل برای پیگیری شکایات حرفهای و همچنین تجلیل و تقدیر از خبرنگاران متعهد و اخلاقمدار، وضعیت این حرفه را بهبود بخشد.
جایگاه خبرنگاران در ایران بهظاهر نمادی از وجاهت اجتماعی و تأثیر فرهنگی است؛ اما این جایگاه بدون حمایت ساختاری، استقلال حرفهای و آزادی اعتراض و نقد به سادگی میتواند لطمه ببیند؛ بنابراین در روز خبرنگار نه فقط باید ادای دین صورت گیرد؛ بلکه شرایط حمایتی واقعی و مستدام باید ایجاد شود تا خبرنگاران بتوانند رسالت اجتماعی خود را بدون ترس و فشار دنبال کنند و رسانهها، نقش واقعی خود را در توسعۀ اجتماعی، شفافیت و پاسخگویی حکومت، ایفا نمایند.
امید است در روز خبرنگار بهجای برگزاری مراسم کلیشهای و حرفهای خسته کنندۀ تکراری، نظام با آسیبشناسی رویکرد رسانهها و تجدید نظر در قوانین جاری، به تقویت رسانهها و تربیت نیروی حرفهای همت کند.